Simroz.org
مقالات

معضل بیکاری و اعتیاد جوانان و راه مقابله با آن

ناصر ذیجی

مشکلات جوانان در ایران یکی دو تا نیستند.  یک جوان در ایران با هزارن مشکل دست و پنجه نرم میکند که بارزترین انها معضلات بیکاری و  اعتیاد است که زنجیر وار به هم ربط دارند.

بیکاری

با توجه به وضع کنونی کشور، دخالت ایران در کشورهای منطقه، مشکلش با امریکا و اسراییل و عربستان و اینکه خود رژیم هیچگاه قادر نبوده به معضل مردم خصوصا جوانان پاسخ  بدهد در ایران، این معضلات منطقه ای نیز افزون بر این مشکلات روز به روز باعث شده که معضلات جامعه  و تورم بیشتر شود. اکثر مردم کارگر و زحمتکش زیر فشار افتاده و درصد کمی از جوانان که دستشان در  جیب پدر و متکی به ثروت خانواده بودند این نوع تحوڵالت منفی شاید تغییر منفی در زندگیش به وجود نیاورده باشد، ولی بقیه جامعه که به جرات میتوان گفت بالای ٩٠ درصد هستند در فشار مطلق زندگی میکنند و پول خرج و مخارج زندگی را به سختی پیدا میکنند یا بعضا هیچی ندارند

این وضعیت در نتیجه عملکرد رژیم  مستبد و دزدان اسلامی در قبال جامعه و نسل جوان است، که به جای دخالت در کشورهای اسلامی و به جای هزینه کردن ثروت مملکت از نیروهای مسلح و سرکوب و مساجد و دستگاهای مذهبی و حكومتی، اگر حکومت بر خواسته از درون آن جامعه می بودند می بایست  به فکر سرمایه و آینده کشوریعنی نسل جوان باشند. در فکر نسل جوان بودن  نه برای بسیج کردن و قران خوانی و پرورششان برای ترور مردم  و فرستادن برای جنگهای تروریستی در کشورهای دیگر، بلکه برای آزادی و آبادانی کشور و آینده آن. باید برای جوانان اشتغال زایی کرد تا جوانان از این یاس و ناامیدی که دارند در بیایند ولی متاسفانه این رژیم هیچ که به فکر جوانان نیست هر روز هم از طریق مختلف در صدد سرکوب و از بین بردن جوانان معترض و آگاه به واقعیتها بر آمده است. جوانی که بعد از ٤ سال درس خواندن در دانشگاه به امید اینکه روزی بیاید و بعد از اتمام دانشگاه کاره ای بشود و بتواند خرج زندگی خود را در بیاورد ولی متاسفانه اکثرا سرشان به سنگ میخورد و نامید میشوند. فقط تعداد کمی از این جوانان در مراکز دولتی استخدام میشوند انهم ان دسته که خودشان و یا پدرشان بسیج یا کاره ای در دولت هستند،  و یا پارتی کلفتی در دولت باید داشت تا استخدام شد. ما بقی بعد از کلی زحمت باید وارد بازار کار و کارگری روزمره شود که آن نیز به سختی پیدا میشود چونکه خود کارگران بزرگسال و قدیمی تر با دنیای از بی حقوقی و بیکاری و نگرفتن دستمزدهای معوقه و اخراج و سرکوب روبرو هستند.

در مناطق فقیر نشین تر از جمله در کردستان با توجه به کمبود  کارخانه جات و بیکاری و فقر بیشتر و کمبود پول در بازار اغلب جوانان در سر در گمی و بیکاری بسر میبرند. در نتیجه برای امرار معاش زندگی مجبور میشوند کولبری کنند. از کودکان بگیر تا پیر مرد در مرزها در سخت ترین شرایط مشغول کولبری هستند.  و از این طرف هم سپاه پاسداران تروریست هر روز  جوانان را در لب مرز با شلیک مسقیم گلوله میکشد. به جای اینکه راه و روشی برای نسل جوان پیاده کنند تا از بیکاری در بیایند انها را به گلوله میبندند و هر روز خبر فوت جوانان را میشنویم به دست این رژیم خونخوار. در این حالت که کشور دارد و موقعیت که نسل جوان در آن بسر میبرد  به نظر من هیچ  چاره و راه حلی نمیتوان پیدا کرد  که مشکل بیکاری و مشکل جوانان را و بقیه شهروندان را ریشه کن کند تا این رژیم به حیات خود ادامه دهد. راهی نیست جز اینکه جوانان زحمتکش و آزادیخواه و متنفر از این رژیم با هم دلی و اتحاد دست در دست هم دهند، و برای سرنگونی این رژیم تلاش نمایند.

اما برای اینکه یکبار دیگر دچار اشتباهات نسل قدیم درسال ٥٧ نشویم باید متشکل و با شعار ‌و خواسته روشن سوسیالیستی و حزب و سازمان و صف متفاوت خود به میدان بیایم تا بتوانیم بعداز سرنگونی رژیم جهل اسلامی به  آزادی و برابری رسید و بر دیگر مشکلات فایق و پیروز شد.

