Simroz.org
مقالات

گفتگودر مورد خروج امريكا از برجام و پيامدهاى آن (متن پیاده شده گفتگوی تصویری با چند نفر از اعضاى رهبرى حزب سوسياليست انقلابي ايران)

ناصر زیجی : حزب سوسياليست انقلابي ايران اخيراً بياننامه اي در رابطه با خروج آمريكا از برجام و پيامدهاى آن منتشر كرده است، ابتدا از رفیق سلام زيجي شروع میکنم، لطفا محتوا و هدف کلی بیانامه حزب را توضیح دهید.

سلام زیجی: همانطور كه همه شاهد هستند خروج آمريكا از برجام تحركاتى را در ايران و منطقه به وجود آورده است، و حزب وظيفه خود ميداند كه جواب روشني به این اتفاق و تحولات بدهد، و با تمام ظرفيتي كه داراست مانع روند منفى كه به دنبال این اتفاق و تحول صورت گرفته و ميگيرد بشود. دو سه سال پیش وقتي كه توافق “برجام” ميان آمريكا و ايران و دیگر دولتهای دیگر صورت گرفت ارزيابى بسيارى از جریانات ها، از راست و چپ و …، اينگونه بود كه اين توافق جمهوري اسلامى را تضعيف كرده است ،و با این ارزیابی سطحی خود توهمات نادرستى را بين جامعه به وجود آوردند، كه جمهوري اسلامي از بين ميرود و مردم به زودى منتظر اين اتفاق باشند. یکی از پایه های اختلاف سیاسی ما با سیاست و رهبری جدید حاکم بر “حزب حکمتیست” در کنگره ششم آن حزب، همین سیاست راستروانه در قبال آن اتفاقات بود. و الان برعكس با خروج آمريكا، كه يكي از اصليترين بخش اين توافق بود، همان جریانات در قالب دیگری توهم ديگرى براى مردم ساخته اند که واقعی نیست. جريان هاي بسيارى را ديديم مانند سلطنت طلب ها و مجاهدين و قوم پرستان و فدرالیست چی ها كه براي آمريكا به به و چه چه ميكردند و در انتظار بمب هاى آمريكاىى نشستند تا آنها را به ايران برگرداند و، تخت، تاج و لچكشان و قومشان را به قدرت برسانند! بخشي ديگر از ناسيوناليسم و قوم پرست ها نيز تجربه ى ايران، عراق، سوريه و مناطق ويران شده را دارند و فكر ميكنند با خروج ترامپ از برجام، جمهورى اسلامى تضعيف، و راه براى آنها باز ميشود و به ايران برميگردند و اوضاع ايران هم مانند عراق و سوريه خواهد شد و بالاخره آنها هم به نان و نوايى ميرسند.
متأسفانه بخشى از چپ هم اين موضع را داشتند و از ترامپ به دليل خروج از برجامم از آنجا که فکر میکردند به زیان “مردم” است، عصبانی اند!، و بعض هایشان حتی گفته اند این اقدام به “زیان جمهوری اسلامی است”، یعنی به “نفع مردم” و ا’نقلاب”، است در نتیجه شادمانند! در حالی که ما درست بر عکس هر دو رویکرد فکر میکنیم. چرا که تنها و تنها به نیروی مستقیم انقلابی و آزادیخواهانه و بدور از هر نوع امید بستن به نقش دولتهای غربی یا جناحهای درونی رژیم میتوانیم به نتیجه مورد نظر اکثریت جامعه برسیم.
