Simroz.org
برنامە و اساسنامە حزبنشريات وانتشارات

سند پیشنهادی در باره مبانی حزبیت سیاسی ،(پیشنهاد دهندگان: شيرين اعتماد، سلام زيجي، اذر كيميا، كامران پايدار)

چند سند و قرار پیشنهادی به کنفرانس موسس حزب
(پیشنهاد دهندگان:  شيرين اعتماد، سلام زيجي، اذر كيميا، كامران پايدار)

سند پیشنهادی در باره مبانی حزبیت سیاسی

١- پایه ی ترین و محوری ترین خصوصیات یک حزب سیاسی برای ما حضور، نقش و دخالت فعال در تحولات، درگیر شدن در مسائل جاری جنبشهای سیاسی مترقی از جمله جنبش طبقه کارگر به عنوان یک حزب سیاسی تاثیر گذار و تاثیر پذیر است. یک حزب سیاسی سرنگونی طلب و سوسیالیستی نمی تواند در میدان و عرصه های مستقیم مبارزه سیاسی و جدی در روند سرنگونی انقلابی و قهر آمیز جمهوری جنایتکار اسلامی غایب یا حاشیه ی باشد.

٢- یک رکن مهم دیگر تفاوت محوری ما با سنتهای غالب برچپ موجود و از جمله با سنتهای سیاسی و سازمانی و سیستم رهبری سنتی-محفلی این است که میخواهیم واقعا یک حزب سیاسی مدرن و مسئول باشیم نه حزب فرقه ای و حزب محافل “ایدئولوژیک” و بی ربط به تحولات و جامعه. تحزب محکم ومنضبط و وجود یک مکانیزم بازسیاسی، براساس آگاهی و اختیار و پذیرش داوطلبانه افراد،لازم و ملزومه همدیگرند. این اصل تفکیک ناپذیر رکن اولیه شالوده سیاسی و سازمانی حزب جدید ما خواهد بود.

٣-یک وجه مهم دیگر تبدیل شدن به حزب سیاسی عبور از سنتهای رهبری غالب به چپ و اپوزسیون ایران است. سنتهای شناخته شده رهبری مادام العمر در این احزاب در حزب ما جایگاهی نخواهد داشت. مکانیزم دمکراتیک و زمانبدی شده عوض کردن پستهای کلیدی حزب یکی از پیشرطهای تبدیل شدن به حزبیت سیاسی و تامین یک رهبری مستمر سیاسی-کمونیستی در گرو خاتمه دادن به سیستم کنونی غالب شدن در سیستم کنونی چپ شرقی است.( قرار مخصوصی در این رابطه به کنفراس ارائه میشود)

٤-تامین و تضمین قطعی بیان نظرات متفاوت سیاسی و نقد سطوح مختلف فعالیتها و طرح هر شکلی از نظرات و دیدگاهای سیاسی در سطح کل حزب و جنبشمان وظیفه پایه رهبری و کلیه ارگانهای حزب است. در حزب ما جاده یکطرفه ی وجود نخواهد داشت! چنین نیست که فقط رهبر دستور می دهد و بقیه حق انتقاد و چالش و برکناریش را ندارند. هم جایگاه “دستور” و تصمیم ارگان رهبری کننده باید محترم و جدی تلقی گردد در کل حزب، و هم جایگاه تضمین حق بدون قید و شرط وبدون ایجاد محدودیت بیان نقد و نظر متفاوت سیاسی از جمله علیه رهبری حزب!

