(قرآن را با زبان مادری بخوانیم)
سهراب کرماشانی
١-سوره بقره، یعنی گاو – الف لام میم از رموز قرآن است. کتابی که به قول خودشان روشنی بخش راه انسانهاست وقتی با رمز و رموز صحبت میکند هم تحقیرکننده ست هم اینکه به گمراهی دامن میزند و تاثیرات گیج کننده این مطالب مغز انسانرا به رهن و اجاره برده تا درتسخیرفلسفه دیوانه کننده دین درآید.
آیه ٢-“این کتاب بی هیچ شک وتردید راهنمای پرهیزکاران است”. اینجا نگفته این کتاب برای راهنمایی انسانهاست. بلکه تاکیدشان برکسانیست که بی قیدوشرط اوراپذیرفته باشند. درضمن بکارگیری واژه “بی هیچ شک” آیه قبلی را که پرازابهام ورمزورموزاست را نقض میکند.
آیه3- “آن کسانیکه به جهان غیب ایمان آرند و نماز بپا دارند و ازهرآنچه روزیشان کردیم انفاق کنند”. هنوز جای شک و تردید ما از بین نرفته که درآیه سوم چنین آمده ودعوت به ایمان آوردن به جهانغیب وترویج توهم گرایی ونادانی میکند بی قیدو شرط بودن تخیل گرایی وپذیرفتن آن پایه ایست برای تسلیم شدن به نماز ودولا راست شدن جهت بردگی درونی.
آیه٤-“و آنانکه ایمان آرند به آنچه خدای بتو و بر پیامبران پیش از تو فرستاد وآنها خود بعالم آخرت یقین دارند”. تاکید این آیه برباورفرد برهم باوری پیغمبران وشریک دانستن تفکر وهم ترازی با فرستادگان خداوند برای اینکه انسان احساس خودبزرگ بینی وبالندگی کند.
آیه5″آنان ازلطف پروردگار خویش به راه راستند وآنها رستگارانند” دراینجاخداوند لطف مهربانی وبخشش خود را نصیب بندگانی کرده که ازقبل تعیین شده وآن کسانیکه متولد نشده اند معلوم نیست که این موهبت شامل حالشان میشود یا نه؟
آیه٦و٧-“کافرانرا یکسان است بترسانی یانترسانی ایمان نخواهندآورد، “قهرخدا بردلها وگوشهای ایشان مهرنهاده وبردیده ها شان پرده افکنده که فهم حقایق ومعارف الهی را نمیکنند وایشان راعذابی سخت”. ازهم اکنون آیه های وحشت و رعب درجهت متزلزل کردن وتسلط قوانین دینی برای بدست گرفتن قدرت وبردگی انسانها به کرات تکرار میشود وهرچه آیه به آیه پیش میرویم این ارعاب شدیدتر و وحشتناکتر خود را جلوه میکند.
ترسها بردو نوعند. ترس واقعی وغیرواقعی. ترسهای حقیقی به ترسهایی گفته میشود که درحال وقوع پیوستن است وما بوضوح کار خطرناکی رابا چشم خود میبینیم. ترسهای غیرواقعی به ترسهایی گفته میشودکه اتفاق نه افتاده وتفکرآن ما را به آینده میبرد که این امر درآیات فوق کاملا مشهود وغیرواقعیست.
آیه٨و٩- “چنین میگوید وگروهی ازمردم منافق گویند که ما ایمان آوردیم بخدا و روز قیامت و حالآ انکه ایمان نیاورده اند خواهند تا خدای واهل ایمان را فریب دهند حال آنکه فریب ندهند مگرخود را و این را ازسفاهت نمیدانند”.
تا بحال مردم را به دو دسته تقسیم کرده بودند کسانیکه ایمان آورده وکسانیکه ایمان نیاورده بودند. اما هم اکنون گروه سومی به نام “منافق” بوجودآمد که بی تردید این گروه ازروی ناچاری واجبار مبادا روزی جانشان به خطر بیافتد تسلیم اسلام شدند ورفته رفته درخواهیم یافت که طبقه بندی اقشارجامعه درآیات وسوره های بعدی به گروه های بیشتری تقسیم میشوند. از جمله زنان وغیره و حال دراین آیه اشاره به فریب دادن اهل ایمان وخدای آنان شده که منافقین توان انجام این کار را دارند. سپس میگوید مگر خودرا فریب دهد. بعد از آنست که واژه سفاهت نمیدانند را بکار برده یک بار منافق را توانمند و بار دیگر ناتوان قلمداد میکند. مغلطه گویی وتناقض آشکار دراین آیه بیداد میکند.
زنده باد کارگر! نابود باد جمهوری اسلامی جهل ونادانی! زنده بادحزب سوسیالیست انقلابی ایران
– ادامه دارد…
منبع: شماره ٢٠ نشریه سوسیالیسم امروز
٢٩ مهر ١٣٩٦
٢١ اکتبر ٢٠١٧