در بياننامه ي حزب باز هم ذكر كرده ايم كه با خروج امريكا از برجام يا ماندن امريكا در برجام هیچ سیاست و وظیفه ای از جانب ما تغییر پیدا نکرده و نباید بکند. ما از اول يك هدف و سیاست روشن و مستقل داشته ايم که به هیچ یک از آن اتفاقات استور نبوده و نیست! ما به عنوان طبقه ي كارگر ايران و مردم آزادى خواه ايران امر مهم سرنگونى جمهورى اسلامى را به شکل انقلابی و توصل به قیام و انقلاب و قهر آزادیخواهان که یک وجه مهم ان نیز اتفاقا علیه کلیه این سناریوهای دست راستی و صادراتی از جانب امریکا و دولتهای اروپائی نیز است، اعتقاد داریم. چرا که نمیخواهیم دوباره به چاله دیگری به افتیم، اتفاقی که بعداز انقلاب ٥٧ اتفاق افتاد. درست است كه تحولات سياسي جهان، منطقه و ايران بر روى طبقه ى كارگر تأثير دارد اما بر خلاف توهمي كه درست شده است كه هر حرفي كه ترامپ ميزند بايد كل سياست ايران را عوض كرد!مطلقا چنين نيست. ما لازم دانستيم كه به طبقه ي كارگر و جنبشمان بگوييم رفقا!درست است كه آمريكا از برجام خارج شده است، اما يك دنيا ضرر در پشت آن است و در این اتفاق هیچ روزنه مثبتی برای جنبشی که امید و آرمانش را به دست دولتهای غربی و دیوانه هایئ ای مانند ترامپ نسپرده باشد، دیده نمیشود.
بر عکس هر شکلی از اقدامات و سیاست امریکا یا به نفع مستقیم جمهوری اسلامی است یا به نفع خود و سناریوهای ضد کارگری و ضد آزادیخواهانه آنها در ایران و منطقه. به تحرک در آمدن جنب و جوش نیروهای دست راستی در پی این واقعه يكي یکی از عوارض منفی و اولیه آن است. دوم، بهانه به دست جمهورى اسلامي داده اند كه دوباره فقر و بدبختي و گرسنگي را بر سر مردمی بكوبد، كه حتى بدون حضور آمريكا و برجام و …پايه و اساس اين رژيم با فقر و بدبختي گرسنه كردن کارگران و زحمتکشان بنياد نهاده شده است اما اکنون این مسئله نیز به نعمتی برای رژیم تبدیل شده است که انگشت اتهام را به سوی امریکا دراز کند. همه ي تقصير ها را به گردن آمريكا يا به قول خودشان “شيطان بزرگ”بياندازند و بگويند اگر آمريكا نباشد، نان و دستمزد شما را خواهیم داد و به شيوه اي خود را از زير بار مسئوليت بيرون بكشند. احتمالاتى به وجود آورده اند كه آمريكا فشارى بر ايران وارد كند،اما واقعیت امر این است که اين احتمالات و “فشارها” به زیان مبارزه آزادیخوانه تمام میگردد و روند مبارزه ى انقلابی و متکی به خود را كند تر کرده و میکند.
در باره ي تحريم اقتصادى نیز در بياننامه ى حزب هم به صورت روشنى عرض كرده ايم كه ما مخالف آن هستيم و تحريم يك جامعه ى٨٠ميليونى بسيار ارتجاعى و ضد انسانى است. و اينكه با تحريم اقتصادي “روند سرنگوني جمهوري اسلامى سريع تر ميشود” درست نيست و كاملا برعكس است. همانطور كه در بياننامه ى حزب آمده است تحريم اقتصادى ايران مشكلات مارا بيشتر ميكند و دست جمهوري اسلامي را بيشتر بازمیگذارد. از سوی دیگر اشتباه است موقعیت جمهوری اسلامی را با گذشته یا قبل و اوایل “برجام” مقایسه کنیم. جمهوری