Simroz.org
مقالات

باز تکثیر نامه ای از منصور حکمت …!

توضیح سوسیالیسم امروز: باز تکثیر و توجه به این نامه منصور حکمت در خطاب به ”فاتح جان“ (فاتح شیخ)و ”حمید جان“(حمید تقوائی) از آنجا ازاهمیت بیشتر برخوردار شده است که انگار همین دوره و همین امروز برای آنها نوشته شده است. چرا که امروز نه تنها مخاطبین این نامه و مشخصا حمید تقوائی به عنوان ”لیدر“ و تئورسین معروف و ویژه پوپولیسم و پرچمدار سطحی چندین دهه ”سرنگونی“ و“ انقلاب“، که هر سال وهر روز همواره قول آنرا به ”مردم“ داده و میدهند، ( و اخیرا نیز نزدیک به ٨سال است قول ”انقلاب انسانی“ را داده اند )، بیش از هر زمانی خود و تعداد زیادی را در آن خط بیربط به کمونیزم کارگری غرق کرده اند، و از جمله در دوره ای که این آتش“ انقلابیگری“ و“:سرنگونی طلبی“ صرف ضد رژیمی متکی به خط و متد و آرمان سیاسی – پوپولیستی و دنبالچه جنبشهای راست و همگانی توانسته در غیاب منصور حکمت نه تنها ”میداندارگردد و اطرافیان خود را ببلعد و ساکت کند! که متاسفانه شاهد پیوستن آشکار انواع ”جان“ و محافل و جریان دیگری نیز به همین خط سیاسی و جنبشی ”حمید جان“ در تحولات سیاسی جاری امروز هستیم که عملا تحت هژمونی خط سیاسی بی ثمر تقوائی فعالیت میکنند .
بدینترتیب هر چه حکمت در یک مبارزه سخت و انقلابی در عرض ٢٥ سال علیه همین خط و سنتها و در“ تفاوتهای ما“ و ملزومات بر شمرده در اثر ” آیاکمونیزم در ایران پیروز میشود“ و ‌غیره بنا نهاد و نور روشنتری در مقابل جنبش طبقاتی ما قرا داد اینها با سرعت آنرا پنبه کردند و آینده آن جنبش را تاریک تر و مخدوش تر نموده اند. تنها با عروج یک جنبش عظیم سوسیالیستی رادیکال و منتقد و در تقابل با کلیت این سنت سیاسی شبیه چپ٥٧ ی، که متکی به سیاست و افق جنبش مستقل طبقاتی کمونیستی-کارگری باشد، میتوان از این موانعها عبور نمود.
اکنون درست مانند ”حمید جان“ بدون تردید اکثریت قاطع جریانات ومسئولین اصلی کلیه جریانات کنونی که در پوشش ”کمونیزم کارگری و حکمت“ فعالیت دارند در واقع در چهار چوب سیاسی- جنبشی رفیق تقوایی دارند فعالیت میکنند و دلیل سیاست محکمی برای عدم پیوستنشان به همدیگر اصلا نیست!
به کسانی که بدور از گرد و خاکی که این ”جانها ” بر پا میکنند،کسانی که واقعا به سرنوشت واقعی کارگر و سوسیالیسم می اندیشند، تصورشان این است که پروسه سرنگونی جمهوری اسلامی یک پروسه سخت و مستلزم آمادگی سیاسی، سازمانی ، جنبشی و مسلحانه گسترده جنبش کارگری و کمونیستی است، و با هارت و پورت ”انقلاب انسانی“ راه بجای نخواهد برد، و بلاخره همه کسانی که نگاه کاملا متفاوتری از رفیق تقوائی و یارانش از سرنگونی، انقلاب و سوسیالیسم و سر انجام پیروزی در ایران دارند میخواهیم یکبار دیگر و عمیقا این نامه را بخوانند و با نقد حکمت همراه شوند تا خیری به جنبش کارگری و کمونیستی در دوره خطیر کنونی برسانند.
 

