Simroz.org
جنـــبش کـــارگـــری

گزارش ویژه ی از مناطق زلزله زده “تراژدیای زلزله ی کرماشان” کوردها حماسه آفریدند…

ما مصیبت زدگان تاریخ ایم

… و این بار خشم طبیعت بود که بیرحمانه بر سر کوردها آوار گشت. خشمی از جنس زلزله که بزرگ و کوچک را با هم به دیار عدم راهی ساخت. زلزله ای که ده ها شهر و صدها روستا و هزاران کورد را آمقرار داد و جام مرگ به آنان خوراند و دگرباره و این بار به گونه ای دگر, تراژدیای کورد را بر تارک تاریخ به ثبت رساند; تراژدیایی که دل زمین و مردمانش را با هم لرزاند. در این دیار مرثیه سرا, عصیان زمین, زمان را از کوردها گرفت; جان از بخشی ستاند و بر بخش دیگر داغ دل نشاند.
باید آن جا بود و “سید فریدون” این بزرگ مرد روستای “زرده” را می دید. او در بمباران شیمیایی سال 1367 شش نفر از اعضای درجه یک خانواده ی خود را از دست داده بود و در زلزله ی اخیر نیز سه تن از عزیزانش را; و باید می دیدید که این پیر رنج ها دیده, چگونه از دوستانش در شهرها برای مرهم آلام مردم مصیبت زده, یاری طلب می نمود. باید با مردمان این دیار رنجور می بودید; باید روستای “کوئیک” را از نزدیک می دیدید! روستایی با صد درصد تخریب که تا روز پنج شنبه 25 آبان ماه, علیرغم آن که هنوز 30 درصد آواربرداری گشته، از آن 125 کشته بر جای مانده بود. باید از نزدیک روستاهای “امام عباس” و “داری زنگنه” را می دیدید! امام عباس با 95 درصد تخریب و داری زنگنه با 85 درصد که تا روز پنج شنبه بخشی از اهالی آن هنوز زیر آوار بودند. باید دید تا فهمید آن چه بر سر مردمان این دیار آمده بود؛ به گواه مردمان این وادی مصیبت دیده، تا آن لحظه هیچ یک از ارگان های دولتی به صورت عملی به یاری آنان نشتافته بودند. برای این سه روستا هر چه بود کمک های مردمی بود و پس از گذشت یک هفته از وقوع زمین لرزه, تنها حضور انسان های بزرگ بود که تن سرد بازماندگان زلزله ی 7.3 دهم ریشتری را گرما می بخشید.
در روستاهای “رجبی”, “شیخ ملا”, “قالیچه”, “تاکانه”, “نگره”, “سرخنده”, “میدان نمک”, “هوله علیا”, “هوله سفلا”, “کیسله”, “بانی پاریاب”, “حرمیان علیا”, “حرمیان سفلا”, “ظلمه سور”, “وانی سر”, “زیارت تمر خان”, “گوگرد”, “تازه آباد امین”, “برگرد چقاماران”, “پشت کور چقاماران”, “هفت کانی”, “کانی رش”, “ژاله کوسه”, “دره ژاله علیا”, “دره ژاله سفلا”, “شیخ صله”, “گزنه” و… نیز حضور یافتیم و از نزدیک با مردمان روستا دیدن کردیم. هر آن چه بر زبان می آوردند “اعتراض” نسبت به بی توجهی دولت و سازمان های دولتی و بی تفاوتی آن ها نسبت به وضعیت مناطق زلزله زده بود. تنها کاری که آن هم “هلال احمر” به عنوان یک نهاد دولتی انجام داده بود توزیع و برپایی تعداد محدودی چادر میان زلزله زدگان و درست در کناره ی جاده بود تا در معرض دید عموم باشد و بیشتر از آن چه هست جلوه نماید.
وقوع زلزله و خسارت های جانی و مالی ناشی از آن, تا چه اندازه مصیبت بار است; فقدان مدیریت در دوران پسازلزله مصیبت بارتر می نماید. آن چه از مشاهدات و تحقیقات به عمل آمده مبرهن بود, سازمان های دولتی مرتبط با مدیریت بحران, نه در دوران پیشازلزله, وقوع زمین لرزه را با آن شدت پیش بینی کرده و نه در دوران پسازلزله مدیریت بحران را به دست گرفته بودند. هر آن چه بود از مردم و هر چه می شد مردم به زیور عمل می آراستند.
کمک های چند ده میلیاردی مردم بود که جان تازه ای به مردمان زلزله زده بخشید; مردمان نگون بختی که در چنگ قهر زمین گرفتار شده بودند. در میان آن ها مردی بود که 7 تن از اعضای خانواده ی خود را بدون مراسم خاک سپاری به خاک سپرده بود و با برپایی چادر و افروختن آتش در کنار آن ها, بدون آن که بگرید یا حرفی بزند به محل دفن اعضای خانواده اش چشم دوخته بود; بودند خانواده هایی که جز فغان مردم, غم خوری نداشتند! چرا که همگی زیر آوار بودند. پدری جسد بی جان کودک خوردسال خود را در آغوش می فشرد و اجازه ی دفن او را نمی داد و شاید همچنان نیز می فشارد! و بودند کسانی که از سرما و از گرسنگی زمین گیر شدند و روح از کالبدشان جدا افتاد و پر گشود و به آسمان ها پرواز کرد… و در این ظلمت سرای جانکاه بود که آغوش ابر انسان هایی از جنس شرف به روی آن ها گشاده شد و جامه ی گرم و امن انسان دوستی برای نجات زلزله زدگان به همراه آورده بودند.
این گونه بود که فاجعه ی کرماشان بدل به “حماسه” ای شد که می باید دروس آن را جامعه ی بشری تا جاوید بیاموزند.