اسلامی اکنون در بستر و بطن یکی از ‌قطب بندیها جهانی درگیر در رقابتها و ویرانگریها در منطقه قرار دارد. در نتیجه به راحتی با چند فشار امریکا مجبور به عقب نشینی نخواهد شد. امروز بخشی از استراتژى و سیاست منطقه ای و همچنین توافق و خروج از برجام به منفعت اقتصادی کلان چند ‌قطب جهانی سرمایه داری دیگرنیز گره خورده است، طوری که نمیتوان به آسانی با چند هیاهوی دروغین “هسته”ای از جانب دیگر قدرتهای ذینفع این منفعتها و نیروی کار بسیار ارزان دها میلیونی کارگر ایرانی را نادیده بگیرند، تنها به این خاطر که گویا ترامپ و دولت چپاولگر امریکا در این معامله زیاد تو جیبشان نمیرود. به هر حال ايران دمش به روسيه و سپس به چین وصل است و بر عكس تصوراتى كه در بين بخشی از مردم و جريانات وجود دارد فشارهاى اقتصادى كه قبلا به ايران وارد ميشد در حال حاضر اينگونه نيست، و امروز، البته مانند همیشه، تمام فشار بر روى مردمان کارگر و زحمتکشخواهد بود. باید علیه محاصره و یا تحریم اقتصادی هر جامعه و کشوری را، با هر هدفی که صورت بگیرد، به عنوان یک اقدام جنایتکارانه ایستاد!
اين وضعيت به ما يك درس و تجربه اى ميدهد كه جنبش آزاديخواهی و طبقه ي كارگر براى رسيدن به اهداف ديرينه خود تنها به متشكل شدن، به سياست راديكال و كارگرى، دست بردن به ابزارهای انقلابی و کسب قدرت، و انتخاب حزب سیاسی و انقلابی درست میتواند متکی باشد! كه ما فكر میکنیم یکی از آن احزاب مسئول و دلسوز و درست حزب سوسياليست انقلابى ایران است. باید این مسیر و این حزب را انتخاب نمود تا دوباره ارتجاع سرمایه داری در داخل وخارج سر جنبش برای آزادی و برابری و سوسیالیسم را به سنگ نکوبند!
امید واھی بە آمریکا و روسیە، و جریانات ھای مسلح و غیر مسلح دست راستی، و جناح ھای داخل جمھوری اسلامی و… نباید داشت! این ھا ھمە مانع و منفي هستند.ما فقط بايد به جمعيت ٩٠-٨٠درصدى كه از جمهورى اسلامى متنفرند، ازاديخواهند و آرزوى جامعه ى سوسياليستى و سكولار و پایان دادن به تاریخ ننگین شاهنشاهی و جمهوری اسلامی را را دارند متكى باشيم.در اين دوره ما بايد يك بار ديگر جامعه ى ايران را فراخوان بدهيم كه راه پيروزى در دست خود شماست، پيروزي و شكست در دست شماست. بستگی به آلترناتیو و احزابی است که انتخاب ميكنيد، بستگی به آرمان و مطالبه و سياستي است كه همین امروز انتخاب ميكنيد و تا آخر به آن متکی و متعهد باقی میمانید، بستگی به این دارد که به چه میزان از شخصیتها وحزب ها ی شکست خورده و نوکر صفت و حلقه بگوش دولتها و همچنین کشمکش درونی خود رژیم و نقس به شدت موذیانه و ضد انقلابی دولت امریکا و دیگر همپالگی هایش درس گرفته باشیم.
ناصر زیجی: رفيق ابراهيم باتمانى همانطور كه ما در بياننامه شاهد هستيم شما مخالف تحريم هاى اقتصادى هستيد و آن را رد ميكنيد به چه دليل؟