درباره انقلاب، سرنگونی و سوسیالیسم
نامه به حمید تقوائی و فاتح شیخ
شماره ٧٠٠٦
تاریخ: ١٧ ژوئیه ٩٩
منصور حکمت
—————–
فاتح جان، حمید جان
مصاحبه را گرفتم. بنظر من این مطلب حاوی تبیینی از مساله اوضاع سیاسی و استراتژی سیاسی حزب است که درج آن، بنظر من به اهمیت موضوع و اعتبار مصاحبه شونده، به افق سیاسی حزب و تلقی ما از روندهای آتی در ایران یک قالب نامنعطف و خشک تحمیل می کند. به این اعتبار این مقاله عملا یک اعلام موضع نهایی روی روند عملی اوضاع سیاسی بحساب خواهد آمد که بنظر من قرار مربوط به جمهوری سوسیالیستی چنین قصدی نداشت. من با این تبیین به این دلیل موافق نیستم که اوضاع آتی ایران را بشدت ساده می کند و یک تصویر ایده آل از روندهای آتی را بجای کل احتمالات واقعی می نشاند و لاجرم نوعی یکجانبه نگری و انعطاف ناپذیری و حتی ساده اندیشی در روش برخورد حزب ایجاب می کند. بگذارید توضیح بدهم.
تصویر مطلب حمید اینست. در ایران حتما انقلاب می شود. انقلاب جمهوری اسلامی را سرنگون می کند. طبقه کارگر با حمایت اکثریت عظیم مردم جمهوری سوسیالیستی را بر پا می کند. این تصویر غلط نیست، چون بهرحال یکی از حالات ممکن هست. اما درست نیست. چون حالات ممکن دیگری را منتفی می کند. نوشته، و سوال کننده چند فرض دیگر هم دارند که جای سوال دارد. این که انقلابی در ایران شروع شده و در شرف وقوع است، که حزب کمونیست کارگری با اتخاذ این شعار انقلاب را محتوم اعلام کرده است. این که از این پس می توان نیروها را به اردوی انقلاب و ضد انقلاب تقسیم کرد. این که انقلاب انقلاب همگانی است. این که منظور از انقلاب، انقلاب علیه رژیم اسلامی است و با سرنگونی رژیم انقلاب هم پیروز می شود. این مفروضات همه بنظر من جای سوال دارد.
١- بنظر من سرنگونی و انقلاب به یکدیگر گره نخورده اند. سرنگونی بدون انقلاب هم ممکن و متحمل است. سرنگونی می تواند حاصل یک روند نظامی، بحران و هرج و مرج، پروسه نافرمانی سیویل و فعل و انفعالات انتخاباتی و غیره هم باشد. می تواند حاصل پیروزی نیروهایی بجز یا علاوه بر نیروهای انقلابی هم باشد. بنظر من به احتمال قوی سرنگونی نه نتیجه انقلاب در ایران، بلکه یکی از لحظات – شروع – انقلاب در ایران خواهد بود. بنظر من انقلاب ایران با سقوط جمهوری اسلامی تازه دارد آغاز می شود و نبردهای طبقاتی جدی تر بعد از آن است. بنظر من در سرنگونی خیلی ها شرکت خواهند کرد، اما در انقلاب، کارگران ” اکثریت عظیم مردم ” را با خود نخواهد داشت.
٢- جمهوری سوسیالیستی هم به انقلاب علیه رژیم گره نخورده است. بنظر من اعلام جمهوری سوسیالیستی هم می تواند حاصل پیروزی نظامی، قاپ زدن قدرت در خلاء سیاسی، کودتا و هر چیز دیگری باشد. چرا که جمهوری سوسیالیستی می تواند بعنوان دولت دوره انقلابی، دوره بحران، ظاهر شود. ایجاد حکومت شورایی کارگری، پس از اعلام جمهوری، ممکن است کار سخت تری باشد. جنگ داخلی لازم داشته باشد.
تصویر حمید کمابیش تکرار پروسه انقلاب ٥٧ است. من این را محتمل ترین حالت نمی دانم. چون جناح های جمهوری اسلامی و نیروهای سیاسی دخیل در ایران، مجاهدین، راست غربی و کمونیست ها و غیره، با یک ضربه میدان را بدست نمی گیرند و خالی هم نمی کنند. قیام این بار به احتمال قوی در اوائل انقلاب رخ می دهد و نه در اواخر آن.
بعضی اظهارات در متن بیش از حد یک جانبه و بعضا نادرست است. مثلا:
* ” در این که انقلاب دیگری در ایران در حال شکل گرفتن است جای هیچ تردیدی باقی نمانده است ” بنظر من در این که مبارزه برای سرنگونی در ایران اوج خواهد گرفت جای تردید نیست. اما این که آیا این به یک انقلاب ارتقاء پیدا کند جای تردید دارد. برای حمید انقلاب فرض است و سوال این است که ” انقلاب چه سیری را دنبال خواهد کرد “. بنظر من یک سیر محتمل اینست که کار به انقلاب نکشد، کودتا و ضد کودتا بشود. رژیم برود و مملکت وارد یک فاز پیچیده بی ثباتی سیاسی و کشمکش نظامی بشود.
