Simroz.org
اخبار و گزارشات کارگری

کردستان از نظر شمار بیکاران ‘رتبه سوم’ را در ایران دارد “بیکاری در کردستان بیداد می‌کند” گزارشی تکان دهنده از مناطق کردنشین

کردستان با دارا بودن نرخ بیکاری بیش از 45 درصد ،حدود ۲ و هشت دهم درصد کل بیکاران‌کشور را در خود دارد که در مقایسه با بقیه استان های کشور از نظر شمار بیکاران، بعد از کرمانشاه و چهارمحال و بختیاری رتبه سوم کشور را دارد.”

جمعیت استان کردستان ۱ میلیون و ۶۰۳ هزار و ۱۱ نفر است، از این جمعیت تقریبا ۳۰ درصد آن یعنی ۴۷۴ هزار نفر شاغل است.”

بیکاری در کردستان بیداد می‌کند ، طبق آخرین نظر سنجیها نرخ بیکاری در شهرهای کردستان بالاتر از 60درصد است  

عدم وجود صنایع تبدیلی و خام فروشی محصولات و معادن استان، از جمله مشکلات اصلی این استان است. امروز سرمایه گذاری در مریوان و دیگر شهرهای کردستان می‌تواند در توسعه و اشتغال استان بسیار مهم باشد. که تا به امروز مقامات جمهوری اسلامی از آن سرباز زده اند.

در سال هاي اخير، به علت تحولات چشمگير جمعيتي و در نتيجه افزايش جمعيت جوان در کشور ايران و از جمله استان کردستان، تقاضاي کار با افزايش بيش از حدي مواجه بوده و عدم تطبيق اين تقاضاي روز افزون با سياستگزاري ها، منجر به خيل عظيم بيکاران شده است. در این مناطق سرمایداران فراری هستند و کوچکترین اقدامی برای سرمایه گذاری نمی کنند و دولت ایران هم آنها را هم پشتیبانی می کند . امسال نرخ بيکاري در تمام گروه هاي سني هم در نقاط شهري و هم روستايي و هم میان زنان و مردان روندی صعوديی داشته و بيش از دو برابر گشته است (البته افزايش نرخ بيکاري در ميان زنان بيش از همه محسوس بوده است). 

شاخص بيکاري جوانان نيز به شدت افزايش يافته و از 16.5 درصد به 37.6 درصد رسيده است. در نگاهي ديگر، يافته ها حاکي از نرخ هاي بسيار بالاي بيکاري در ميان افراد باسواد در هر دو دوره بود، اما نرخ بيکاري افراد باسواد در سال 96 نسبت به سال 95، 2.6 برابر گشته و از 7 درصد به 18.2 درصد رسيده است. به نظر مي رسد که اين وضعيت از يک طرف ناشي از وجود خيل عظيم جمعيت جوان در استان و از طرف ديگر نبود و نقصان زيربناهاي اقتصادي مولد و اشتغال زا میباشد. 

 بیکاری جوانان دو برابر میانگین کشور افزایش یافته است که نرخ بیکاری گروه سنی 14 تا 24 ساله 12 درصد از میانگین کشوری بالاتر است و این نشان دهنده ی آن است که وضعیت بیکاری جوانان در استان کردستان نسبت به سال 95 و اوایل سال 96 افزایش پیدا کرده است.

بیکاری علت اصلی آسیب های اجتماعی است. درشهرهای کردستان، بیکاری علت مسائلی همچون خودکشی، طلاق و اعتیاد است که بدون تردید آمار های این مسائل نگران کننده است.

 تعداد کارخانجات و کلیه ی واحد های تولیدی ریز و درشت در استان کردستان 827 واحد است،  بر اساس آمار غیر رسمی بیش از 60 درصد این مراکز تعطیل و بر اساس آمار رسمی 237 واحد این مراکز راکد و نیمه فعال و 178 واحد کارگاه ها و کارخانجات غیر فعال است و این به معنای آن است که نصفی از انرژی موجود اعم از تجهیزات و پرسنل کاری این واحد ها عملا تعطیل شده است.
طبق گفته های خود مقامات دولتی جاده ها قتل گاه و قصاب خانه انسانی است و هر روز شاهد از دست رفتن جان کسی در جاده ها هستیم که در همین چند ماهه ی امسال بیش از 250 نفر در جاده ها جان خود را از دست داده اند. 

در حوزه ی آب بیش از 33 سد در استان کردستان وجود دارد اما  میانگین کاهش سالانه آب بیش از دو برابر میانگین کشوری در این مناطق است. بیش از شش میلیارد متر مکعب آب ذخیره در پشت سد ها داریم ولی سهم کردستان از آب های مرزی 16 هزار هکتار است و در کل میانگین استفاده  از آب کشاورزی در مناطق کردنشین 10 درصد به نسبت میانگین کل کشور است که 47 درصد آن است.

در پروسه اشتغال زایی و رفع بیکاری ، بانک ها در کردستان نقش کلیدی دارند که متاسفانه امروز بنا به دلایل سیاسی  کلیدی گمشده هستند . آنها نگران آینده کردستان و به معامله و منفعت خود فکر می کنند و به سود و زیان خود می اندیشند.

