در جائی که آزادی نیست انتخابات بی معنی است!
آذر کیمیا:
آنجا که ازادی نیست اگر رای دادن چیزی را تغییر میداد اجازه نمی دادند که شما رای بدهید. (مارک تواین. نویسنده و طنز پرداز امریکایی)
نمایشی که تحت عنوان انتخابات در ایران بر گزار میشود هیچ ربطی به مفهوم شناخته شده انتخابات حتی در سایر کشورها سرمایه داری هم ندارد. این نمایش تا انجا که به مردم ایران برمیگردد نمایشی جز بازسازی مجدد سیستم سرکوب دولتی و کسب مشروعیت مجدد رژیم از راه “شرکت دادن” بی اراده و بی نقش خود مردم مورد ستم نیست! یک بازی تقسیم قدرت است که میان باندهای رژیم هراز چندی بر گزار میشود و بعد از پایان نمایش، ماشین سرکوب و سیستم سرکوب آزادی مجدد براه می افتد تا نمایش بعدی .
مشکل کار اینجا است که هر چند این بازی هم معمولا با بی تو جهی مردم مبارز مواجه میشود، اما در خلا یک آلترناتیو انقلابی و به دلیل تحمیل فضا و رقابت دروغین بین “کاندیداتورها” و گسترش یاس و نامیدی و استیصال، باز هم تعداد قابل توجه ای از مردم به همراه کاسه لیسان حاکمیت می روند و بازار این نمایش مسخره را برای سرکوبگران خود گرم نگاه می دارند. این بسیار جای تاسف است!
بازی که قواعد و حدود ان را قدرت و زور باندهای در گیر در ان تعیین میکند و هر باند تا انجا که زورش برسد و حیله هایش موثرافتد تلاش در سهم بری بیشتر و حذف طرف مقابل دارد. ایت الله ها و مراجع دینی نظام هم به روشنی و به صراحت گفته و میگویند که رای و نظر مردم هیچ اعتبار “شرعی و قانونی” ندارد. اساسا انتخابات در نظام دینی موضوعیت ندارد.
آیت الله مصباح یزدی در گفتگوی با نشریه پرتو ۷دی ۱۳۸۴ در باره انتخابات و رای مردم میگوید “در حکومت اسلامی رای مردم هیچ اعتبار شرعی و قانونی ندارد نه در اصل انتخاب نوع نظام سیاسی کشورشان و نه در اعتبارقانون اساسی و نه در انتخاب ریاست جمهوری و انتخاب خبرگان، رهبری ملاک اعتبار قانونی تنها یک چیز است و ان رضایت ولایت فقیه است!”
جامعه ای که این را می داند که به حسابش نمی آورند اگر باز هم برود رای بدهد متاسفانه جامعه مستاصلی بیش نیست، مردم آزاده باید راه بازگشت اختیار و حرمت به خود و رایشان را باز یابند.
حداقل شرایط ضروری برای یک انتخابات ازاد و دمکراتیک عبارت است ۱-ازادی تمام زندانیان سیاسی و عقیدتی ۲- تضمین فعالیت ازاد همه جریانهای سیاسی اعم از چپ راست، سوسیالیست و مخاف یا موافق نظام حاکم و قانون اساسی کنونی، آزادی همه سازمانهای مدنی و ازادی فعالیت سیاسی و تجمات ۳ -ازادی رسانه ها و مطبوعات
٤-لغو نظارت وعدم دخالت دولت در امر انتخابات ۵ –ممنوع اعلام کردن هر گونه دخالت نیروهای نظامی و امنیتی و نهادهای دینی و اخوندها در امر انتخابات ۶-برابری حقوق همه شهر وندان در برابر قانون و ازادی کاندید شدن و انتخاب کردن بدون وجود هیچ محدودیتی ۷- نظارت نهادهای بین المللی مربوطه.
اینها ابتدائی ترین شرط تامین آزادی یک انتخابات آزاد است که معلوم است درسایه چنین رژیم مستبدی همانطوری که در این سه دهه ممکن نشده است هرگزممکن نخواهد شد.
به این ترتیب پرسشی که هر چهار سال یکبار بیشتر از نصف شهروندان ایرانی ، در واقع اکثریت عظیم جامعه یعنی زنان، کارگران ، اقلیت های زبانی. خدا نا باوران. و سکولار ها در ایران با ان مواجه می شوند این است که انتخابات ریاست جمهوری و دیگر نمایش های انتخاباتی ایران چه ربطی به انان دارد؟ چرا این بخش وسیح از جامعه باید در این بازی علیه خود شرکت کنند، به جای شرکت چرا نباید این نمایش را بر سر برگزار کنندگانشان خراب کرد؟
نظام سیاسی – دینی حاکم بر ایران چه لزوما با برنامه ریزی قبلی چه “هوشمندانه” میوه ناخواسته این وضعیت را می چیند و از رهگذر این نمایش چند روزه می کوشد به سیاست حذف دیگری ها و تداوم نظام ظالمانه اش مشروعیت دهد. تمام تلاشش این است بجای پاسخگوی به فقر و فلاکت به اعتیاد و تن فروسی و حاشیه نشینی و به خواستهای اولیه زنان و کارگران و جوانان و اقلیتهای دیگر همه را با فریب و زور چک سفیدی در مقابلشان قرار دهد و از آنها می خواهد که با دست خود امضا کنند. عملا باید دوباره به این نظام و ارگانهای سرکوبگر او رای “مثبت ” بدهند. این اساس هدف رژیم و معنی “انتخابات” در ایران است. هر فرد و جناحی “پیروز” شود. ما مردم بازنده هستیم!
به عنوان یک زن شرکت در این نمایش را توهین به خودم می دانم! رای دادن را رای به سرکوب جامعه و نصف مرد بودن خودم می دهم! به حجاب اجباری و قوانین قرون وسطی رای می دهم. از همه زنان متمدن و پیشرو ایران و همه آزادیخواهان نیز می خواهم در این نمایش شرکت نکنند، به حکومتی که زنان را نزدیک به ٤٠ سال است در زندان اسارت و حقارت و نابرابری سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، قانونی و فرهنگی بند کرده است نه تنها نباید رای بدهند و در آن بازی شرکت کنند، که حق ما است علیه چنین نظامی به پا خیزیم!
١٢ اردیبهشت ٩٦