(“یک ماه چشم انتظارم که حقوق بگیرم ببرم دو روزه خرج کنم”)
آذر کیمیا
بازنشستگان خواهان اجرای کامل و یکباره مصوبه همسان سازی حقوق و دستمزدها توسط دولت هستند .همچنین رسیدگی به وضعیت بیمه تکمیلی درمان و ایجاد بیمه کامل و جامع درمان از دیگر خواسته های باز نشستگان میباشد. وقتی کنارش می نشینم صدای نفس هایش را می شنوم. کارش همین است که صبح بیاید روی نیمکت پارک نزدیک خانه اش بنشیند و به رویا های دست نیافتنی خودش فکر کند. وقتی وارد کار شد جوانی خوش قد و قواره بود حالا بعد از ۳۰ سال کار رمقی برایش نمانده و قدم هایش را به زور بر میدارد.
می گوید ان روز ها خیلی آرزوها داشت هر روز از ساعت ۵ بلند می شدم تا زودتر از همه برسم محل کار حالا هم ۵ صبح بلند می شود اما نه بخاطر رفتن سر کار بلکه خواب به چشمانش نمی آید. مانده با این حقوق نا چیز مستمری که ماهانه ای می گیرد چگونه زندگی خودش و همسر و فرزند چهارمش را تامین کند. می گوید سه فرزند م ازدواج کرده اند و رفته اند آخری دانشجو است اما باور کنید رمق ندارم بروم سر کار چون با حقوق نا چیز مستمری تامین اجتماعی چگونه زندگی کنیم. مگر من در این کشور زندگی نمی کنم. پول یک ماه نان و پنیر هم بیشتر از حقوقم می شود. وقتی می پرسم از دوران باز نشستگی لذت می بری پاسخ میدهد ای بابا کدام لذت زندگی؟، ای کاش هنوز مشغول کار بودم. حداقل اضافه کاری و چیزی می گرفتم اما حالا چی یک ماه چشم انتظارم که حقوق بگیرم ببرم دو روزه خرج کنم.
سازمان تامین اجتماعی اعلام کرده که می خواهد تسهیلات یه وام ۵ میلیونی به باز نشستگان بدهد می گوید کدام تسهیلات ووام ۵ میلیونی این همه دوندگی دارد. کلی مدرک و ضامن و … می خواهند البته اگه بهانه اعتبار نیاورند به فرض این وام را بگیرم اخه با ۵ میلیون چه کار کنم. خود مدیران سازمان تامین اجتماعی حاضرند ۵ میلیون وام بگیرند؟ باز نشسته ای که ۳۰ سال یک سوم حقوق خود را بابت حق بیمه پرداخت کرده و در دوران باز نشستگی نیز ۲ در صد حقوق وی بالاجبار برای حق بیمه کسر می شود. به دلیل مشکلاتی که بخش درمان تامین اجتماعی دارد به سمت بیمه تکمیلی سوق پیدا می کند و باز هم مجبور است بخشی از حقوقش را بدین منظور اختصاص دهد. که این به هیچ وجه عادلانه نیست امکانات درمانی امروز تامین اجتماعی با تعداد بیمه شدگان و باز نشستگان هماهنگی ندارد و افزایش تعداد این مراکز با توجه به تعداد بیمه شدگان تعهداتی بوده که سازمان اجتماعی باید انجام میداد، که متاسفانه این اتفاق رخ نداد و باعث بروز مشکلاتی در بخش درمان برای باز نشستگان شده است .
متاسفانه شرایط امرار معاش باز نشستگان تامین اجتماعی آنطور که باید در شان این افراد نیست. کسانی که ۳۰ سال کار صادقانه و خالصانه انجام داده اند بااین امید که روزی بتواند آسوده خاطر باشند ،دغدغه ای نداشته با شند اما حالا با بیماری و تن رنجور و ناتوانی و فقر و کوهی از مشکلات مواجهند .
بازنشستگان در شرایط بسیار بد و نامناسبی هستند. بازنشستگان تورم حقوق دارند، فشارهای اقتصادی مردم را نابود میکند. در ایران بعد از باز نشستگی تازه گرفتاریهای زندگی و معیشتی شروع میشود . باز نشستگان سال ها عمرشان را پای کار و تلاش صرف کرده اند اماحالا پشیمان هستند از اینکه چرا دست از کارکشیده اند. چون رقم مستمری انها کفاف ۳۰ روز زندگی ابرومندانه را نمی دهد. مشکلات تامین اجتماعی گویی تمامی ندارد و قرار نیست این افراد که عمرشان را پای تولید و خدمت به کشور گذاشته اند یک نفس راحت بکشند و به مشکلات زندگی فکر نکنند. مشکلات باز نشستگان تا این حکومت اسلامی روی کار است حل نمی شود بنظر من در سایه حکومت نکبت اسلامی امید به اینده برای باز نشستگان غیرممکن است و وضعیت هر روز اسفناکتر خواهد شد .امیدی به بهتر شدن شرایط معیشتی باز نشستگان به چشم نمی خورد. حاکمان اسلامی معتقدند اسلام بر نامه کاملی است که از جانب خدا راه چگونه زندگی کردن را اموخته است. ایران از نظر فساد داخلی در زمره فاسدترین کشورهای جهان قرار دارد. که فکر میکنی فساد یک امرسیاسی است و کنترل ان هم یک امر سیاسی است، لذا نیازمند اراده سیاسی و ایجاد تحولاتی بنیادی در عرصه های اقتصادی و اجتماعی است.
منبع: شماره شانزدهم نشریه سوسیالیسم امروز
١ مهر ١٣٩٦
٢٣ سپتامبر ٢٠١٧
