گلاویژ عبدیکانی
خورشید متاب بر سرزمین من ،زیرا در این دیار زنان بە جرم زیبارویی مورد تھاجم و قھر قرار میگیرند.
خورشید متاب بە سرزمین من ،زیرا دخترکان دیار من بە جرم انسان بودن محکوم بە فنایند.
خورشید متاب بە سرزمین من ،زیرا در این دیار مردان را موجوداتی لجام گسیختە می انگارند کە یارای در اختیار گرفتن ھوی و ھوس شان را ندارند وبرای ایمن ماندن انان از خطا و لغزش ،این زنان ھستند کە باید قربانی شوند و و در قالب حجاب زندانی ،تا مبادا حس مردانگی مردان ،با دیدن زیبایی زنی نجنبد و زن نیز مرتکب گناەکبیرە نشود بە خاطر سستی مرد.
خورشید بە سرزمین گمراە من متاب ،زیرا در دیار من مدارس بە جای اینکە مکتب ادمیت و انتقال علوم باشد،محل اعمال خشونت علیە دخترانمان شدە است .حالا دیگر بە جرم بدحجابی و تنھا بە این دلیل کە چند تار گیسوی دخترکی از مقنعەاش بیرون بودە سرش را می تراشند .و چە عظیم است وسعت وحشت سیەدلان از تنھا چند تار گیسوی دخترکی معصوم.
خورشید بە سرزمین من متاب ،زیرا انجا زن بودن زنھا بە کارشان نمی اید ،انان باید ھمچون پیرزنان دل مردە زنانگی ھایشان را در پس چادرھای سیە پنھان دارند.
خورشید، بە دیاری کە زنانش را در پس دیوارھایی کە خشت ھایش از نادانی و اساس اش بر پایەی دین سراسر زن ستیز است ،محبوس نمودە،متاب.
بە سرزمینی کە زندان زنان و زندان بانش قوانین اسلامی ست .سرزمینی کە دخترکانش را خاطرەی خوشی از واژەی “سن تکلیف “نیست،زیرا کە با تمام کودکی شان بار سنگین تکلیف شرعی را باید بە دوش کشند.
خورشید بە سرزمین من متاب ،زیرا در این دیار بھای ازادی زنان سنت شکن ،زنانی کە جسورانە بە حجاب اجباری “نە” می گویند ،توھین ،شلاق و بازداشت و حتی اسید پاشی ست.
خورشید بە سرزمین من متاب زیرا کە در دیار من ،زنان تلاش میکنند برای برابر شدن با مردان ،ولی این مھم تا زمانی کە زمام حکومت در دست مردان تنگ نظری کە چشمان دریدەشان یارای دیدن پیشرفت زنان را ندارد و ان را بر نمی تابد ،باشد ،،بس بیھودە و عبس است .ولی این بار نوبت مردان است کە خود را با زنان برابر کنند ،با زنانی کە ھمچون سفیران صلح و اشتی در مقابل جنگ طلبی ھا و زیادەخواھی ھای قوانین مرد سالار و اسلامی ایستادەاند و خواھند ایستاد.
خورشید بە دیار من متاب زیرا زنان سرزمین من ھر کدام ستارەای ھستند منور و درخشان تر از تو ،کە در دل تاریکی جھل و نادانی و خرافەپرستی حاکم بر جامعە ،می درخشند و درخشندگیشان چشم حسودانی کە یارای دیدن پیشرفتشان را ندارد ،کورتر خواھدنمود و نشان دادەاند کە زن بودن در در دیار من بالاتر از معجزە است.
در پایان امیدوارم بتوانید جواب این سوالم را بدھید :گیرم کە موی دخترانمان را می تراشید و بە جرم بد حجابی انان را دستبند زدە و بر روی سنگفرشھاو اسفالت خیابانھا کشان کشان ،می کشانید و یا شلاقشان می زنید و حبس شان می نمایید ،با روح بلند و آزادی خواھشان چە می کنید؟
منبع: شماره ٢٩ نشریه سوسیالیسم امروز
http://www.simroz.org
٢ دی ١٣٩٦
٢٣ دسامبر ٢٠١٨
previous post