٥-…

سند پیشنهادی در باره سرنگونی
(کدام سرنگونی؟)

ما معتقد هستیم به شکل سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی. سرنگونی که آینده و ماحصل آن و سرمایه اش نسیب کارگران و زنان و سوسیالیستها و آزادیخواهانی باشد که ٣٨ سال است تحت تحقیر و گرسنگی و فقر روزافزون سرکوب می شوند وآزادی و امنیت و رفاهشان سلب شده است. مهمترین ابزار تحقق این امر را وجود رهبری انقلابی و فداکار،احزاب رزمنده، “حزب رهبر و سازمانده”، احزاب سیاسی- کارگری و سوسیالیستی و جدی در امر مبارزه انقلابی- سرنگونی، وتوسل به قدرت متشکل طبقه کارگر و آزادیخوهان، به سازماندهی قهر انقلابی و انقلاب کارگری وتامین هژمونی سوسیالیستی بر کل روند سرنگونی میباشد. ما این نوع سرنگونی را می خواهیم و از این مسیر و مکانیزمها به دنبال تحقق آن هستیم.

ما دنبال کشمکشهای درونی رژیم نبوده و روی آن سرمایه گذاری نکرده و نخواهیم کرد. از نظر ما مبارزات و اعتراضات اجتماعی مادامیکه متشکل وسازمانیافته و متحزب نباشد و تحت هژمونی سیاست انقلابی نباشد راه به جایی نمی برد. به روش تدریجی “مبارزه” که گویا قدم به قدم جنبشها رشد میکنند و آخر سر همه متحد می شوند و بعد انقلاب می شود و ما هم میرویم “انقلاب سواری” میکنیم و به هدف می رسیم، اعتقادی نداریم. ما به این سریال خیالبافی سه چهار دهه امتحان پس داده شده و بی ثمر هیچ باوری نداریم. ما به سرنگونی از راه دخالت دولتهای غربی ورژیم چنج و انقلاب مخملی یا از طریق طرح ارتجاعی فدرالیسم یا به شیوه که امروز در عراق و سوریه و… به کارگران و زحمتکشان آن ممالک تحمیل کرده اند نه تنها اعتقادی نداریم که چنین سناریویهای را اوج بربریت و جنایت ضد انسانی قلمداد می کنیم.

خواست سرنگونی طلبی یک خواست واقعی و گسترده است. اما این خواست بر عکس بخشی از تصورات پوپولیستی هنوز به معنی در میدان بودن “جنبش سرنگونی” نیست. خواست سرنگونی نیز که هم اکنون در زمین و میدان واقعی جامعه وجود دارد، ازنیروهای پرو غرب، ناسیونالیسم عظمت طلب ایرانی تا سلطنت طلبان و مجاهد، و همچنین خواست سرنگونی از موضع انقلابی-کارگری همه یکدست نیستند و به هیچ وجه یک هدف و یک جهت طبقاتی ندارند و همه با همی نیز در کار نیست !. پوپولیستها و راستها از جنبش سبز تا تشیع جنازه رفسنجانی و حضور جنبشهای ارتجاعی دیگر قومی و مذهبی را همه در کیسه “جنبش سرنگونی” جمع آوری کرده اند. این سیاستها یک سیاست کمونیستی – سرنگونی طلبانه نیست! علیه شکل گیری روند واقعی جنبش آزادیخواهانه و خود آگاه طبقاتی و سرنگونی طلبی واقعی و رادیکال است! ما بر وجود خواست سرنگونی و نارضایتی وسیع کارگران و زنان و توده های زحمتکش و جوانان در همه زمینه های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و همینطور سرنگونی طلبانه تاکید می کنیم و فکر میکنیم اینها را نباید و نمی توان در یک بسته یکدست “جنبش سرنگونی” ریخت.

سال ٥٧ در دوره شاه همین کار اشتباه آمیز را کردیم. همه شدیم “جنبش سرنگونی طلب علیه شاه” بدون اینکه بدانیم یا از قبل آماده شده باشیم که چه چیزی را جایگزینش می کنیم. بنا به همین دلیل ساده لوحانه اتفاقا آنهایی که از فرانسه و مسجدهای ایران نظاره گر ریختن خون ما مبارزین و کارگران به دست اوباش رژیم شاه بودند، آمدند سلاحهای همان “ارتش مردمی” و زندانهای شاه را تحویل گرفتند و ما را با آن سرکوب کردند و خود فرمان “جنبش سرنگونی طلبانه مرگ بر شاه” را بدست گرفتند. تکرار دوباره این سناریو در این دوره و زمانه یک حماقت سیاسی بزرگ است! به ما گفتند متحد شوید فعلا شاه برود بعد ش مهم نیست، دیدیم که بعداز آن اتفاق با تحول بسیارجدی، ناموفق و پر هزینه روبرو گردیدیم!