 کردستان در بسیاری از زمینه‌ها از جمله، آب و خاک، گردشگری، موقعیت جغرافیایی و نیروی انسانی قابل توجه است که اگر به درستی مدیریت و بهره‌گیری شود، می‌تواند شرایطی فراهم کند که کردستان بسیار توسعه یافته تر باشد.

معضل بیکاری در کردستان با وجود منابع غنی

در این میان شهرستان دیواندره به عنوان یکی از شهرستان های کردستان با مساحتی معادل 3736 کیلومتر مربع در حدود 12.82 % از وسعت استان را شامل می شود و از لحاظ کشاورزی و دامپروری و ذخایر معدنی در خور توجه بوده و یکی از شهرستان های غنی می باشد.

اما با این اوصاف همه این پتانسیل ها و توانمندیها به صورت بالقوه باقی مانده و هیچ گونه سرمایه گذاری در این زمینه نشده و هرروزه شاهد افزایش آمار بیکاری در این شهرستان هستیم. در دیواندره 31 درصد بیکاری وجود دارد که این بیکاری ناشی از تغییر الگوی اشتغال در منطقه بوده است چون تا مدتها قبل یک کشاورز با تمامی اعضا خانواده در روستا مشغول به کار بود و در حرفه های موجود در روستا سرآمد بود اما وقتی این خانواده روستایی به شهر مهاجرت می کند تمامی اعضا بیکار  می شوند.

برای جمعیت دیواندره که بیش از دو سوم ترکیب و تراکم آن را روستانشینان تشکیل می دهند با فقدان امکانات و تسهیلات مناسب، بیکاری و نداشتن زیرساختهای توسعه ای در روستاها، به افزایش مهاجرت آنان به شهرها و فعالیتشان در مشاغل کاذبی همچون دست فروشی،دوره گردی و.. منجر گردیده است و این قطب کشاورزی و دامداری استان را به ورطه نابودی سوق می دهد و منابع آن همچنان به صورت دست نخورده باقی مانده و یا به صورت خام فروشی از شهرستان و استان خارج می گردد و با توجه به این که جوانان روستایی به دلیل اینکه بخاطر تحصیلات و یا مکانیزه شدن کشاورزی و دامپروری بیکار شده اند و به شهرها مهاجرت کرده اند و یا برای اشتغال به شهرهای بزرگی چون تهران و تبریز و… بار سفر می بندند

ایجاد اشتغال مناسب و آبرومندانه برای نسل جوان از وظایف دولت می باشد اما می بینیم که هر ساله رشد بیکاری در ایران در حال افزایش است.

“براساس آمارها و با توجه به شاخص های تعیین شده از سوی دولت گذشته آمار بیکاری در کردستان بیش از 45درصد است، که اگر بر اساس شاخص های صحیح تر ارزیابی شود قطعا آمار بیکاری در تمام شهرهای کردستان بالاتر از این خواهد بود.» 
 شواهد نشان می دهند که بیکاری واقعی در استان کردستان و دیگر استانهای غربی بالاتر از 55 درصد باید باشد. به عنوان نمونه استان کردستان به دلیل مهاجرات نیروی کار از این استان دارای رشد منفی جمعیت است. هم چنین آمار منتشر شده از جانب استانداری این استان نشان می دهد که از جمعیت یک میلیون و 430 هزار نفری ساکن در آن، 54 هزار خانوار یعنی 9 درصد آن زیر پوشش «حمایت کمیته امداد» قرار دارند.  

تجربه مردم کردستان طی سالهای گذشته نشان داده است که مقامات جمهوری اسلامی، از ترس رشد جنبش انقلابی و کارگری در کردستان، حتی زیر برق سرنیزه نیروهای مسلح و سپاه پاسداران هم حاضر به سرمایه گذاری های درازمدت و توسعه اقتصادی در این منطقه نیستند. امروز هم آنها برای تخفیف معضل بیکاری نه تنها به فکر ایجاد کار و فرصت های شغلی نیستند، بلکه از آن فرصت دیگری برای تاراج نیروی کار در آنسوی مرز هم می سازند. 