ابراهیم باتمانی: به اين دليل كه غير انسانى است! محاصره ى اقتصادى يعنى نان مردم را بريدن، مشكلات براى مردم تراشيدن، يعنى فقر و فلاكت آوردن و به نفع من كارگر نيست.مگر آمريكا در عراق اين جنايت را انجام نداد؟ دوره ای که دوباره با همین بهانه “هسته ای” کشور عراق تحت حاکمیت صدام را محاصره ى اقتصادى كردند.صدها هزار سالمند و كودك و انسان محروم در حالى كه حقشان نبود فقط به خاطر دارو و درمان جان خود را از دست دادند. در ضمن ارتش صدام حسين نه تنها چيزي كم نداشت از لحاظ خوراك و پوشاك وپول بلكه حقوقشان را هم بالا بردند.صدام حسين و ارتش او اصلا كمبودى را احساس نميكردند چون همه چيز زير دست خودشان بود.به نظر من اين محاصره ى اقتصادى دودش فقط به چشم مردم خواهد رفت. به همين دليل است كه ميگوييم ضرر محاصره ى اقتصادى تنها براى كارگران و زحمتكشان جامعه است. آيا آنها راه ديگرى ندارند،خير دارند؛البته جمهوري اسلامى را خودشان سر كار آورده اند مگر با همكارى فرانسه او را با هواپيما به ايران نفرستاند و با همكارى آمريكا و اروپا اورا سر حكومت نياوردند و مردم را بدبخت نكردند؟ فقط ٢٠٠هزار نفر را اعدام كردند به چه جرمي فقط به جرم آزادیخواه بودن و حق خود را خواستند. اینها اگر دروغ نمیگویند چرا همین سران رژیم را دادگاهى نميكنند و آنها را بازداشت نمیکنند به جرم جنایت علیه بشریت؟ چرا سفارتخانه آنها را نميبندند؟ ايران در اكثر كشور هاى جهان سفارتخانه دارد چرا آن ها را نميبندند؟ چرا پولهايشان در بانك هارا اعلام نميكنند؟ چرا ايران را از سازمان مللشان بيرون نميكنند؟ به چه علت در سازمان “حقوق بشر” كه ايران هم عضو آن است آنها را اخراج نميكنند؟!! اینها نشان میدهد امریکا و ترامپ و دولتهای غربی به هیچ عنوان به خاطر منفع مردم نیست دست به این اقدامات میزنند، فقط میخواهند سهم بیشتری از ثروت باد آورده ایران را بگیرند و جمهوری اسلامی هم کمی رامتر گردد، همین!
به نظر من برجام فقط فشارى براى جمهورى اسلامى است كه آن ها تمكين كنند و بگويند به طور مثال تو هم مانند تركيه باش با ما بساز!پولى كه به روسيه پرداخت ميكنى به ما هم پرداخت كن. مسئله سر منفعت مردم نيست.سر حقوق، ناعدالتى، جنايت جمهورى اسلامى، زندان و اين همه معتاد نيست. اين ها فقط تبليغاتي است براي رسيدن به اهداف ملى خودشان. به همين دليل ما در اين بياننامه خيلي روشن، طبقاتى و كمونیستی برخلاف بقيه جريانات اعلام كرديم كه با تحريم اقتصادى مخالفيم. در نظر بگيريم كه از نو مشکل “برجام” برای امریکا هم حل شد و پولها مانند دوره قبل دوباره به ايران بازگشت، اين پول كجا ميرود؟مگر زندگى من نوعی تغيير كرد؟ مگر حقوق ها بالا رفت؟ مگر اعدام ها كم شد؟ مگر زندان ها كم شد؟.طبق آمار خودشان سالانه ٤٣٠هزار تا ٤٥٠هزار انسان را زنداني ميكنند و پرونده برايشان درست ميكنند.