ما به صف و پرچم مستقل سوسیالیستی- کارگری و به هدف ایجاد یک جمهوری سوسیالیستی و تحقق یک جامعه آزاد، برابر، مرفه ، مدرن ،سکولار وخوشبخت معتقد و متکی هستیم. تنها و تنها برای به پیروزی رساندن این جنبش و هدف مبارزه خواهیم کرد! در نتیجه امر سرنگونی این حکومت جانی امر خود ما در جامعه ایران، با حزب و پرچم و رهبری رادیکال و سوسیالیستی، با پرچم و قدرت متشکل کارگری، و صف مبارزه آزادیخواهانه، و سر انجام با انقلاب کارگری و به قدرت شوراها ی کارگری و ملیس توده ای باید کلیت این نظام فاشیست را از صحنه ایران و تاریخ محو و به زباله دان تاریخ سپرد. این ممکن است اگر طبقه کارگر و مخاطبین ما به این حزب و سیاست و اهداف و دورنما بپیوندند.

سند پیشنهادی در باره سیاست ما در جنبش کارگری

در عرصه جنبش کارگری ضمن اینکه خود را حزب کل طبقه می دانیم اما فکر میکنیم رمز پیشروی مبارزه سیاسی اقتصادی کارگر در گرو نقش گرایش رادیکال سوسیالیستی و کمونیستی صفوف طبقه است، در گرو ایجاد تشکلها و سازمانهایی است که متعلق به سنتهای مبارزاتی آن گرایش و جنبش پیشرو مطالباتی و سیاسی جنبش کارگری است، از اینرو سیاست پایه و کلیدی کار ما تقویت محافل پیشرو کارگری و گرایش سوسیالیست امر اول فعالیت حزب ما خواهد بود. در این راستا نقد تشکلهای راست سندیکالیست، تشکلهای ارتجاعی دست ساخت دولت مانند شورای اسلامئ، خانه کارگر و انجمن صنفی ها وظیفه محوری خود می دانیم. حزب ما خود محصول این خط و گرایش و از طرف فعالین کمونیست داخل و خارج کشوری این جنبش پیشرو دارد تشکیل می شود. نفس این اتفاق یکی از تفاوتهای بنیادی ما با جریانات اپوزیسیون چپ خارج کشوری است.
ما برعکس چپ غیر کارگری و پوپولیست موجود، کارگران را دنبال نخود سیاه نمی فرستیم، آنها را دنبال انجمن های صنفی یا سندیکالیستها نمی فرستیم. به آنها نمی گوییم به کشمکش درونی رژیم امید ببندید، به قانون کار ضد کارگری و یا فلان ماده در آن امید ببندید، به گرایشات قانونگرا و سندیکالیست و اصلاح طلب امیدوار باشید. تحلیل و امید های بورژوائی و غیر واقعی مبنی بر اینکه رژیم دارد می رود، بعداز برجام سرنگون می شود، رفتنش حتمی است و غیره را تحویل نمی دهیم. چون معتقدیم تا خود کارگر و کمونیزم و جامعه کاری نکند هیچ اتفاقی به نفع آنها رخ نخواهد داد! حتی نمی گوییم تمام قدرت شما در “اعتراضات خیابانی” است، اول مه تان را ببرید در دشت و کوه برگزار کنید! و از آنها عکس بگیرید. چسبیدن محکم به منفعت طبقاتی کارگری علیه کلیه وجوه سیاسی ، اقتصادی ، فرهنگی ، مذهبی و ملی دولت و طبقه حاکمه و جامعه، اتکا صرف به سیاست سوسیالیستی، به تحزب کمونیستی و باور داشتن به اهرم موثر خواباندن چرخ تولید و اعتصاب متحد وسراسری به هدف به زانو در آوردن دولت و سرمایه داران تاکید خواهیم کرد. ما برای تشکل یابی از جمله در شکل مجامع عمومی و شوراهای کارگری محلی و سراسری با تمام قدرت فعالیت می کنیم. تشکلیابی و تحزب کمونیستی کارگر را رمز پیروزی آن جنبش می دانیم.

