Simroz.org
مقالات

زنان و دختران ايراني در مرز بين اسلام  و “مدرينته”، تا رهائی قطعی تینا خلیفه ای

در سال ١٣٦٩با ليبراليزه شدن ايران توسط رفسنجاني و اعلام اجرائي اين سياست ها در كشور موجي از تغيير مردم را فراگرفت؛ طرز پوشش، آرايش، شعار هاي سياسي، دانشگاهها، طرز تفكر، روابط عاشقانه و …ديد گنگي از نيمه غربي نيمه اسلامي به خود گرفت. هر چند بعد از زمان رضا شاه نيز چنين چيزي وجود داشت اما نه به گنگي بعد از دهة٧٠جمهوري اسلامي چون در زمان رضا شاه و پسرش محدوديت هاي از نوع اسلامی اگر چه محدودیت برای زنان زیاد بود اما در زمینه پوشش و رفت و آمد و آرايش و روابط و معاشرت در شکل عریان اسلامی و به شیوه امروزی اعمال نمیشد. اما با سر كار آمدن جمهوري اسلامي و بعد ازدستور خمینی و اعمال قوانین اسلامی و دستور مستقیم همین آقای روحاني براي به حجاب كردن زنان در ايران، زنان ايراني با زور بعدي اسلامي به خود گرفتند و چادر و مدرسه و خیابان و خانواده را از او کردن به جهنم پیروی از مظاهر اسلامی و مرد سالاری. خانواده ها نيز فرهنگ اسلامي را دوباره به خانواده و رفتار و عملكردشان بازگردانند.تبليغ ليبراليسم ها براي انتخابات و موقعيتشان با آزاد نشان دادن عملكرد شان و از طرفي ديگر تبليغ اصولگرايان منحشي كه آن ها نيز براي حفظ بعد معتقدانه خود در بين جوامع اسلامي و منطقه و هم براي كنترل جو ديني جامعه وضعيتي پيچيده براي مردم به خصوص زنان و دختران ايراني به وجود آورد ه اند.اين اعمال باعث شد كه زنان دقيق نتوانند آزادانه تشخيص دهند كه چگونه فكر كنند، بپوشند، رفتار كنند يا اصلا دقيقا طرف غلط و درست كدام است.سيستم آموزش و پرورش و نفوذ و تحكم خانواده ها بر زنان و دختران باعث شده بود كه ايماني بي نفوذ در مقابله با اسلام و سنت داشته باشند كه حتي اگر آزادي پوششي هم صورت ميگرفت زنان همچنان پايبند آموزه هاي ديني مدارس و خانواده هايشان ميماندند بدون اینکه باز هم بدانند چرا .درست تفهيم نشدن درباره ي آزادي، فشارهاي حكومتي، جنگ تبليغاتي دو جناح به اصطلاح جوان خواه و آزادي طلب و اصولگرا و ديندار باعث سردرگمي در مردم شد كه اختلالي در شناخت زنان ودختران از آزادي و به بيراهة كشاندن اصل حقوقشان كه نه تنها آن ها را از راه قطعي براي رسيدن به حقوقشان دور و دورتر كرد بلكه هنوز كه هنوزه است زنان و دختران ما در بين مرز فرهنگ اسلامي و تلفيق خانوادگي خود و دنياي ديجيتالي و مدرنيته امروز مات مانده اند.به طرز مثال يك مادر ٤٠ساله ايراني از حكومت متنفر است به نظر او حق و حقوق زنانه اش خورده شده است و به او زور گفته ميشود، دوست دارد مانند فيلم هايي كه ميبينيد و چيز هايي كه در اينترنت ميخواند آزاد باشد، رفت و آمد كند، با دوستانش براي شام به بيرون برودو آنگونه كه دوست دارد آرايش كند و لباس بپوشد به طور خلاصه او ميخواهد كه از اين ظلم رها شود اما مدام به دختر ١٥ساله اش گير ميدهد كه چگونه لباس بپوشد آرايش كند يارفتار كند كجا بخندد كجا بنشيند،او حق ندارد حتي جلوي برادر و پدرش پايش را دراز كند به او ميفهماند كه از برادرش كمتر است و مانند او نميتواند بيرون برود بازي كند يا بادوستانش خوش بگذراند و رسماً يك كپي از جواني هاي خود را براي دخترش مجسم ميكند و از او يك دستو پاچلفتي ترسو ميسازد كه فكر ميكند تنها ناجي و عامل خوشبختي او شوهريپولدار و حرف گوش كن است و از بچگي هم سياست هاي مختص به خانه داري را يادش ميدهد و حتي اگر خود شوهر يا پسر خودش اصرار كند كه در كارهاي خانه به او كمك كنندزن به آن ها ميگويد:اين يك كار زنانه است، من را خجالت ندهيد يا من به تنهايي ميتوانم كارهاي خودم را انجام دهم.