****
تنها از کمپ انجمن های مریوان مستقر در میدان “باوه ره شی” این شهر, علاوه بر مبالغی هنگفت وجه نقدی, تا عصر روز جمعه 26 آبانماه, 8 دستگاه ترانزیت, 35 دستگاه تک و ده تن, 91 دستگاه تویوتا وانت(پانکی) و نیسان, 4 دستگاه پیکاب دارو, 4 دستگاه مینی بوس با 50 نفر نیروی کمکی, 1 دستگاه مینی بوس با اکیپ پزشکی و … به مناطق زلزله زده اعزام و ارسال شده است. عرفان حسینی مدیر عامل انجمن سبز چیا در یک گفتگوی اختصاصی با ئالا گفت: 10 کانتینر وسایل از جمله چادر, لوازم بهداشتی, مواد خوراکی, پتو و … برای مواقع ضروری نیز انبار شده است. حسینی تصریح نمود: دولت هیچ نقشی در جمع آوری کمک های مردمی این کمپ نداشته است.
فردین اکبری بازرس خانه ی خیرین استان کوردستان نیز ضمن اعلام این خبر که تاکنون میلیون ها تومان وجه نقدی و غیر نقدی از قبیل چادر, پتو, مواد خوراکی, مواد بهداشتی, دارو و… از سوی خانه ی خیرین و انجمن ها و تشکل های مردم نهاد در سطح شهر سنندج جمع آوری و به مناطق زلزله زده راهی شده است، گفت: مجموعه ی کمک ها از منابع مردمی جمع آوری گشته و حتا بخشی از آن برای روزهای تنگدستی انبار شده است.
همچنین خبرها حکایت از آن دارد که از شهرستان ارومیه 90 تریلی وسایل ضروری روانه ی مناطق زلزله زده شده است. بازار بانه به تنهایی و با رقم میلیاردی بخش بزرگی از مایحتاج مردم آسیب دیده را تامین کرده است. دیواندره, قروه, سقز, مهاباد, بوکان, ایلام, سردشت, نقده, پیرانشار, سلماس, بیجار و به طور کلی تمامی شهرها و روستاهای مناطق کردنشین در خدمت به هم نوعان خود در کرماشان حماسه آفریدند. سایر شهرهای ایران نیز از فارس و عرب و بلوچ و ترک گرفته تا مناطق شمالی و جنوبی ایران در این حماسه سهیم بودند.
حسین احمدی نیاز حقوقدان و وکیل پایه یک دادگستری در خصوص جنبه های حقوقی زمین لرزه در کرماشان تصریحا اعلام کرد: مسولیت مرگ جملگی ساکنان مناطق زلزله زده, ناشی از قصور دولت است. احمدی نیاز اظهار کرد: بر اساس قانون مسولیت مدنی, “هر فعل یا ترک فعلی که از طرف دولت موجب ورود خسارت به مردم شود, مسولیت آن بر عهده ی دولت است.” وی افزود: از آن جا که سازمان مدیریت بحران به عنوان معاونت وزارت کشور و سازمان پدافند غیر عامل, قبل از رویداد زمین لرزه, وقوع آن را پیش بینی نکرده و مخاطرات پیش روی را هشدار نداده اند و مهمتر آن که پس از وقوع زمین لرزه مدیریت آن را به دست نگرفته اند, دولت مسول این خبط بزرگ به شمار می آید. وی تصریح کرد: دولت و نهادهای ذی ربط, هم پیش از وقوع زمین لرزه قصور داشته اند و هم در نحوه ی کمک رسانی و توزیع عادلانه ی امکانات و کمک ها ناکارا عمل کرده اند.
این حقوقدان در خاتمه عنوان نمود: دولت به تکالیف گذشته و اکنون خود عمل نکرده است. 
کوتاه سخن آن که باید برای زلزله زندگان کرماشان اساسی اندیشید و بنیادین عمل کرد. کمک های مردمی اگر چه بسیار اما بالاخره پایان خواهد یافت. باید برای نوسازی منازل مسکونی شهر و روستاهای مناطق زلزله زده عجالتا چاره ای اندیشید و بلافاصله به فعل درآورد. یا باید دولت اعتبار و اعتماد از دست رفته ی خود را با تخصیص بودجه از منابع ذخیره ی عمومی و بازسازی و آبادانی مناطق تخریب شده و آسیب دیده در کوتاه ترین زمان ممکن اندکی به دست آورد و بنا به وظایفی که به گردن دارد, به مدد مردمان مظلوم تحت تکلف خود بشتابد; یا هر یک از شهرها و شهرستان های دیگر, مسولیت بازسازی و آبادانی هر یک از شهرها و روستاهای آن مناطق را بر عهده بگیرند و هزینه ی آن را از کمک های نقدی مردم پرداخت نمایند. آن چه ضروری است آن که یا از جانب دولت، یا از سوی مردم باید طرحی درانداخت و به یاری مردمان آن دیار شتافت…

“ئاکو کوردنسب”

Related posts

کارگران زندانی فولاد اهواز آزاد نشدند…

Sosialism Imroz

اخبار و گزارشات کارگری از جا جای ایران

Sosialism Imroz

متن کتبی مصاحبه نشریە گام با جعفر عظیم زاده

Sosialism Imroz

Leave a Comment