حزب ما نه فقط از نظر برنامه و اهداف سیاسی و کارگری روشن سوسیالیستی که دارد، حتی از نظر عملی و ترکیب نیروی انسانی تشکیل دهندگان آن نیز جزو احزاب استثنائی است که از طرف کارگران صادق و راستین کمونیست وسوسیالیست و فعالین و جوانان چپ و انقلابی تشکیل شده است، این حزب واقعی طبقه کارگر و محرومان و استثمار شوندگان جامعه ایران، این حزب سوسیالیسم فوری و حزب انقلاب کارگری است. پیوستن به آن مایه افتخار هر کارگر و کمونیست و انسان رزمنده و انقلابی است!

سند پیشنهادی در باره نیروی مسلح و “مبارزه مسلحانه” علیه جمهوری اسلامی

مساعد ترین شکل مبارزه طبقاتی برای حزب و جنبش ما عدم حضور و ضرورت هر شکلی از نیروی مسلح است! اما متاسفانه جهان پیرامونی ما، شرایط منطقه و از جمله افسارگسیختی جمهوری اسلامی ضرورت چنین سیاستی را به ما تحمیل کرده اند.
ما نه به تحولات و نیروها و دولتهایی که با آن روبرو هستیم، و نه به رژیم وحشی چون جمهوری اسلامی هیچ توهمی نداریم. بر این حقیقت ساده واقف هستیم که کلیه این روند از جمله سیاستهای رژیم ایران را با زبان خوش نمیتوان پس زد! وحشیانه تر علیه کارگر و کمونیزم و آزادی زن و فعالیت بدون قید و شرط سیاسی و رفاه و امنیت جامعه عمل کرده و آنها مسلح اند علیه ما و جنبش برای آزادی و برابری!، برای حراست از حاکمیت قاتلان و جنایتکاران تاریخ! برای حراست از تداوم سیستم جنایتکارانه کار مزدی! و برای تداوم حاکمیت یک اقلیت مفتخور بر اکثڕیت جامعه! برای پیشگیری از رسیدن کارگر و زحمتکش به نظام حکومتی خودشان! در نتیجه علیرغم میل واقعی خودمان بحث کردن از نیروی مسلح و ضرورت سازمان دادن نیروی مسلح برای جنبش سوسیالیستی و کارگری و صف آزادیخواهان به یک عرصه مهم و یک ضرورت سیاسی و غیر قابل انکار مبارزه طبقاتی و آزادیخواهانه ما در کل جامعه ایران تبدیل شده است.

در نتیجه این عرصه جایگاه مهمی در فعالیت ما خواهد داشت. مانند هرعرصه دیگر مبارزه طبقاتی در جامعه ایران و علیه طبقه حاکمه و جمهوری اسلامی. اما سازمان مسلح مورد نظر ما در شکل و در چهار چوب سنتهای تاکنونی که تحت عنوان “مبارزه مسلحانه” در جامعه شناخته می شوند، سازمان پیدا نخواهد کرد. قبلا به روشنی آن سنتها را نقد کرده ایم، آن سنتها را قبول نداریم. ما سنتهای متکی به سیاست خود، سنت و اهداف سوسیالیستی را در این عرصه نیز جاری خواهیم کرد.

