Simroz.org
ستون آزاد

مروری کوتاه بر تشکیل حزب سوسیالیست انقلابی ایران

عزیزآجیکند
خیلی ساده و البته میتوان در یک تقسیم بندی کلی احزاب موجود در جامعه را که سرنگونی جمهوری اسلامی را در سر دارند و به قول خودشان برای یک جامعه برابر و انسانی مبارزه میکنند ، به دو نوع تقسیم کرد.
۱- احزاب سنتی که برای رای و نظر دیگران در چهارچوب ساختمان حزبش ارزشی قائل نبوده و با روشهای سکتاریستی و نقض حقوق دیگران کنگره به کنگره حزب خود را اداره می کند و بدون اینکه هیچ نقشی در خارج از محدوده خود داشته باشد کماکان بر طبل ماندگاری خود میزند و هیاهو بر پامیکند .
۲- احزاب دموکراتیک که در شعار و صد البته بدون پراتیک به دموکراسی به مفهوم حاکمیت دیگران بر سرنوشت خویش ملتزمند و در رویای خود برای رای و نظر آنها ارزش و احترام قائلند،امروز در دنیای دموکراسی و در میدان مبارزه و عرصه سیاست به یک نرم ابزار بی خطر و بدون چاشنی در دست دولتهای سرمایداری قرار گرفته اند و اتوماتیک به بازده سیاست های آنها تبدیل شده و کاملا از مردم و از جامعه خود بریده و در حاشیه قرار گرفته اند . این احزاب سالهاست در تاریخ گذشته خود گم شده و با جغرافیای فکری خود تسویه حساب نکرده و کماکان خود را حزب مادر قلمداد میکند و کورکورانه چشم انداز فردا را را رقم میزند و همچون استالین ، میخواهد بر مسندقدرت بماند .
این نوع تفکر، ماندگاری در قدرت و انتخابدوباره خود به عنون شخص اول را به نشانه موفقیت حزبش میداند و در صورت مخالفت با آن در جبهه خیانت و دشمن قرار گرفتن است . همان تفکری که هتلر رهبر نازیهای آلمان برای ماندگاری خود در قدرت میلونها انسان را به کام مرگ فرستاد .
بدون تردید احزاب و سازمانهای سیاسی و مطبوعات دو رکن رکین دموکراسی هستند که بدون آنها سخن گفتن از آزادی و دموکراسی، امکان پذیر نیست .
براساس تجربیات و دستاوردهای دانش بشری، برای ایجاد جامعه ای عاری از استبداد و استثمار و برقراری حاکمیت مردم و جلوگیری از خشونت و انتقال قدرت بر اساس خواست عمومی، تشکیل احزاب مدرن و امروزی توسط مردم، ضرورتی انکار ناپذیر است.
امروزه احزاب، کارکرد ایجاد همبستگی عمومی به منظور هدایت آنان به سوی جامعه ی مطلوب را بر عهده دارند و به عبارتی احزاب، مدارس دموکراسی هستند و بار مسوولیت سنگین تربیت سیاسی نسل خود را بر دوش دارند. در این مدارس، افراد، چگونگی تعامل با دیگران در درون حزب و بیرون از آن، فراتر رفتن از خواسته های فردی و تمکین در تقابل با رای اکثریت، توجه به افکار عمومی و عقاید دیگران، بالا بردن ظرفیت ها در باب مدیریت و قبول مسوولیت و … را می آموزند که بدون این امور، امکان پیشرفت در ساختمان حزب امکان پذیرنیست و عملا این حزب به حاشیه رانده میشود و به مرور زمان نفسهای آخر خود راخواهد کشید . همان بلایی که امروز آنها را کیش و مات کرده است .
اندک مطالعه ای در سیر تحولات جوامع پیشرفته و همچنین تحولات سیاسی چند دهه ی بعد از بر سر کار آمدن جمهوری اسلامی ایران و فراز و نشیبهای آن و محرومیت های پی در پی اقشار عموم جامعه، جای تردیدی باقی نمی گذارد که تشکیل احزاب سیاسی به عنوان نیاز توسعه سیاسی یک ضرورت انکار ناپذیر است .
متاسفانه امروز بر همگان آشکار است که فقدان احزاب جدی و قدرتمند در عرصه سیاسی در ایران و نقاط ضعف این احزاب که در بالا به آنها اشاره شد ، موجب بروز نابسامانی های عدیده در عرصه ی سیاست و آسیب های جدی به منافع مردم و جنبش انقلابی مردم برای سرنگونی مرتجع ترین حکومت در عصر حاضر شده است. در بگو مگو های این احزاب و همدیگر را دشمن فرض کردن و بایکوت همدیگرو خفه کردن صدای مخالف و انشعابات پی در پی ، به روشنی نشان ازآن دارد که این نوع احزاب دیگر نمی توانند مثل سابق باشند و سیاستشان توده ای گیر شود و صد البته کوچکترو کوچکتر میشوندو تا سرانجام به فراموشی سپرده خواهند شد. واقعه تلخی که ما در مدت 20 سال گذشته با آن روبه رو و دست و پنجه نرم میکنیم .
بنابراین باید با تاسیس احزاب جدی ، انقلابی و مسئول و مدرن و امروزی و صد البته تشکیل شده از نیروی جوان امروزی و با تجربه و تحصیل کرده خوشبین بود و همت گماشت و مانع تبلیغات کسانی شد که مخالف آمدن به میدان نسل دیگری از جوانان جامعه که برای ساختن رویاهای خود پا به عرصه مبارزه گذاشته اند .
ما نسل جوان سوخته ای بودیم وهستیم بدست یک رژیم فاسد و ارتجاعی ، و صد البته قربانی و نسل زجر خورده ای به دست سیاسی های قبل از خود . ما قربانی بگو مگو های آنها و اختلافاتشان و پیشرفت نکردنشان ، هستیم . پس وقت آن رسیده است که خود باشیم .
باید جایگاه امروز احزاب را به فراموشی سپرد و در یک قدم انقلابی حزب را به جایگاه واقعی خودهدایت کرد و به آن اتوریته بخشید . باید در آن جونان را سازمان داد و به کرامت و حورمتشان احترام گذاشت . بایداز روشهای سرکوب و بایکوت و انتقادهای شکننده دوری جست . یک حزب سیاسی و جدی و صد البته با گفتمان تغییر باید با رفتارهای صادقانه و بر اساس ارزشهای انسانی موجبات اعتماد مردم و بدنه خود را فراهم سازد.

حزبسوسیالیست انقلابی ایران در همین راستا پا به عرصه سیاست نهاده و می خواهد و در نظر دارد گفتمان مبارزه سیاسی و انقلابیامروزو فردای خود را بر علیه نظام جمهوری اسلامی و چنین گفتارهای حاکم در دنیای سیاست را باردگر مرور کند . این حزب با چشم انداز نوینی متولد شده و آرزوی مرگ رژیم جمهوری اسلامی را در برنامه خود دارد و میخواهد بازوی قدرتمندجوانان و زنان انقلابی خود و صفوفش باشد.

به امیدآنروز
زنده باد حزب سوسیالیست انقلابی
زنده باد سوسیالیزم
مرگ بر جمهوری اسلامی

Related posts

افزایش خشونت ها در برابر زنان در افغانستان ! ماریا یوسفزی

Sosialism Imroz

کودکان کار و خیابانی، لکه ننگی بر پیشانی کارگزاران جمهوری اسلامی

Sosialism Imroz

بیانیه هسته اقلیت به‌مناسبت 8 مارس روز جهانی زنان

Sosialism Imroz

Leave a Comment