* ” ما با شعار جمهوری سوسیالیستی اعلام می کنیم که در انقلابی که در راه است کارگران سرمایه داری را همراه جمهوری اسلامی دفن خواهند کرد “. ما این را حتما می خواهیم. اما – با این شعار – چیزی راجع به حتمیت در راه بودن انقلاب و این که کارگران چه خواهند کرد نمی گوئیم، بلکه از حتمیت – سرنگونی – و این که – ما – چه – می خواهیم – حرف می زنیم.
* ” تکیه حزب بر این شعار مبتنی بر حتمی دیدن وقوع انقلاب و سرنگونی رژیم است ” ( متن خود سوال دوم ). بنظر من خیر. قرار از حتمیت اوجگیری مبارزه برای سرنگونی حرف می زند و نه انقلاب. تکیه حزب بر این شعار، بنا به متن قرار، برای کنکرت کردن شعار حزب در متن مبارزه برای – سرنگونی – است.
* ” همانطور که حزب ما انقلاب و سرنگونی رژیم را پیش بینی می کند “. سرنگونی را پیش بینی کرده ایم، اما انقلاب لزوما نه.
* ” انقلاب – در شرف وقوع – ایران از این اصل مستثنی نیست “
* ” شعار جمهوری سوسیالیستی در واقع بیان توده گیر تر شعار حکومت کارگری – در شرایط انقلابی امروز ایران – است “. فکر نمی کنم بشود شرایط امروز ایران را شرایطی انقلابی توصیف کرد اما شعار ما برای شرایط مبارزه وسیع برای سرنگونی است. حتی اگر انقلابی در کار نباشد.
* ” جمهوری سوسیالیستی تنها با انقلاب می تواند برقرار شود چون رژیم ایران با زبان خوش کنار نمی رود “. انقلاب تنها آلترناتیو ” زبان خوش ” نیست. رژیم ایران 
باید با – قهر – سرنگون شود. اما هر قهری لزوما انقلاب نیست.
* ” در این انقلاب طبقه کارگر تنها نیست. اکثریت عظیم جامعه یعنی زنان، جوانان و بخش های وسیعی از اقشار محروم شهری در این انقلاب کنار کارگرانند ” در کدام انقلاب؟ در نبرد برای سرنگونی شاید این تصویر درست باشد ( هر چند جوانان و زنان هم تقسیم خواهند شد ) اما در انقلاب برای تبدیل ” رژیم اسلامی به آخرین رژیم سرمایه داری “، اتفاقا بنظر من کارگران اکثریت عظیمی را همراه خود نخواهند داشت.
خلاصه کلام، این مطلب راجع به محتومیت انقلاب است و شعار جمهوری سوسیالیستی را از آن نتیجه می گیرد. – مطلوبیت – انقلاب، و حتی – محتمل – بودن آن، یعنی واقعی بودن احتمال آن، خیالی نبودن آن در ایران امروز، می تواند موضع حزب باشد. اما حتمی دانستن انقلاب موضع رسمی ما نبوده است و بشدت دست و بال سیاسی ما را می بندند و ما را به یک سیر از میان چندین سیر محتمل میخ کوب می کند. بنظر من، و بنا به متن قرار، باید شعار را به مبارزه برای سرنگونی ربط داد و برای انقلاب از سر مطلوبیت آن برای ما و مردم – تبلیغ کرد -. لااقل قرار مصوب ما این نیست. چنان تبیینی احتیاج به یک قطعنامه اوضاع سیاسی دارد که حتمیت انقلاب را نشان داده باشد. اگر حمید در بحث جداگانه ای درباره سیر محتمل اوضاع از نظر خودش حرف بزند، همه این ها را می شود چاپ کرد. اما این تبیین در توضیح یک قرار مهم جدید، به معنی تصویب این تبیین بعنوان خط رسمی است. و این بنظر من اشکال دارد.
نکات دیگر:
* بیان سوال سوم بنظر من خوب نیست. از اول مصاحبه شونده را در یک موضع تدافعی قرار می دهد تا با هزار زحمت از خود و حزب رفع شبهه کند. حمید هم زیادی یادآوری کرده است که سوسیالیسم ما با نوع روسی و چینی فرق دارد. بیشتر یک نگرانی خود ما را منعکس می کند. شاید یک حالت اثباتی تر و کمتر مچ گیرانه تر در سوال، جواب روشن گرانه تر و محکم تری را باعث بشود.
* پاسخ سوال ٥ ناقص است. علاوه بر بحث انقلاب که اشاره کردم، گمان می کنم سوال کننده در مورد رابطه سرنگونی با مبارزات جاری و اصلاح طلبانه و شاید اقتصادی و اتصال حلقه به حلقه از امروز تا آن روز هم پرسیده است. این وجه سوال پاسخ نگرفته.
خسته نباشید.
منصور حکمت: ضمیمه ١ منتخب آثار. درباره انقلاب، سرنگونی و سوسیالیسم. 
نامه به حمید تقوائی و فاتح شیخ.( ص ٣٤٧،٣٤٨،٣٤٩،٣٥٠ ).
منبع: شماره ٦٣ نشریه سوسیالیسم امروز
٣ شهرویور ١٣٩٧
٢٥ اوت ٢٠١٨

Related posts

امروز با معلمان و معماران جامعه چه کردند!!

Sosialism Imroz

اوضاع سیاسی ایران، و ضرورت شکل دادن به صف مستقل کارگری- سوسیالیستی … سلام زیجی

Sosialism Imroz

کودک آزاری ، پدیده ای که هر روز تولید و باز تولید میشود

Sosialism Imroz

Leave a Comment