ضمن اتکای جدی به تعمیق رادیکال مبارزه طبقاتی و سیاسی و رودرو با حاکمیت به تعمیق مبارزه سیاسی و اقتصادی کارگران علیه دولت و سرمایه داران، به انجام مبارزه قهر آمیز واعمال قهر انقلابی علیه این حاکمت باور جدی داریم. ما معتقدیم خطر سرایت سناریو سیاه به ایران ووجود ظرفیت سناریو سیاهی در بخش قابل توجه ایی از نیروهای اپوزیسیون ملی و اسلامی تحولات آتی ایران را پیچیده تر و پر مخاطره تر از آن تصورات کودکانه و پوپولیستی چپ خواهد کرد. حزب ما و ضرورت نیروی مسلح که بر آن تاکید داریم علاوه بر وجود مخاطره خود رژیم و ضرورت مبارزه قهر آمیزبا آن، به این مخاطر واقعی هم توجه جدی دارد و خودش را برای چنین اتفاقات احتمالی نیزاز هم اکنون اماده نماید.

حکومت سرمایه داران فاشیست مذهبی که ٣٨ سال تمام است با سرکوب و اعدام و زندان و کشتار و ایجاد فضای سرکوب به حیات ننگین خود ادامه داده است، نه تنها علیه ما کارگران و کمونیستها و طرفداران آزادی و برابری با زبان اسلحه و سرکوب خشن رفتار کرده، که بعضا در قبال یاران جنایتکار دیروز و امروز صفوف خودشان نیز با زور و سرکوب و زندان پاسخ داده است. از اینرو هر نیروی که مخالف دست بردن مردم و ما اپوزیسیون کمونیست و انقلابی به اسلحه در مقابل چنین رژیمی باشد اگر مرتجع و عامل مواجب بگیر رژیم نباشد یک سیاستمدارساده لوح و جز قربانیان دست حاکمیت یا اپوزسیون بورژوائی است. ما به این عرصه اقدام نظامی و ملیس توده ای اهمیت می دهیم، طبقه کارگر و سوسیالیستها و انقلابیون آگاه به آن اهمیت می دهند. حزب ما باید و موظف است با توجه به ضرورت خاص زمانی و مکانی و شرایط و نیاز روز جنبش وارد این میدان هم بشود و برایش نقشه و برنامه دقیق و سنجیده داشته باشد!
جمهوری اسلامی و بورژوازی حاکم در ایران در طول حیات خود تلاش کرده تا طبقه کارگر به کمونیزمش مسلح  نشود، به تشکلش دست پیدا نکند، به حزب کمونیستی اش ملحق نشود، به ارکان ارتجاعی و ایدئولوژیکی بورژواها مانند مذهب و ملت پرستی پشت نکنند، به اهدف سیاسی و اقتصادیش نائل نگردد، به کسب قدرت سیاسی و دولت کارگری خودش فکر نکند، به ابزارهای که کارگر و سوسیالیسم را به قدرت  می رساند دست نیابد، به ابزارهای حتی دفاعی خود نیز نباید دسترسی پیدا کند. یعنی خلعید از هر شکلی از مکانیزم متشکل شدن و ابزارهای قدرت و تحرک انقلابی. تحمیل چنین موقعیتی به صف ما شرط بقای جمهوری اسلامی و هر حکومت سرمایه داری و ارتجاعی است.
متاسفانه جمهوری اسلامی و اوباش آن موفق شده اند در رابطه باهمه این عرصه ها به طبقه کارگر و صف چپ و جنبش سوسیالیستی ضربه وارد کنند. جامعه و ما را از طریق اسحله سرکوب کرده و هر شکلی از مبارزه سیاسی و “قانونی” را سلب کرده اند. حتی ما نه حق تشکل و تحزب داریم نه حق دست بردن به اسلحه برای پس زدن نیروهای مزدور و سرکوب دولتی! به ما فقط حق زندگی بردگی داده اند! اما ما به آنها میگوییم غلط می کنید! می گوییم شما را سرنگون می کنیم، باید اینکار را کرد!