به نظر ما هر نوع محاصره ى اقتصادى در هر جامعه اى عين جنايت است.ما آن را محكوم ميكنيم و راه هاي آن معلوم است، مردم بايد اين را بدانند آمريكا براى منافع خودش مى آيد، اروپا براى منافع خودش مى آيد، و روسيه نيز براى منافع خودش مى آيد. ربطى به مردم كارگر و زحمتكش ندارند. مردم آزادیخوا خودشان، مخصوص طبقه كارگر، زنان، جوانان باهم متحد بشوند، تصميم بگيرند و خودشان جمهورى اسلامى را از بين ببرند. سال ٥٧همين كار را كرديم اما همين عاليجنابانى كه امروز هستند آن را خراب كردند. یا همانطوری که رفيق سلام زيجي به درستي اشاره كردند. گویا برخى از احزاب و جریانات ميگويند كه گویا فقط نيرو هاى نظامى و ارگهان هاى دولتى را تحریم وبلوكه كرده اند اين دروغ است.
سلام زیجی: ببخشید نکته ای را در این باره تاکید کنم: ايران تقریبان به همان اندازه اى كه در ايران سرمايه گذارى كرده است در عراق نيز پول دارد، در روسيه و اروپا و سوريه و… نیز پول مردم ایران را برده در انجاها سرمايه گذارى شده است، هيچكدام از این منابع و ثروتهای باد آورده آن ها بلوكه نيست. اما وقتى كه راه مواد غذايى و پوشاک و نفت و مایحتیاج زندگی شهروندان را ميبنديد اين ديگر “ارگان هاي دولتى” و “سپاه پاسداران ” نیست! و ربطى به آن ها نیز ندارد، بر عکس با این اقدام آنها را دارند تقویت میکنید.
اگر واقعا دروغ نميگويند،كه ميگويند،اولين آسيبي كه به جمهورى اسلامى ميرساند این است که خودشان( امریکا و روسیه و همپالگیهای که دست دارند در جنگ و جنایت و ویران کردن شهر و زندگی مردم عادی و سر گرم چپاول نفت و گاز و ثرت آن جوامع هستند و همزمان بازار اسلحه فروشی خود را گسترش داده اند و انواع جریانات وحوش اسلامی و نژاد پرست را به جان مردم انداخته اند )گورشان را از اين منطقه گم كنند، اون ظرفيت و امكانات هايى كه به جمهورى اسلامى تحويل داده اند ديگر تحويل ندهند. مبارزه ى ازاديخواهي طبقه ي ما کارگران و زحمتكشان كه هر روز شاهد آن هستيم، به جای اين كه فقط خبر ناقص آن را منتشر كنند، تقویت کنند، حداقل در رسانه هایشان اعضا و فعالین راستین این جنبشها را تحریم و سانسور نکنند. امكانات و نيرو هاى چپ و انقلابى را تقويت كنند كه “نميكنند”…،ميخواهم بگويم اين تحريم، تحريم دولت نيست! تحريم نظامى هم نيست! ممكن است دو عنصر آنها در ليست تحريم شدگان وجود داشته باشد، اما اساس تحریم تحریم و تضعیف تمزر دارد روی زندگی مستقیم شهروندان بی دفاع!
مگر دوره پیش جمهوری اسلامی ايران ١٠سال تحريم اقتصادى شد، سرنگون شد؟ بر عکس، راه براى بقاى خودش پيدا کرد و اتفاقا از جنایت تحریم اقتصادی برای تداوم جنایت خود علیه کارگران و مردم آزادیخوا بهره گرفت. ١٠سال تجربه ي زيادي است برا فهمیدن عوارض منفی تحریمهای اقتصادی. همانطور كه رفيق ابراهيم گفتند در عراق واقعيت اين است كه نيم ميليون نفر به خاطر محاصره ى اقتصادى جانشان را از دست دادند، در حالى كه بيشترشان كودك بودند. مسئله ى ايران هم چنين است. ميخواستم اين را اضافه كنم كه آن توجيهاتي كه بعضي از احزاب و نیروهای “اپوزسیون” كه خوشحالى ميكنند از اينكه ايران تحريم اقتصادى شده است، و از این کانال راه به قدرت رسیدن خود را جستجو میکنند، مدعی اند جمهورى اسلامى از سر كار ميرود و گویا ارگانهاى دولتى آن را تحريم اقتصادي كرده اند و غیره اين يك دروغ است. تحريم اقتصادي ضررات و پيامدهاي منفي آن فقط براى مردم است، و نه تنها جمهورى اسلامى، حتى يك فرد جنايتكارسپاه هم كوچكترين آسيب متحمل نمیشوند، پولدارتر هم میشوند!