اين شيوه ي رفتار و عملكرد نه تنها باعث رنج و عذاب و سردرگميزنان ايراني شده است بلكه آن ها را از عملي كردن آرزو هايشان و به دست آوردن حقوقشان نيز ناتوان كرده است عدم مشخص كردن تفكرشان و گنگي كه در محركهاي اخلاقي آنهاست باعث شده كه مورد آزار و سوءاستفاده فكري قرار بگيرند و نتوانند راه خود را براي آزادي فكري و جسمي در پيش بگيرند.از طرفي ديگر زنان ايراني انقدر با جسمشان برچسبخورده اند و سنجاق زده شده اند كه تنها شناسه اي كه خودشان و از آزادي هاي فردي اجتماعي، روانشناختي، عملكرد، بازده، تصميمات، تحصيل، انتخاب، عشق، ازدواج و روياها يخوددارند را در آزادي جسمي و عملكرد جنسي خودشان ببيند تمام زنان و دختراني كه من با آن ها ملاقات داشته ام چه در ايران و خارج از ايران، اقوامي كه با آن ها در ارتباط بودهام، مصاحبه هاي خياباني كه از مردم پخش شده، نوشته ها و مقالات تنها زنان خواستار آزادي طرز پوششان بوده اند يا آزادي جنسي خودشان من نميگويم كه اين حق زنان و دخترانيست بلكه حرف من اين است كه اين تمام ماجرا نيست و نخواهد بود اين طرز تفكرات و فساد هاي اخلاقي كه باعث شده زنان و دختران ايراني به جاي كسب جايگاه موفقيت و استقلالدر جايگاه جنسي و كالا بودن خود را مشاهد كند و جمهوري اسلامي نيز اوج بهره ي خود را از اين نوع رفتار ببيند زناني كه نه كاري به سياست دارند نه مطالعه ميكند و نه در پيموفقيت هستند بلكه تنها سنگ پوششان را به سينه ميزنند براي آن ها لقمه اي آسان است كه به راحتي سركوب ميشود و خواهد شد.آزادي جنسي( روابط آزاد و بي محدوديت) بخش بسياركمي است از آزادي جامعه ي موفق به خصوص زنان ايراني كه براي تغيير جامعه مسئوليت بسيار سنگينتري بر شانه دارند اگر جامعه با آزادي جنسي ١٠٠درصدي حقوق را خلاصه كند مانند رنسانس جنسيتي سال ١٨٥٠در اروپاي مركزي كه در شهر هايي مانند ايتاليا فرانسه و بريتانيا رخ داد باعث شد كه از زنان كالاي تبليغاتي چرب و نرمي بسازند مانند تبليغ سيگار، تبليغ كارگاه و كارخانه، درآمد حاصل از مستند ها و فيلم ها ي پورنوگرافي كه در قبال آن ديتمزد بسيار كمي دريافت ميكردند، درست كردن يك محصول ارزان و حرف گوشكن از زنان اروپايي كه هنوز و هنوزه در هلند و چك و چند شهر اروپايي زنان را مانند لباس يا كفش پشت ويترين روسپي خانه ها قرار ميدهند آن ها را مبادله ميكنند تازه بابت اين كاردولت از آن ها ماليات هم ميگيرد مانند يك شغل رسمي كه از طرف دولت حمايت ميشود.براي اتمام اين تناقضات و ظلم و ستم و نقشه هاي جمهوري اسلامي براي سركوب زن و رهايي از كاپتاليسم و سرمايه داري جهاني بايد تمام جوانب راه هاي منطقي و اتحاد فكري براي آزادي و حقوق برابر ساخت تا نه وادار به قبول چيزي باشيم كه نميخواهيم و نه تبديل شويم به كالايي رنگارنگ و ارزان براي جامعه ي جهاني سرمايه داري ما ميخواهيم كه انسان باشيم و حقوق عادي و برابری و بدون تبعیض راه درست را براي کسب موفقيت خودمان فراهم كنيم. مسیر این هم از کانال خود آگاهی و اتحاد صفوف جنبش ازادیخواهانه زنان مترقی و سوسیالیست میگذرد. باید با صدای رسا اعلام کنیم که نميخواهيم ماشين هاي پولسازي باشيم براي قتل، كشتار، تهيه ي سلاح و آتش جنگ براي دولت هاي فاشیست اسلامی ضد زن و قدرتهای بزرگ کاپیتالیستی مرد سالار، نمی خواهیم به عنوان شهروند درجه دوم در عرصه اجتماع، سیاست، فرهنگ، اقتصاد و اداره جامعه باقی بمانیم . ما میتوانیم و باید از یوغ جنایت استثمار و نابرای علیه زن رها شویم، این با همت زنان و مردان آزادیخواه و استقرار یک نظام آزاد و برابر بدون مذهب و مرد سالاری و حاکمیت سرمایه متحقق میگردد!

منبع: شماره ٦٢ نشریه سوسیالیسم امروز

٢٧ مرداد ١٣٩٧ ١٨ اوت ٢٠١٨

Related posts

علیه سیاستهای ارتجاعی دولتهای امریکا و جمهوری اسلامی باید متحد شد!

Sosialism Imroz

وضعیت اسفبار مسکن مزد بگیران جامعه ایران آذر کیمیا 

Sosialism Imroz

بمناسبت چهارمین سالگشت انقلاب اکتبر! لنین

Sosialism Imroz

Leave a Comment