بیکاری، و رو آوردن جوانان به سمت کولبری

همچنانکه در بالا هم به آن اشاره شد  عدم تمایل حکومت به سرمایه گذاری، نبود کارخانجات و تعطیلی بعضی از آنها و فقدان سیاستهای مشوق سرمایه گذاری در مناطق کردنشین ، عامل روی آوردن کارگران مرزی به حرفه  خطرناک کولبری میباشد .هرسال بسیاری ازکولبر جان‌شان را در مناطق مرزی کردستان از دست می‌دهند و این در حالی است که اگر امکان اشتغال و کسب درآمد قانونی در منطقه فراهم بود، نیروی کار این کارگران صرف تولید می‌شد نه انتخاب کولبری که جانشان را در خطر بیاندازد. سن اشتغال کارگران در حرفه کو‌ل‌بری  از 13 تا 60 سال می باشد . اکثر کارگران کولبر را افراد فقیری تشکیل می‌دهند که فقط برای امرار معاش روزانه‌شان به کولبری روی آورده‌اند. وضعیت بحرانی واحدهای تولیدی در شهرستانهای کردستان به خصوص سقز همچون واحدهای مستقر در شهرک صنعتی قهر آباد عاملی شده است که کارگران بیکار شده این مجموعه‌های صنعتی به حرفه  کولبری جذب شوند. تعطیلی واحدهای صنعتی همچون کارخانه قند، نوشابه سازی، لوله پلی اتیلن و کارخانه‌های بزرگی مثل کارخانه دخانیات  باعث بیکاری تعداد زیادی از کارگران و جذب آنان در حرفه کولبری شده است.

کولبری این کار سخت و طاقت فرسا با همه دشواری ها و خطراتی که دارد، برای مردمی که هیچ نوع درآمدی ندارند، ”شغل” به حساب می آید و توده وسیعی از مردم منطقه به آن روی آورده اند. شدت بیکاری و تنگدستی، این “شغل” را به مردم منطقه تحمیل کرده است. طیف وسیعی از آنان اعم از زن و مرد و جوان و پیر و حتی نوجوانان به این کار سخت و خطرناک رو آوردەاند. در میان کولبران نوجوانان کمتر از 15 سال و پیرمردان و پیرزنان بالاتر از 60 سال هم دیده می شوند. تعداد زیادی از کاسبکاران مرزی و کولبران جوان، تحصیلکرده هایی هستند که تاکنون نتوانسته اند کاری پیدا کنند. کولبران و آنانی که به کار حمل محموله در نوار مرزی مشغولند، در واقع نیروی کار اجیر شده تجار و دلالانی هستند که با دفتر و دستکی که در شهرها و روستاها مرزی دارند، اجناسی را از یک نقطه مرزی روانه و یا دریافت می کنند و بیشترین و بالاترین منفعت ها را بی آنکه هیچ خطری تهدیدشان کند به جیب می زنند و اجرت ناچیزی به کولبران می پردازند.

از آنجا که بیکاری در کردستان همچنان رو به افزایش است، هر روز بر شمار کسانی که به “شغل” مخاطره آمیز کولبری روی می‌آورند، افزوده می شود. و از آنجایی که چنین ”شغلی” نه رسمی و نه قانونی است و نه در چارچوب هیچ کار تعریف شده ای می گنجد، مواجه شدن با هرحادثه ای، فروپاشی زندگی آنان را بدنبال خواهد داشت.

این شرایط سخت و دشواری که رژیم به زحمتکشان نوار مرزی تحمیل کرده گوشه ای از پیامدهای سیاست شوونیستی جمهوری اسلامی علیه مردم کردستان است که طی بیش از 38 سال گذشته با تکیه به میلیتاریزه کردن این منطقه و اعمال سیاست های سرکوبگرانه و امنیتی کردن فضای شهرها آن را پیش برده است. همین سیاست و پافشاری حاکمیت جمهوری اسلامی بر آن، زمینە تداوم یک جنبش نیرومند سیاسی را در کردستان فراهم کردە است. جنبش رادیکالی کە چنین محرومیت و بی حقوقی را سرنوشت محتوم مردم ستمدیده کردستان نمی داند و می خواهد به این همه مصائب و محرومیت و بی حقوقی ها پایان بخشد. بدون شک کارگران و مردم زحمتکش در کردستان در این مبارزە و تلاش تنها نیستند و کارگران و مردم زحمتکش سایر نقاط ایران را کە آنها نیز از حاکمیت اسلامی بە تنگ آمدەاند با خود به همراە دارند.

امروز جمهوری اسلامی بیش از هر زمان دیگری در تنگناست، با اینحال تحقق هر ذره از خواست ها و مطالبات کارگران و مردم زحمتکش در گرو گسترش مبارزات کارگری و توده ای در ابعاد سراسری است. رشد آگاهی طبقاتی، ایجاد تشکل های طبقاتی و توده ای و دستیابی به یک افق روشن سیاسی بر متن مبارزات جاری آن پیش شرط هایی هستند که می توانند پیشروی مبارزه برای به عقب راندن رژیم جمهوری اسلامی از چنگ انداختن به جان و زندگی مردم را تضمین کنند. با تامین ملزومات پیشروی مبارزات کارگری و توده ای است که می توان افزایش دستمزدها متناسب با تامین یک زندگی انسانی و بیمه بیکاری کافی برای همه افراد آماده به کاررا به رژیم تحمیل کرد و به پدیده پر مخاطره کولبری  و بیکاری در کردستان نیز پایان داد .

Related posts

اخبارو گزارشات کارگری .. روز شنبه 12 خرداد ماه

Sosialism Imroz

اسماعیل بخشی و مسلم آرمند بازداشت شدند

Sosialism Imroz

تجمع دانشجویان در دانشگاه تهران و دانشگاه علامه + فیلم و عکس

Sosialism Imroz

Leave a Comment