Simroz.org
مقالات

6 روزی که ایران را لرزاند ….

عموما جنبش هاي دانشجوی جنبشهايی هستند كه به لحاظ سني به شدت جوان اند
و از پوياترين گروههای اجتماعی محسوب ميشوند.

بدون شک تاریخ هرکشوری شاهد حوادث و رویدادهای مختلف سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی خود می باشد که بنا به دلایل مختلفی همین مسائل می تواند در یک چشم به هم زدن منجر به بروز نوعی اعتراض در سطح جامعه شود. فارغ از هر گونه بحث و بررسی پیرامون این دلایل بسیار ساده میتوان گفت که  ایجاد رعب وحشت و نقض حقوق انسانها و عدم دمکراسی در سطح هر جامعه ای می تواند تولید کننده یک فضای سیاسی و انقلابی و حتی اعتراض آمیز در سطح عموم شود .
نگاهی به تاریخ جنبشهای زنده در جامعه و یا هر جنبشی دیگر تا به امروز که برای قدرت حاکمان خطر جدی بوده باشد ، ما را با رویدادهای تلخ و شیرین زیادی مواجه میکندکه بدون شک فصل مشترک همه این تحولات میدان داری جوانان به ویژه دانشجویان بوده است. از انقلاب سال 1357 مردم ایران علیه استبداد رژیم شاهنشاهی گرفته تا مدیریت هر اعتراض و جنبش و مبارزه ای در تمام بخشهای جامعه حتی در بین اپوزیسون سیاسی مخالف رژیم و اعلام مبارزه علیه حاکمان ولایت فقیه و دست بردن به اسلحه برای دفاع از خود و آرمانهای انقلابی و پیش بردن مبارزه مسلحانه علیه رژیم جمهوری اسلامی در فاصله 38 سال قبل در جا جای ایران ، می تواند گویای این واقعیت باشد و نشان دهد که جوانان و دانشجویان ایفای نقش کرده اند و در آن شرکت داشته اند  .
حادثه کوی دانشگاه تهران یا به قول روز 18 تیر یکی از اتفاقات مهم در عرصه فعالیت دانشجویی و در عین حال سالروز یک حرکت پر افتخار مبارزاتی در تاریخ جنبش دانشجویی و ثبت یک جنایت دیگر علیه دانشجویان در پرونده سران جمهوری اسلامی است. حوادث 18 تیر و مبارزات چند روزه متعاقب آن، که تا 23 تیرسال 1378 طول کشید نشانگر توانایی وظرفیت مبارزاتی دانشجویان علیه ستم های یک رژیم استبدادی و هار اسلامی می باشد. رودیدادهای این شش روز تاریخی با اعتراض دانشجویان به توقیف روزنامه “سلام” و تصویب کلیات طرح اصلاح قانونی انجام گرفت که بر اساس آن، محدویت های بسیار گسترده تری به مطبوعات تحمیل می شد.
جنبش دانشجویی در طی دوران حاکمیت جمهوری اسلامی تا آن سالها نیز روزهای سختی را پشت سر گذاشته بود و قربانی ها داده بود . روزگاری که دولت مردان ایران کوچکترین نقد های دانشجویی را نیز برنمی تافته و به سرعت در صدد مقابله با آن بودند.
جنبش دانشجویی در چنین محاقی به سر می برد که خرداد ۷۶ فرا رسید .تا پیش از رخداد 18 تیر بخش گسترده ای از جنبش دانشجويي تحت رهبری دفتر تحکیم وحدت از گفتمان اصلاح طلبی دینی در ایران حمایت میکرد. اما خیزش 18 تیر نه تنها اقتدار ولایت فقیه و همه دم ودستگاه و دارودسته آن را بزیر سئوال برد بلکه به فاصله گیری روز افزون از گفتمان اصلاح طلبی به سمت شعارهای ضد دیکتاتوری قدم بر داشت .
طی این روزها بارها جنبش دانشجویی خود را محک زد و شش روز جامعه ایران را به لرزه در آورد . نیروهای سرکوبگر جمهوری اسلامی تشکیل شده از اصلاح طلب و اصولگرا در یک جبهه متحد به جان معترضان افتادندو خونهایی را ریختند و شمار زیادی را نیز دستگیر کردند . در آنروزها شهر کاملا چهره نظامی به خود گرفت و هلیکوپترها بالای سر معترضان به پرواز در آمدند و شهر تهران سیمای روزهای قیام را در فاصله کوتاهی به خود گرف.
در آنروزها و در طول این جنبش شش روزه در واقع نسلی برخاست كه نيروی اصلی اش با شعارهای دوران گذشته خود خوانایی نداشت. شعارهای دیگری را در دستور کار خود قرار داده بود و با شعار مرگ بر دیکتاتوریت می خواست قدم جدی تری را در راه بر آورده کردن خواسته های خود بر دارد .