ناصر زیجی:رفيق عزيز آجيلكند بعضي از جریانات بعد از خروج آمريكا از برجام به طور مستقيم و غير مستقيم احتمال جنگ بين ايران و آمريكا را داده بودند آيا به نطر شما چنين مخاطره اى وجود دارد؟

عزیز آجیکند: من قبل از اينكه جوابي داده باشم به سؤال شما بايد اينو عرض كنم كه برجام مضحكه اي بيش نيست. جنازه اى روي دستشان مانده كه فقط براى سرگرم كردن مردم از آن استفاده ميكنند. يعني به عنوان يك شعار يا يك ابزار از آن استفاده ميشود. با برجام و بى برجام جمهورى اسلامى بايد برود! اين يك شعار و حركتي است كه ن تنها به آن اعتقاد داريم كه تمام توده ى مردم زحمتكش را ببريم به اين جهت كه ما ميخواهيم جمهورى اسلامى برود. آنرا سرنگون می کنیم با اراده و سیاست و آرمان متکی به خودمان.
به نظر من اميد بستن به سياست آمريكا در قبال اينكه حمله ى نظامى انجام دهد و جمهورى اسلامى را سرنگون كند اشتباه محض است. تمام احزابى كه به آمريكا در اين مورد پشت بستاند هم سر خودشان كلاه ميگذارند. ما اين تجربه را داريم که دولت آمريكا در هيچ شرايطي نميتواند با خودش دمكراسي بياورد. وقتى كه از حمله ى نظامى صحبت ميكنيم بدون استثنا اوضاع و احوال امروز افغانستان براي من تداعي ميشود.عراق و سوريه براى ما تداعى ميشود.در طول ساليان درازى كه آمريكا دست درازى كرده است در اين منطقه با خود خون، جنگ، محروميت و يك سرى مسائل ديگر كه روز به روز زندگى مردم را با مشقت و بحران هاي جدى روبه رو ميكند. در نتيجه اميد ببنديم به اينكه آمريكا ميتواند از طريق حمله نظامى جمهورى اسلامى را سرنگون بكند به نظر من اشتباه محض است.سرنگونى جمهورى اسلامى تنها از طريق انقلاب رادیکال توده ای، انقلاب كارگرى و اعتصابات كارگرى امكان پذير است و بايد در اين جهت هم حركت كرد.
آنهايى كه شعار ميدهند، مانند سلطنت طلب ها،مجاهدين و احزاب ناسيوناليزم در منطقه براى پيروزى دونالد ترامپ هلهله ميكشند، براى او تبليغ ميكنند، و شعارميدهند، و از سياست هاى او دفاع ميكنند، به نظر من آنها خودشان كسانى هستند كه تفكرات آمريكا را در منطقه پايه ريزى ميكنند،تعقيب ميكنند و طبق خواست آن ها عمل ميكنند اينا نميتوانند نه به مردم و نه به تغييرات عمده در ايران كمك كنند.غير از اينكه به سياست هاي خودشان در قبال به دست گرفتن قدرت در منطقه و در ارگانيزم آينده ى ايران بتوانند كاره اى بشوند. بنابراين از آمريكا وصداى آمريكا پشتيوانى و حمايت ميكنند. به نظر من سرنگوني جمهوري اسلامي تنها و تنها از طريق خود مردم امكان پذير است. خودشان بايد اين فضا را حاكم كنند و جمهورى اسلامى را سرنگون كنند نه آمريكا و هيچ اير قدرت ديگري در جهان نميتواند دموكراسى و آزادى را براى جامعه ى ايران به ارمغان بياورد.

