در گرامی داشت روز جهانی کارگر!
کاروان درسید
من بهعنوان یک مبارز و فعال غیره حزبی اول ماه مه در ایران را زیر سایه سرکوب و بحرانهای عمیق اقتصادی را بهمثابه لحظهای برای تاکید بر استقلال طبقاتی، سازماندهی از پایین، و مخالفت قاطع با سرمایهداری دولتی و خصوصی میدانم.
انتظار نیست مثل همیشه حکومت اجازه تجمع آزاد به غیره خودی ها بدهد، اما فضای اعتراضی کارگران، زنان ،معلمان، بازنشستگان و سایر اقشار زحمتکش میتواند به اشکال خلاقانه و خودسازمانیافته بروز پیدا کند. تمرکز باید بر پیوند زدن مبارزات صنفی با چشمانداز رهایی سیاسی و لغو استثمار باشد، نه بر مطالبات ابتدای و کلیشه ای ، با توجه به زمینهی جنبش ژینا، اول ماه مه ۱۴۰۴ ویژگیهای خاصی پیدا میکند که آن را از سالهای پیش متمایز میسازد: ۱. پیوند مبارزات کارگری ، زنان وستم جنسیتی و ملی: جنبش ژینا نشان داد که ستم طبقاتی، جنسیتی و ملی در ایران بهطور درهمتنیده وجود دارند. امسال اول ماه مه میتواند صدای زنان کارگر، اقلیتهای ملی (کرد، بلوچ، عرب و…) و همهی سرکوبشدگان باشد، نه صرفاً مطالبهگر دستمزد. ۲. رادیکالتر شدن شعارها و مطالبات: در پسزمینهی «زن، زندگی، آزادی»، شعارهای کارگری بیشتر از گذشته رنگ رهایی و ساختارشکنی دارند. مطالبات فراتر از «افزایش حقوق» به سمت حق تشکل مستقل، برچیدن نهادهای امنیتی از محیط کار، و حتی پایان دادن به کل نظم سرمایهدارانه-سرکوبگر متمایل شدهاند. ۳. مشارکت جوانان و پیوند با خیابان: جنبش ژینا نیروهای تازهنفسی از نسل جوان وارد میدان کرد. این نسل حاضر است شکلهای سنتی اعتراض را بشکند و به خیابانها بازگرداند. اول ماه مه ۱۴۰۴ میتواند جلوهای از این روحیهی شورشی و خودسازمانیافته باشد. ۴. حضور پررنگتر همبستگی میان گروههای اجتماعی مختلف: کارگران، جنبش رهای زن ،معلمان، بازنشستگان، پرستاران، دانشجویان و فعالان مدنی، پس از تجربهی ژینا، زبان مشترکتری یافتهاند. اول ماه مه امسال میتواند لحظهای برای وحدت این مبارزات پراکنده باشد. بهطور خلاصه: اول ماه مه ۱۴۰۴ نه فقط روز کارگر، بلکه روز اعتراض علیه تمام اشکال سلطه است؛ از ستم طبقاتی تا جنسیتی، از قومستیزی تا سرکوب آزادیهای سیاسی و اجتماعی.