اعتیاد

یک عامل بیکاری و یاس و ناامیدی و نبود شادی و تفریح برای جوانان پیوستن به صف معتادین است متاسفانه. رژیم ضد انسانی نیز خود مستقیم  تا جائی زورش رسیده بخشی از جوانان را به این مسیر کشانده است تا آنها را خنثی و برای کارهای ضد انسانی خود به مطیع و مزدوری سوق داده و مورد بهره برداری قرار گیرند.  بجای حل مشکلات واقعی نسل جوان در عوض یک راهکار را ساده و آسان کرده که جوانان را الوده کند. یکی از راههای سست کردن و بی انگیزه کردن جوانان اعتیاد است که خود رژیم ایران در ان دست دارد. در نتیجه جوانی که بعد از چند سال درس خواندن و زحمت کشیدن به امید اینکه اینده خود را تامین کند وقتی میبیند در این جامعه هیج جای ندارد بی انگیزه و بی احساس میشود نسبت به مسایلی که در دور و برش میگذرد. و رژیم هم دقیقا این را میخواهد. جوان که در این موقعیت قرار میگیرد مجبور میشود رو به اعتیاد بیاورد تا تسکین دردهایش شود، ولی بر عکس از بین میرود و به دردهایش افزوده خواهد شد .

من به عنوان یک جوان که در جامعه ایران بزرگ شدم و خودم شخصا شاهد دردها و مشکلات جوانان بودم و خودم از نزدیک دیدم که مواد مخدر  در سراسر ایران چقدر راحت و با پول کمی گیر میاید، به طور مثال در دانشگاهها و حتی الان در مدارس هم بین جوانان و نوجوانان  مواد مخدر  تبادل میشود و حتی در زندانهای ایران که خود عوامل رژیم موادمخدر را به داخل زندان انتقال میدهند تا جوانان و مردم را به این درد مبتلا کنند. این یکی از سیاستهای دولت است که مردم را بی احساس و بی تفاوت و بی اراده کنند تا آنها را راحت شكار کند و انگیزه اعتراضی و مطآلباطی شان را خنثی نماید. در مناطقی حتی لابراتورها و آشپز خانه های تولید مواد مخدراز جمله شیشه و … وجود دارد که از طرف خود عوامل سپاه اداره میشود .

در دوران خدمت سربازی نیروی انتظامی بودم و هر روز با گزارشات مردم روبه رو میشدیم که دارند اینجا مواد میفرشند، ولی از نظر دولت و نیروی انتظامی حساسیتی وجود نداشت و می دانستند کار برادران خودشان است. همه می دانستند که علاوه به اهداف سیاسی یک منبع مهم درامد اقتصادی جمهوری اسلامی و سپاه همین مواد مخدر است. و چنین رفتاری با جوانان یک کشور “خودی”  برای سود بری نهایت جنایتکار بودن چنین رژیمی را بر ملا میکند. این نمونه ها خیلی زیاد بودن و نتیجه میگیریم که واقعا یکی از سیاستهای این دولت ترویج اعتیاد بین جوانان است و تنها راه مقابله با این معضل این است که جوانان به دام رژیم نیافتند و این راه را انتخاب نکنند، چرا که جز بدبختی و مشکل آفرینی بیشتر هیچ نتیجه ای برای آنها ندارد. در مقابل آنها را فرامیخوانم که همه قدرت و فکرشون را تمرکز کنند که چگونه با این رژیم مقابله کنیم و حق و حقوقی که مستحق یک جوان است از حلقومشون بیرون بکشیم.

همچنانکه که دربالا گفتم باید به فکر یک حرکت انقلابی باشیم. و ما جوانان تاریخا راهمان آزادیخواهانه، ترقیخواهانه، ضد عقب ماندگی و گذشته پرستی، ضد مذاهب و نژاد پرستی و خرافات بوده است. به  آینده نگری و برابری طلبی و پیشرفت همواره متکی بوده و باور داشته ایم. از اینرو ما واقعا سوسیالیست هستیم. و برای اینکه سوسیالیست و آزادیخواه باقی بمانیم و قربانی دست اهدافها ضد آزادیخواهانه نگردیم باید به احزاب سوسیالیست و انقلابی پیوست، و تنها با اتکا به سوسیالیسم و آرمانهای آزادیخواهانه و برابری طلبانه  و زیر یک پرچم سوسیالیستی خواهیم توانست الگوی کل جامعه بوده  وبه آنچه که در ذهنمان  وجود دارد و در تلاش برای یک زندگی ایده ال هستیم دست پیدا کنیم.

منبع: شماره ٢٩ نشریه سوسیالیسم امروز

http://www.simroz.org

٢ دی ١٣٩٦

٢٣ دسامبر

Related posts

در مملکتی کە معلمش زندانی باشد باید خون گریست!

Sosialism Imroz

مضحکه “رفراندوم” سران رژیم و “اپوزسیون” بورژوائی طرحی برای عبور از “خطر” سرنگونی انقلابی عــــزیز آجیکند

Sosialism Imroz

عملیات تروریستی اسلامی در تهران قویا محکوم است …! رئوف افسایی

Sosialism Imroz

Leave a Comment