تينا خليفه ای 
ابعاد جدید نقش زنان در سیاست در سال های اخیر در سراسر جهان بوجود آمده است. زنان بیشتر و بیشتر وارد سیاست شده اند. سیاست های متعارف منافع مردان را منعکس کرد و از این رو زنان در سیاست کمتر نقش داشته اند.
سياست های “رفاه ” در ساخت و تقويت موقعيت سنتی زنان به عنوان زن و مادر نقش داشته است است. زنان در مورد مسائل مربوط به آنها، به ویژه حقوق خود را به اموال و رای دادن در قرن نوزدهم و سقط جنین، پرداخت حقوق مساوی و مهد کودک در قرن بیست و یکم مبارزه کرده اند.
در هند، جنبش های اصلاحی قبل و بعد از استقلال، زنان را نیز توانست در سیاست قدرت بدست آورد. پس از استقلال، آنها به یک پیشرفت بی سابقه سیاسی دست یافتند، با رزرو کرسی ها برای آنها و دیگر سازمان های دولتی. خوشحالم که توجه داشته باشم که زنان هندی در میان اولین کسانی بودند که حقوق سیاسی (حق رای) بدون هیچ گونه حرکت سیاسی مانند ایالات متحده آمریکا و بسیاری از کشورهای غربی را به دست آوردند. آنها در میان مهمترین بخش های حضور فعال در سیاست در دوران قبل از استقلال بودند.
اگر مشارکت زنان در سیاست را به عنوان یکی از اندازه گیری های رهایی آنها در نظر بگیریم، در حال حاضر تعداد آنها در مقایسه با مردان در مجامع دولتی و مجلس بسیار پایین است. تنها در حدود ١١ درصد است (٢٦ زن در خانه بالا – راجیا سبحا که شامل ٢٤٥ عضو و ٥٩ زن در خانه پایین است – لک صبحا که شامل ٥٤٣ عضو است. در سوئد ٤٥ درصد کرسی ها توسط زنان در پارلمان قرار دارند. تا آنجا که به دولت مربوط می شود، تنها ٥٩٥ زن مأمورین آی اس از ٤،٦٧١ افسر وجود دارد. تقاضا برای امتیازات ویژه و امتیازات همراه با رزرو پست ها در مجامع و پارلمان (این لایحه در انتظار بیش از ده سال گذشته است) و دیگر موسسات مدنی گامی چند به سمت توانمند سازی زنان در هند می باشد.
زنان شروع به نوشتن و خواندن آنچه زنان دیگر کرده اند، شروع کرده اند. در طول دو دهه گذشته، نوشته های بسیاری از نویسندگان زن (مانند آرواندی روی) توسط موسسات بین المللی مشهور شده اند. در زمینه روزنامه نگاری بسیاری از زنان وجود دارند که پیش از آن مردان بودند. در حال حاضر او وبلاگ ها و شبکه ها را با استفاده از آن برای آزادی که تا کنون رد شده است، به صدا در می آورد، او را خشمگین و مخالفت می کند، نیاز به پذیرش و تایید را برآورده می کند.
به رغم بسیاری از دستاوردها برای بهبود وضعیت زنان در هند، هنوز موقعیت زن در آنجا نیز همانند بقیه زنان در جهان فرودستی و نابرابری است. نرخ مشارکت زنان در هند تنها ٢٦درصد است در حالیکه در چین ٤٦ درصد است. در حدود ٣٤ نفر(٢٠١١) از هر ١٠٠ زن بیسواد هستند در مقایسه با چین که ١٣ درصد آمار بیسوادی دارد.گرچه تغییرات فوق نشان از موفقیت های مثبت از دیدگاه برابری زنان است، اما واقعیت زندگی زنان با بسیاری از مشکلات و تنش ها روبرو است. هنوز فاصله عمیقی بین رهائی واقعی زن با موقعیت کنونی حاکم بر زنان در دنیا وجود دارد. مشاهدات در مورد دستاوردهای برابری تنها در مورد تعداد کمی از برابري ها سخن ميگويد .در کشورهای به اصطلاح توسعه یافته نشان داد که همکاری مساوی خانه و کار هنوز برای زنان کابوس است. همسران کار می کنند که کار خانه و مراقبت از کودکان هنوز هم به طور عمده کار زنان است.
اما در ایران و دیگر کشورهای تحت سلطه شریعت اسلام اوضاع بطور کلی نابرابرتر و منفی تر است برای زنان. زنان ايراني كه از هرگونه برابري جنسيتی،پوششی، حقوقی، خانوادگی، اجتماعی، تحصیلی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی محروم هستند، به دليل حكومت اسلام گرايي و زن نجس پنداري و گذاشتن ديدگاه موقعيت و شرايطي ناپسند براي زن نه تنها زن را از كرسي هاي حكومتي پايين ميكشد بلكه حقوق واقعي زندگي را از او ميگيرد، او را نصف مرد می پندارد و به او اين باور را ميدهد كه فاقد هرگونه خاصيتي به غير از خانه داري و همسر بودن است. به طور كلي زن در ايران به چشم يك تبهكار جاني و نقض كننده ي قوانين ديني و گمراه كننده ديده ميشود و سران دولتي نيز به خود حق ميدهند كه يك مشت “جاني و تبهكار و تحریک کنند مردان” را وارد دولت يا حكومت نكنند كه نكند اقاي رهبر و مقام معظم رهبري از اين موضوع ازرده خاطر شوند.
زن در اين جامعه فاقد هرگونه حق كار برابر با دستمزد برابر است، و حتي از حق فکر کردن مستقل هم محروم است.انگار حتي مغز زنها نيز حراج تر از مغز مردان است. در این مملکت اسلامی ضد زن باید دید که زن از اين جامعه چه برداشت ميكند و چه درو ميكند ؟ باید دید راه اميد يك عاطفه ي لطيف شكست ناپذير چيست؟ روزنه ي نفس كشيدن و دستیابی به آزادی براي او كجاست ؟ به نظر من تنها راه شورش است. شورش علیه حاکمیتی که چنین شرایطی را به زن تحمیل نموده است. آينه ها را برداريد هزار بار بگوييد كه زن بودن حركت دارد، زن قدرمندتر از يك ماشين بچه سازي است، با قدرت اجتماعی و اتکا به سیاست سکولار و سوسیالیستی و با توصل به انقلاب فكري است که میتوان راه خلاصي از فرهنگ و قوانین و اين مغزهاي پوسیده ٤٠٠٠هزار ساله را پیمود.
برخيزيد زنان انقلابي! برخيزید مورد ظلم قرار داده شده ها، مورد شكنجه داده شده ها، برخيزيد و بگوييد توانايي و نقش زن در سياست، در اقتصاد، در اجتماع، و در زندگي و حقش چقدر والا است! برخیزید! .
منبع: شماره ٢٢ نشریه سوسیالیسم امروز
٤ نوامبر ٢٠١٧
١٣ آبان ١٣٩٦