هر گاه کارگران و انقلابیون سوسیالیست دست به مقاومت میزنند، دست به اسلحه میبرند، اقدام انقلابی انجام می دهند، شیادانه اسم خشونت طلب بر پیشانی ما می چسبانند. در حالی که تمام تاریخ خشونت و آدمکشی، تمام جنگ و خونریزیها، تمام زندانها و اعدامها، تمام حاکمیتهای خشن پلیسی و سرکوبگر، و هر شکلی از سرکوب و خون پاشاندن به تظاهراتهای کارگری و مدنی و غیره مال آنها و به دست آنها صورت گرفته و می گیرد. وبرخورد آنها به ما و جنبش ما به قدمت تاریخ ننگینشان مملو از خشونت و سرکوب و کشتار و اعدام و ترور و وحشی گری بوده و هست. ما اعلام میکنیم با این اوضاع مقابله می کنیم، قبول نخواهیم کرد، بس است! این تفاوت اولیه و پایه ای ما با دیگر جریانات غیر کارگری و غیر کمونیستی اپوزیسیون هم هست.
ما حزب عمل انقلابی هستیم، می خواهیم چنین باشیم. سی و هشت سال جنایت و بربریت و قتل و آدمکشی و استثمار و تجاوز و نابود کردن صدها هزار انسان در جامعه ایران بدست کثیف جمهوری اسلامی از ما می خواهد که باید چنین مبارزه و ابزارهای را سازمان دهیم و این نظام سرمایه و جنایت و جهل مذهبی را سرنگون کنیم! اگر سوسیالیست هستیم اگر مبارز و آزادیخواهیم. باید آن حساسیتی که رژیم به کل پروژه کمونیست ها دارد و برایش نگران کننده است را با  دست بردن به ابزارهای قدرت طبقاتی خود، منفعتتش را  بیش از پیش به خطر به اندازیم و علیه خودش به کار ببریم. ما دقیقا باید خلاف جریان عمل کنیم، خلاف تمام قواعد و قوانین و منفعتهای جمهوری اسلامی و کلیه نیروهای اسلامی و قوم پرست.
وقتی ما از میلیس توده ای، سازمان مسلح، مقاومت مسلحانه و ملیتانت و غیره بحث می کنیم مطلقاً سر سوزنی به معنای جایگزینی آن با تشکل کارگری و هیچ تلاش و مبارزه سیاسی و اجتماعی دیگری نیست. این بحث آنهایی است که در پوشش کارگر پناهی کردنها یا آنهای که بطور کلی میدان واقعی سیاست و مبارزه را ترک کرده اند و بازنده دست جمهوری اسلامی اند، به این شکل نقش بی نقشی خود را توجیه می کنند. با این ترفندها عملا کارگر و کمونیسم را از دست بردن به ابزارهای قدرت و کسب قدرت منع میکنند. اینها خیلی “دمکرات” و “خشونت گریز” هستند. اما کمونیستها و کارگران مبارز درست بر عکس این نظریات ضد کارگری و بورژوائی باید عمل کنند. اینها همواره چنین کرده اند و همیشه هم  با این ترفندهای “تئوریک” تو خالی و ضد کارگری به بقای دولت و بورژواها در میدان عمل مبارزه سیاسی و طبقاتی خدمت کرده اند. بخشی از علل بقای تاکنونی چنین رژیم فاشیستی و اسلامی محصول این سیاست بازان “منزه طلب” در تحولات سیاسی ایران و در میدان نبرد واقعی برای سرنگونی این رژیم جانی میباشد.

