Simroz.org
ستون آزاد

برای توقف خشونت علیه زنان و علیه نظام اسلامی به میدان بیاییم!

شیرین اعتماد

برای فعالین عرصه زنان، به ویژه آزادیخواهان که مبارزه علیه تبعیض جنسیتی وخشونت بر زنان را یکی از مهمترین عرصه های فعالیت خود میدانند، هر گامی ولو کوچک که در جهت رفع این تبعیض و محو خشونت برداشته شود ارزشمند است. آنهم در جامعه ای که رژیم حاکم بر آن یکی از زن ستیز ترین رژیمهای موجود در جهان است، در نظامی که تهاجم به زنان وسرکوب آنان یکی از مولفه های مهم تحکیم آن بوده، وخشونت علیه زنان در محیط خانواده ودر تمام عرصه های زندگی اجتماعی را بوسیله قانون شرع اسلامی نهادینه کرده است، مبارزه برای آزادی زن و پایان دادن به اعمال خشونت بر زن یک امر مبرم هر فرد آزادیخواهی است.

هر روز شاهد اخبار و آمارهای دلخراش مرتبط به خودکشی و طلاق و تجاوز جنسی و آزار و خشونت علیه زنان هستیم. از تحمیل حجاب و شئونات مذهبی و از جدا سازیها جنسیتی تا ایجاد ممانعت قانونی و ابراز وجود زن در پستها و مقامات کشوری- اداری همه و همه بخشی از خشونتهای سازمانیافته و “قانونی”هستند که راه برای هر شکل دیگری از اعمال خشونت از جمله خشونت “خانوادگی” علیه زن را باز گذاشته است. اخبار و آمارهای تکاندهند همچنین از گسترش افسردگی و کارتن خوابی و تن فروشی و روی آوری به اعتیاد زنان و به ویژه دختران کم و سن و سال حکایت دارد. و مشکل واقعی مبارزه با این پدیده نیز خود حاکمیت است. نظام حاکمیتی که به جای کمک به حل این معضل گسترده اجتماعی خود مجرم اول است و عامل اساسی و اولیه به وجود آورنده این همه جنایت و تبعیض عله زنان است. مشکل محوری خود دولت و قوانین مذهبی اعمال شده ای هستند که از هر نظر شرایط سخت تر و غیر انسانی تری را به ما زنان به وجود آورده است.

خشونتها و تبعیضات که گاه پنهان و گاه آشکار اعمال میشود، و گویا حتی تا هفتاد درصد آن از سوی “خانوادها ” صورت میگیرد وحتی به زنان باردار هم اعمال شده است، بدون سازماندادن یک مبارزه همه گیر علیه حاکمیت نمیتوان از کاستن آن حتی در خانواده هم بطور جدی صحبتی به میان آورد. در خانواده های که خود در یک “خانواده بزرگتر”(جامعه)ی بیمار و آن نیز تحت کنترل دولت و قوانین به مراتب بیمارتر و خشونت آفرینتر اداره میگردد. البته که میدانیم که وجود محدودیتهای حقوقی،مذهبی وبالاتر از همه محدویتهای ناشی از جامعه مردسالار باعث میگردند که بسیاری از زنان و دختران نوجوان جرات بیان خشونت اعمال شده برخویش را ندارند. لذا به جرات میتوان گفت که آمار های واقعی پیرامون خشونت علیه زنان بسیار فراتر از آن چیزی است که رسانه های دولتی و غیر دولتی گزارش میکنند. ولی همین آمارها نیز بیان فاجعه بار پدیده ای است که بر بخشی از نیمی از جامعه اعمال میشود، و به اصطلاح در چهار دیوار خانه با آن مواجه هستیم. حجاب اجباری، فرمان تجاوز به دختران وزنان زندانی، بی حقوقی، بی عدالتی وهزاران ستم بر زنان در ایران بیداد میکند. دردهای درون خانواده از این درد بزرگتر اجتماعی ونوع نظام حکومتی تاثیر گرفته است!

وظیفه همه انسانهای آزادیخواه این است که در مقابل اینهمه بی احترامی وبی حقوقی سکوت نکند وبا آن باید مبارزه کرد. برای برون رفت و رهایی زنان از شرایط نامساعد کنونی باید کوشید. جامعه ای میتواند رها یابد که در آن زن رها شده باشد از کلیه قید و بندها و خشونتهای دولتی و خانوادگی و مردسالاری و مذهبی. تداوم خشونت علیه زنان و اعمال تبعیض جنسی در تقابل با منفعت طبقاتی جنبش کارگری است، چرا که اولا مسئله زن علاوه به جنبه اسلامی واعمال ستم بر اساس قوانین شریعت ارتجاعی مذهبی، بطور کلی یک مسئله طبقاتی و مربوط به جوامع سرمایه داری است. نظام سرمایه داری از وجود ستم بر زن و اعمال نابرابری بین زن و مرد سود اقتصادی- سیاسی-حاکمیتی میبرد. همانطوری که با ستم بر کارگر هم همین نفع را بدست می آورد. سرکوب و ستم بر زن مستقیما در جهت سرکوب و ستم مردم زحمتکش و علیه مبارزه رادیکال و سوسیالیستی و آزادیخوانه کارگران نیز هست، علیه مبارزه ای که برای یک جامعه آزاد و برابر و مرفه برای همگان تلاش می نماید. یعنی یک جامعه بدون استثمار، بدو خشونت و بدون وجود نابرابریهای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، جنسیتی و زبانی. برای توقف خشونت علیه زنان و رهایی از ستم و نابرابریها باید به همراه کارگران و آزادیخواهان علیه رژیم اسلامی به مبارزه جدی برخواست و آنرا سرنگون کرد!

منبع: شماره ٢٠ نشریه سوسیالیسم امروز
٢٩ مهر ١٣٩٦
٢١ اکتبر ٢٠١٧

Related posts

کودکان کار و خیابانی، لکه ننگی بر پیشانی کارگزاران جمهوری اسلامی

Sosialism Imroz

مروری کوتاه بر تشکیل حزب سوسیالیست انقلابی ایران

Sosialism Imroz

کولبران ، زحمتکشانی فراموش شده ..!

Sosialism Imroz

Leave a Comment