همگان اطلاع دارند چند روزی است که کارزاری تحت عنوانِ ” من وکالت می دهم ” از جانب ” فرشگردی ها ” که اینک ” حزب ایران نوین ” را تأسیس کرده اند، به همراهی سایر طرفداران ” سلطنتِ مطلقه “
به راه افتاده است. کارزار مورد اشاره همکاری بی دریغ رسانه های مزدور امپریالیسم مانند ” ایران اینترناشنال “، ” صدای آمریکا “، و ” من و تو ” را در پی داشته است.
نمایش مضحک فوق الذکر درست زمانی آغاز شده که، از طرفی خیزش انقلابی توده های تحت ستم ایران برای سرنگونی رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی همچنان ادامه دارد، و از سوی دیگر و در بتن این مبارزات، نظاره گر تقابل جدی دو جنبش و آلترناتیو متفاوت ( جنبش سوسیالیستی، و جنبش ناسیونالیستی پرو غرب) به هدف زدن مهر خود بر اوضاع، و کسب قدرت سیاسی در تحولات آینده هستیم. واقعیت این است که خیزش انقلابی عظیم، شکوهمند و بسیار گسترده ی جاری که شعارها و مطالبات سیاسی و اقتصادی آن هر دم چپ تر و رادیکال تر گردیده ، کل اپوزیسیون بورژوایی نظام سیاسی – اقتصادی حاکم ( فاشیست ها و ناسیونالیست های سطنت طلب و تمامیت خواه، مشروطه خواهان، جمهوری خواهان لائیک، ملی – مذهبیون، ناسیونالیست های کرد و طرفدار فدرالیسم در مرکز همکاری ) را واداشته تا در جهت منحرف کردن این برآمد شورانگیز توده های فرودست به لطایف الحیل و یا انواع و اقسام ترفندها متوسل شوند.
آشکار و مشهود است، دولت های بزرگ سرمایه داری غرب به سرکردگی ایالات متحده ی آمریکا هم _ که در دنیای واقع به دنبال منافع طبقات بالادست کشورهای متبوع هستند _ در همگامی با بورژوزای مخالف، و از طریق ” اتاق های فکرِ ” مستقر در وزارتخانه های امور خارجه، درصدد جلوگیری از پیشروی خیزش ستمکشان و پایمال شدگان ایران می باشند.
اینان به رغم حمایت های مزورانه ی خود از جدال های ستمدیدگان جامعه علی الخصوص زنان و جوانان، و اعلام بسته های تحریمی ( تحریم افراد و نهادهای حاکمیت )، همه ی ظرفیت های مادی و تبلیغاتی اشان را به منظور تخطئه و به بیراهه بردن مجدد انقلاب آتی ایران، همانند انقلاب 1357 خورشیدی بکار بسته اند. پشتیبانی ریاکارانه ی شخصیت های سیاسی بلند پایه ی غرب و یا نمایندگان پارلمان هایشان از جمله ” دو تابعیت ها ” اساساً حربه ای برای دستیابی به اهداف بلند مدت اقتصادی پس از سرنگون شدن جمهوری اسلامی است.
نقشه ی ائتلاف اپوزیسیون راست، ضد کارگر و آنتی کمونیستِ در تبعید که چند تن از سلبریتی های « نان به نرخ روز خور » و بی خاصیت به علاوه ی شازده ” رضا پهلوی ” بدان پیوستند، در راستای تحققِ همان مقاصد طبقاتی بازگو شده ی اپوزیسیون راست، و بورژوازی جهانی طرح و تدوین گردید که هنوز به نتیجه ای ملموس نرسیده است.
با این وجود، و با سپری شدن مدت کوتاهی یعنی آنگاه که دریافتند ” ائتلاف ” اپوزیسیون مورد نظرشان ثمری در پی ندارد، لذا اینبار کمپین ” من وکالت می دهم ” را وسیعاً سازماندهی کرده اند که این گواه بر تلاش ” رضا پهلوی ” و اطرافیانش برای رهبری کردن جنبش انقلابی کنونی است.
البته همین موضوع باعث تفرقه و بهم ریختن صفوف ارتجاعی ترین بخش اپوزیسیون راست ( سلطنت طلبان، مشروطه خواهان، و… ) شده است. در هر حال با آنکه می بینم دوباره تعدادی از سلبریتی های پرآوازه، و جمعی از رژیم سابقی ها ( در داخل و خارج از کشور ) بدان ملحق شده اند و به پسر خلف ” محمد رضا پهلوی ” آن آدم مستبد، مذهبی، متحجر، ضد کمونیست، ضد زن، و ضد آزادی لبیک گفته اند، ولیکن ستمدیدگان جامعه تا کنون بدین فراخوان هیچ جوابی نداده اند.
باری، از تحرکات کل اپوزیسیون بورژوا – لیبرال و ناسیونالیستِ رژیم سرمایه داری – اسلامی به ویژه طرفداران سلطنت مطلقه و ممالک قدرتمند سرمایه داری غرب، که همانگونه اشاره کردیم از پروپاگاندا و مساعدت رسانه های فارسی زبان اشان بهره مندند، مستفاد می گردد که صدای انقلابِ کارگران، زنان، جوانان، و در یک کلام مردم به جان آمده ی ایران آنان را به صرافت انداخته و دستپاچه کرده است.
طبق آنچه مختصراً آمد، وظیفه ی عاجل تمامی نیروهای کمونیست و انقلابی در «درون و برون از مرزهای ایران» در شرایط حال حاضر این است تا با استفاده از توان و قدرت اشان بیش از پیش به نبرد و ستیزی همه جانبه علیه جناح های مختلف بورژوازی و ایضاً قدرت های جهانی مبادرت کنند و با برخوردی انقلابی اجازه ندهند تا یکبار دیگر حاصل و ثمره ی مبارزات، از خود گذشتگی و جانفشانی هایمان به جیب خدایان زر و زور برود.
« مرگ بر ستمگر، چه شاه باشه، چه رهبر » « نه شاه میخوایم نه ملا، قدرت به دست شورا » « زنده باد آزادی، برابری، حکومت کارگری » « زنده باد کمونیسم » « کمیته ی تدارک کنفرانس مشترک نیروهای کارگری و کمونیست در داخل و خارج از کشور »
بیست و چهارم ژانویه ی 2023 میلادی برابر با چهارم بهمن ماه 1401 خورشیدی