رفيق ابراهيم باتمانى:بعضى ها ميگويند جمهورى اسلامى فقط بايد برود آنقدر جنايت كرده اند و فقر و فلاكت بر مردم فشار تحمیل کرده اند برخی حاضرند فقط جمهورى اسلامى برود.به نظر من بايد از احساسات بيرون بيايند و واقعيت را ببينند. مگر عراق عين ايران نبود؟ صدام رفت اما جنايتكاران ديگرى جايگزين آن شدند.چقدر مردم بدبختى كشيدند و بمب روی سرشان منفجر کردند آخر شد مالکی و علاوی و مقتدىٰ صدر آخوند مرتجع، از خمينى مرتجع تر. به همين خاطر بايد مردم به اين فكر كنند كه براى رفتن جمهورى اسلامى خودمان بايد كارى كنيم اين كمترين عوارض و ضرر را دارد كه مردم خوشان حول سیاست انقلابی و اهداف سوسیالیستی سازمان پیدا کنند و جمهورى اسلامى را سرنگون كنیم. در این حالت جامعه و … جاى خود ميماند آخوند ها و زورگویان را بيرون مياندازند.

ناصر زیجی: رفيق سلام زيجى حرف آخر شما در این رابطه با مردم ایران چیست؟

سلام زیجی: بخث اساسى من و رفقاى ديگر اين است كه مردم ايران به ويژه طبقه ى كارگررا فراخوان ميدهيم كه هوشيار تر عمل كنند. دوران بسيار حساسى را طى ميكنيم. مبارزات بسيار وسيع و گسترده اين روزها در ابعاد مختلف جامعه ايران جاری است باید مسیر انقلابی و آزادیخواهانه طی کند نه به دنبالچه جنایتکاران و سرمایه داران کشانده شود. دشمنان و گرگ هاى بسيار زيادى براى همین مبارزه دندان تيز كرده اند تا آن را به مسير ديگرى بكشانند.از بحث آمريكا،تحريم، برجام جناح قوم پرست، شاه و مجاهد تا ناسیونالیستها و فدرالیست چی ها و پوپولیستها “خلق گراها” دنبال اين هستند كه از نيرى مادى و اعتراضات واقعى و بر حق جامعه به نفع خودشان بهره ببرند .
دقیق همان سناریو سال ٥٧ اما در ابعاد پیچیده تری در حال جریان است.باید كارى کرد روند و ماحصل سال٥٧ تكرار نشود. بحث ما اين است كه سال ٥٧ هم سن و سالهاى من و رفيق ابراهيم شركت كننده در انقلاب ايران بوديم به نظر ما اونوقت اشتباهات زیادی داشتیم ، نوجوان بوديم اما احزابی هم که باشان کار کردیم مرتکب سیاستهای اشتباهات زیادی شدند. اين پيامها و تذکرهای که امروز ما میدهیم آنها نه آن وقت و نه حالا هم به جامعه نمی دهند، همان اسب را میرانند.
آنزمان میبایست میدانستیم مردمى كه به حق اعتراض ميكند، كارگرى كه اعتصاب ميكند و شعار ميدهد مرگ بر شاه كافى نيست؛بايد ديد چرا ميگويد مرگ بر شاه، بعد از شاه چه سياستي را سركار مى آورند چه دولتى، چه طبقه ای قرار است حكومت را به دست بگيرد؟ به همين دليل همانطور كه رفقا گفتند قطعا سرنگونى جمهورى اسلامى هدف اولیه ما است سرنگون خواهترىن حزب ما هستيم، اما تفاوتى كه ما با خيلى ها داريم فكر ميكنيم سرنگونى فقط ٥٠درصد كار است، مهم ترين كار اين است كه اولا چه نوع سرنگونی می خواهیم دوما بعد از سرنگونی جمهورى اسلامى چه كارميكنيم و چه نظام طبقاتی سر کار می آوریم، اگر امروز به آن فکر نشود ابزارها و ملزوماتش فراهم نگردد فردا بسیار دیر خواهد بود همانگونه بعداز بهمن ٥٧ دیر شد! بدون چنین افق و سیاستی فقط کارگر و زن و جوان و صف آزادیخواهی است بازنده خواهد شد و به نیروی یک بورژوا و جانی دیگر تبدیلش میکنند.