همینجا لازم به تاکید است اعلام کنیم که ضمن تاکید بر ایجاد فوری نیروی مسلح و تاکید درست ما بر ضرورت سازماندهی چنین نیروئی، اما این به معنی اقدام فوری مسلحانه در فضای سیاسی کنونی علیه رژیم نیست! ما اکنون چنین تصمیمی نداریم که بلاواسطه وارد اقدام نظامی علیه رژیم شویم. هر گاه بنا به ضرورت مبارزه طبقاتی و سیاسی به این نتیجه برسیم تصمیم و سیاست خود را به جامعه اعلام می کنیم. زنده باد سازمان مسلح توده ای و سوسیالیستی!

قرار پیشنهادی در باره ضرورت محدویت زمانی برای پستهای کلیدی تشکیلاتی

یک رکن مهم حزبیت سیاسی تعویض و جابجایی پستهای کلیدی از جمله پستهای دبیر کمیته مرکزی، رئیس دفتر سیاسی و امکان دادن آگاهانه به عروج نسل دیگری از کادرهای مجرب و کمونیست از جمله زنان و و مردان جوان در حزب است.
از اینرو کنفراسن موسسس حزب تصویب میکند که:
١– حداکثر زمان ممکن برای پستهای کلیدی از جمله اولین پستهای رهبری حزب چهار سال( فاصله زمانی دو کنگره حزبی) خواهد بود.
٢-کلیه پستهای کلیدی و کمیته های حزبی باید معاون داشته باشد. پست معاونیت مناسبترین مکانیزم پرورش کادر برای جایگزینی در حزب است.

قرار پیشنهادی در باره اهمیت جایگا ه زنان و جوانان در حزب

ما می خواهیم به حضور زنان و جوانان در کل فعالیت های حزب اهمیت ویژه تری بدهیم، راه آموزش و ارتقا و تقبل مسئولیت سیاسی و حزبی در این حزب بدون هیچ موانعی باید برای این دو نسل هموار باشد. کلیه پستهای کلیدی و کمیته های حزبی باید دبیر و معاون داشته باشند، یکی از اعضای دونفره این پستها زن و یا جوان باید باشد، طبعا به ظرفیت و آمادگی افراد هم باید توجه داشت، حزب از این دو نسل می خواهد گام جدی در جهت تحقق این هدف مهم در حزب بردارند. همه زنان و جوانان را به صفوف حزب فرا میخوانیم!

قرار پیشنهادی در باره برنامه و اساسنامه حزب

کنفراس موسس حزب تصویب می کند که:
١-مبنای اتحاد و سیاست و استراتژی سیاسی حزب بیانیه فراخوان مشترک و به ویژه اسناد وسیاستهای که در کنفراس موسس حزب به تصویب میرسد خواهد بود.
٢-کنفرانس همزمان تا برگزاری کنگره اول حزب برنامه “یک دنیای بهتر” و اصول سازمانی” نوشته شده از طرف منصور حکمت را به عنوان برنامه و اساسنامه خود تائید می کند.
٣-کنفرانس موسس حزب در عین حال رهبری منتخب خود را مامور میکند تا در اولین فرصت ” کمسیون برنامه و اساسنامه” را تعیین کند. این کمسیون زیر نظارت رهبری حزب کلیه اقدامات لازم برای تهیه نسخه نهائی” برنامه و اساسنامه” حزب را تدارک می بیند. در کنگره اول حزب این اسناد در دستور کنگره حزب قرار میگیرد و همانجا به تصویب نهائی خواهد رسید.

Related posts

شمارە ٧٧ نشریه ســوســیالیــسم امــــروز ” ارگان مـــرکزی حزب سوسیالیست انقلابی ایران : منتشر شد …

Sosialism Imroz

شماره ٤٧ نشریه سوسیالیـــــسم امروز منتشر شد+ فیلیم

Sosialism Imroz

شماره ۷۶ نشریه سوسیالیسم امروز “ارگان مرکزی حزب سوسیالیست انقلابی ایران”منتشر شد….

Sosialism Imroz

Leave a Comment