روشن است كه در دوره گذشته چه به دليل جنگ و چه به دليل بسته بودن دانشگاهها و غيره ، زمينه چنداني برای حضور جنبش دانشجويي مستقل وجود نداشت. اما با اين همه اين جنبش پس از سالها دوباره سر بر كشيد. يعنی در ابتدا حتی در مقایسه با تحول عمومی جامعه، دانشجويان دير به حركت درآمدند. بعد از این رویداد عملا تشكلهای دانشجويي يكی پس از ديگری شكل ميگيرند. و اين نسل، نسلی است كه گرچه از یک دوران سخت و فضای خفقان پا به بیرون کشیده و بيرون آمده قصد دارد با گذشته خود وداع کند و مرز بندی داشته باشد و راه ديگری رابرای سرنوشت سیاسی خود رقم بزند .
امري كه نشانگر اين واقعيت است كه نسل جوان با شعارهاي دوران پيشين وداع كرده است. در اين روند يك جرقه ی سياسي برای بروز آن كافي بود. دستگيری برخی از رهبران جنبش دانشجويی و سپس بسته شدن روزنامه سلام آن جرقه سياسی بود كه به انفجار جنبش دانشجويی در 1378 منجر شد كه با حمله به كوی دانشگاه به اوج رسيد. يعنی وجود آن زمينه مادی و فرصت سياسی پس از حرکت تازه خود و آن جرقه انفجار، به بزرگترين جنبش اجتماعي دانشجويی انجاميد كه در روند خود جبهه جديدی را گشود. جنبش دانشجويی به سرعت دريافت كه نميتواند خود را در حد خواستهای اصلاح طلبان بخشی از حاكميت محدود کند .
جنبش به تدريج الگوهای جديدی را آغاز ميكند و در عين حال خود را از يك دو راهی بيرون میکشد .
در واقع آن زمينه مادی، آن فرصت سياسی و اين جرقه انفجار جامعه را وارد دوره جديدی كرد. آنچه دانشجويان در شش روزی كه ايران را لرزاند به نمايش گذاشتند مهمترين جلوه خواست یک جامعه پیشرو مترقی در تامين آزادی و دمكراسی بود.
گر چه در تیرماه 78 شمار زیادی از مردم به صفوف دانشجویان پیوستند و با شعارهای روشن ضد دیکتاتوری خود خواست نفی این رژیم را در ابعادی توده ای بیان کردند. اما متاسفانه این مبارزات سازمان یافته نبود و فاقد رهبری پیشره و بود. مبارزات عظیم و شجاعانه روزهای 18 تا 23 تیرماه سال 1378 بدون سازمان و رهبری و بدون افق سیاسی روشن، آماج حملات سازمان یافته رژیم جمهوری اسلامی قرار گرفت و در آن مقطع سرکوب شد. جانیان سپاه در خرداد 88 نیز وقتی با امواج مبارزات توده ای و ضد دیکتاتوری روبرو گردیدند دوباره در روز 25 خرداد به کوی دانشگاه حمله ور شدند. آنان در جریان این حمله وحشیانه سه پسر و دو دختر دانشجو را کشتند، عده زیادی را زخمی و یا دستگیر نمودند با این تصور که سرچشمه اعتراضات توده ای در دانشگاه است باید خشکانده شود .
امروز بعد از گذشت 18 سال ترس از احیای جنبش دانشجویی در سیمای مقامات اول رژیم و از جمله خود خامنه ای پیداست. ترس خامنه ای از آتشی است که در دانشگاه های ایران زیر خاکستر نهفته است و هر آن امکان زبانه کشیدن آن می رود. جلوگیری از احیای جنبش دانشجویی می تواند یک آرزوی خام باشد و بس. 
روز 18 تیرماه به نام روز تهاجم وحشیانه جمهوری اسلامی و روز مبارزه و مقاومت دانشجو و همراهی و همرزمی توده مردم در تاریخ مبارزات جنبش دانشجویی ثبت شده است. در سالگرد این روز تاریخی، با ابراز تنفر از وحشی گریهای رژیم جمهوری اسلامی در دانشگاه های ایران و با اطمینان از احیای سرفرازانه جنبش دانشجوئی به همه جانباختگان این عرصه از مبارزات آزادیخواهانه و برابری طلبانه مردم ایران درود می فرستیم.

عزیز آجیکند

Related posts

آرزوهای خود فریبنده و آرمانهای درهم شکنده جمهوری اسلامی

Sosialism Imroz

جنایت هولناک دیگری علیه زنان

Sosialism Imroz

افزایش نا امنی وازدیاد گروه های تندرو در افغانستان !

Sosialism Imroz

Leave a Comment