ما فريب شيادان سياسى، از ترامپ گرفته تا ناسيوناليستها مذهبیون و شوونيست هاى ايرانى را نخواهیم خورد، ما هیچ سیاست “همه با همی” با انها نداریم! جنبش ما روی پای خودش و با صف مستقل طبقایئ و سوسیالیستی خودش به سوی سرنگونی کلیت نظام بورژوا اسلامی در ایران گام بر می دارد! هر نیرو و فردی در این مسیر با ما همراه است دست همکاری بسویش دراز میکنیم!
فراخوانمان اين است كه مارا انتخاب كنيد. با انتخاب حزب سوسياليست انقلابى و انتخاب پرچم سوسياليستى سنگر محكمى برای پيروزى ما عليه جمهورى اسلامى ایجاد کرده ایم. انوقت ديگربعد از جمهورى اسلامى، در کشور ايران چشم انداز سناريوى سياه نيست، ولى بدون ما، بدون افق و صف آگاه آزادیخواهانه، و بدون وجود امثال حزب سوسياليست انقلابى سرنوشت جامعه به دست همان گرگ های خواهد افتاد که بدان اشاره گردید. آنها ايران را تبديل ميكنند به سوريه و معلوم نيست تا ٣٠/٤٠سال ديگر سرنوشت ايران و جامعه ايران و رفاه، امنيت، كودك، زن و كارگر چه ميشود؟.
همه ى مخاطبین ما لازم است بدانند كه راه سختى پيشروى ما قرار دارد. جمهورى وحشى اسلامی را بايد سرنگون كرد. و باید آماده باشيم كه بعد از جمهوري اسلامى ايران را تبديل كنيم به يك ايران آزاد و برابر و سوسياليستى.
شخصا بارها گفته ام كه تاريخ ايران در ١٥٠سال گذشته ٢بار تجربه ى اين را دارد كه همه ى آن ها منفى است تجربه ى سيستم سلطنتى و پادشاهى و آريايى است كه الان پهلوى مانده است و آن را از لس آنجلس نمايندگي ميكندكه ٥٠/٦٠سال حكومت كردند.مردم را رعیت تلقى ميكردند وجامعه را به شاه و رعيت تبدیل میکنند. وبعد از اينكه انقلاب ٥٧ صورت گرفت و اشتباهات زیادی که صورت گرفت و بلاخره خمينى جلاد و اوباش چاقو كش او سر كار آمدند، و ٤٠سال است كه ميكشند و نفت و ثروت مملكت را برده اند، و الان دیگر نوبت طبقه و جنبش ما است هر دوی آنها را دفن کند و جامعه ایران را به یک جامعه آزاد، مرفه و مدرن و بدون زندان و اعدام و سرکوب مبدل سازد. باید از دست تاریخ وحشتناک اين دو نظام سرمايه دارى كه يكى اسلامى و ديگرى فاشيزم شوونيسم فارس است رهائی پیدا کنیم.
من مطمئنم با قدرت گرفتن ما و طبقه ى كارگر جامعه ايران براى هميشه از جنگ كشت و كشتار و بدبختى نجات پيدا ميكند وبه جامعه اي مدرن و آزاد تبديل ميشود. طوری که بايد اروپا آرزو كند كه به پای ما برسد که چنین جامعه ای را در قلب خاورميانه ى ويران شده بنها نهاده ایم. از همه میخواهیم به عمق و مسئولیت پذیری حزب ما و بيانيه ای هم که این باره صادر کرده ایم بیش پیش توجه داشته باشند، چرا که بدون این سیاستها و تلاش برای رسیدن به سوسیالیسم جامعه ایران هرگز روی آرامش و آزادی بخود نخواهد دید.
(این گفتگو روز ٢٢ مه ٢٠١٨ صورت گرفته بود که رفیق تینا زحمت پیاده کردن آنرا کشیده اند.
 

Related posts

دها میلیون انسان”برده مدرن” ماحصل نظام”مدرن” سرمایه داری (سوسیالیسم تنها راه رهایی از چنگ دنیای حاکم سرمایه داری و پدیده شرم آور “برده گان مدرن”!)

Sosialism Imroz

دینامیک های باردار استبداد مطلقه، مهم ترین عامل انحلال ساختار خویش

Sosialism Imroz

نه به ارتجاع اسلامی وعرفی، نه به خشونت علیه زنان!

Sosialism Imroz

Leave a Comment