نیما خاکی
١٦ آذر ” روز دانشجو ” دوباره از سر رسید و خاطرات دانشجویی را با همه تلخی و خوشیهایش دوباره برگ به برگ ورق زد. دوباره روز قلم های تیز ، روز فکرهای خلاق روز اندیشه های نو فرا رسید و دگر بار خیابان اعتراض را در آغوش کشید. بار دیگر چشم ها به خیابان و به دانشگاه و دانشگاهیان دوخته شد و دوربینها روی این روز تمرکز کردند و به نشانه شکار عکسی درب و دیوار این نهاد پر ابوهت جامعه را نشانه رفتند.
بار دگر دستها در دانشگاههای سراسر کشور به نشانه اعتراض بالا رفت و در این میان پلاکارتهای سرخ و رنگین که نشان از عدالت و خواستهای بر حق دانشوجویان بود سرو کله یشان در میان جمع اعتراضیان یکی پس از دیگری پیدا شد. این بار سخن از آزادیست و سخن از فقرو سخن از تحصیلات رایگان برای دانشجویان . در نمایشات پی در پی در دانشگاههای مختلف سراسر کشور در چنین روزها و در چنین ایامی که به استقبال روز دانشجو می رفتیم ، دوباره سکوت خیابانها و کلاسهای درس و مجامع عمومی شکسته شدند وفریادهای دانشجویان بالا رفت و دانشجو این قشر زنده اجتماع خاموش بار دیگر با خیابان دست دوستی و آشتی داد.
این بارعدالتخواهی و مساوات طلبی نوشته حک شده روی تخته سیاه نبود ، بلکه در قلب خیابان شکفته شد، این بار یار دبستانی سرود آزادی سر میدهد و یارو یاور زندانیان سیاسیست. این بار دانشجو قلبش به کرمانشاه سفر کرده است و از فقرو بدبختی مردمان این دیار میگوید و قدرت طلبان نامسئول را نشانه رفته است و برای کودکان سرمازده زیر چادرهای نازک قربانیان زلزله اخیر ، اشک میرزد و قلبشان می تپد .
آره اینجا سخن از دانشجو و روز دانشجو و اعتراضات و شعارهای اخیر دانشجویان عدالت خواه است .. دانشجویانی که برای ریخته شدن قطره های خون در تاریخ جنبش دانشجویی به خیابان آمده اند و فریاد سر میدهند.
اینجا دانشگاهای تهران ، قزوین، ارومیه ، تبریز، اهواز ، شیراز و کردستان است .. اینجا قلب تپنده نسل آزادیخواه امروز است که می خواهد روشنی بخشد به نسل فردای این مرزو بوم .
گرایش فعال چپ میان جنبش دانشجویی ، صداییست زنده با ابوهت و شناسنامه و تاریخی پر افتخار.. سالهاست متمایز است و فقر و استثمار را می شناسد آنرا لمس کرده و باهاش سالها در جنگ بوده است ، پس باکی از ریختن قطرهای خون ندارد.
در اعتراضات چند روز اخیر دانشجویان در گوشه وکنار ایران ،نه خبری از رنگهای سبز و بنفش و غیره بود نه گرایشات فرسوده اسلامی و نه صحبت از بسیجیهای کشته و مرده نظام آدمکش ولایت فقیه . بلکه همه خبرها از صداهایی خبر میدادند که سالیانیست خاموشند .. همان صدای عدالت خواهی..!
این روزها نه خبری از سپاه پاسدارن و نه خبری از سرکوبگران دیگر حکومتی بود و نه خبری از شیادی چون روحانی.
فضای امنیتی محکوم است ، آموزش رایگان حق مسلم است ، همه باهم بادرد زحمتکشان ، زندانی سیاسی آزاد باید گرددو پاره ای چند از شعارهای دیگر گزارش مثبت دانشجویی در ١٦ آذر سال ١٣٩٦ هجری شمسی در ایران است . گزارشی که می تواند عواقب منفی برای کارگزاران ریزو درشت جمهوری جنایتکار اسلامی را به همراه داشته باشد.
بله اینجا ایران است به وقت ١٦ آذر روز دانشجو..!
روزی که هیچ شباهتی باگذشته خود ندارد و نگرش و نوع بینش آن جدید و با دنیای دیروز خود وداع گفته است و جوان است و با فکر جدید و امروزی و مدرن در حال درخشش است و خواهد افق فردای خود را به کرسی نشاند . باشد این جنبش را وصل کرد به جنبشهای دیگرو مترقی خواه در جامعه ایران تا بتوان آرزوهای نوشکفته جوانی را شکفت و برای دنیای عاری از ستم قدم گذاشت .
آینده از آن جوان مترقی خواهد بود . دنیا این را به اثبات رسانده است . پس صدایش باشیم ….
اینجا ایران است به وقت ١٦ آذر
منبع: شمار ٢٧ نشریه سوسیالیسم امروزhttps://simroz.org/home/
١٨ آذر ١٣٩٦
٩ دسامبر
اینجا ایران است به وقت ١٦ آذر “روز دانشجو”
