(سوره بقره)،(آيات١٢٤و١٢٥): “بيادآرهنگامى كه خداوندابراهيم رابامورى چندامتحان فرمود و اوهمه رابجاى آورد خداوند بدوگفت من تورابه پيشوايى خلق برگزينم ابراهيم عرض كرد اين پيشوايى را به فرزندان من نيزعطا فرمايى ؟
فرمودكه عهد من هرگزبه مردم ستمكارنخواهدرسيد. و بيادآرهنگامى كه قرارداديم خانه كعبه رامحل امن(ومرجع امردين خلق)ودستورداده شدكه مقام ابراهيم راجايگاه پرستش خدا قراردهيد واز ابراهيم وفرزندش اسماعيل پيمان گرفتيم كه حرم خداراازهرپليدى پاكيزه داريد براى اينكه اهل ايمان بطواف واعتكاف ودرآن نماز وطاعت خدابجاى آرند”
نيروى مافوق ابراهيم ازاوآزمون ورودى گرفت امااين نيروى تخيلى فقط ازراه تقابل وروبروشدن باموربه پيشوايى برگزيده ش دوجواز پيامبرى خودرادريافت كرد.چقدر ساده وبى آلايش!اى كاش پيامبراعظم ازطريق پنداروعملكردش نسبت به همنوع برگزيده ميشد،وجالبتراينكه ابراهيم ازروى زياده خواهى تقاضاى رهبرى وراثتى بعدازخود رادارد، ونيروى برتردرجواب ابراهيم ميگويدكه من تعهدى نسبت به مردم ستمكارندارم، درواقع اينجا مشخص نيست كه چرانيروى برترساختگى ابراهيم چنين حرفى زده وربط اين پاسخ به پرسش ابراهيم چيست،!؟واقعا نويسنده خود هم نميداندكه چه چيزى رانگاشته وچه هدفى رادنبال ميكند!!
(آيه ١٢٦): “وچون ابراهيم عرض كرد پروردگارا اين شهررا محل امن وآسايش قرارده وروزى اهلش را كه بخدا وروزقيامت ايمان آورند فراوان گردان وفرمود هركه باوجوداين نعمت سپاس نگذاشت وراه كيفرپيمود گرچه اورادردنيا اندكى بهرهمند كنم ليكن درآخرت ناچارش معذب بآتش دوزخ گردانم كه مكان سخت ناگواريست”
تمامى اديان دست دوم ودست چندمى هميشه براى تحكيم واستحكام خودازاديان پيش ازخود درجهت استمرارديكتاتورى واستبدادنوين دست به چنين ترفندهايى زده اند واين مختص به اسلام نيست، درثانى اگرابراهيم آنچنان كه شما ميگوييد ازموضع قدرت عقلانى وتوانايى معنوى برخورداربود ديگرنيازى به خلق اديان دروغين وفاسد بعد ازخود را نداشت وميتوانست تمامى جامعه بشرى راهمراه وهمگام خودسازد
(آيات ١٢٧و١٢٨): “وقتيكه ابراهيم واسمعيل ديوارهاى خانه مكه رابرافراشتندوعرض كردند پروردگارا اين خدمت ازماقبول فرما تويى كه دعاى خلق را اجابت كنى وبه اسرار همه دانايى.ابراهيم واسماعيل عرض كردند پروردگارا دل ما را تسليم خود گردان و فرزندان ماراهم به تسليم ورضاى خود بدار و راه پرستش وطاعت رابما بنما وبرما وظيفه بندگى راسهل وآسان گيركه تنها تويى بخشنده ومهربان”
نويسنده كتاب جهل وخرافه بازيركى تمام باتوجه به پرداختن ساختن سلول انفرادى نيروى برتر وچاپلوسى وتملق بافى بى حد اشاره ايى به تسليم شدن دربرابرنيروى ساختگى ابراهيم را دارد وميخواهد با جاانداختن واژه اسلام درتفكر اذهان عمومى مردم را آماده پذيرش وقبول بى چون وچراى دين ساختگى واستبدادى راداشته باشد. از طرفى پروردگاربخشنده ومهربان است وازطرفى خواهان سلطه برانسانها درجهت تسليم وبرده داريست،وازسويى اگرمحنت وستم براو رواداشت حكمت است!!
(آيات ١٢٩و١٣٠): “پروردگارا فرزندان ما را شايسته آنگردان كه برانگيزى ازميان آنان رسولى كه برمردم تلاوت آيات توكندوآنانرااعلم كتاب وحكمت بياموزدوروانشانراازهرزشتى پاك ومنزه سازدتويى كه هركارخواهى برآن قدرت وعلم كامل دارى.وهيچكس از آيين پاك ابراهيم روى نگرداندبجز مردم بيخرد، زيرا ما ابراهيم را دردنيا بشرف رسالت برگزيديم ودرآخرت هم از شايستگان است”
خودابراهيم معلوم نيست كه افسانه باشد ياواقعى، دوم اينكه آيين وحشت وغضب بدنبال راهيست كه دروغى بزرگ را برزبان كسى بيندازدكه خوداوهم اكنون نه پيروى دارد ونه كتابى به صورت مستند ازاوبرجاى مانده، هرچندكه كتاب قرآن هم بدليل خرافه گويى،دروغگويى، جهالت، توهم وترس پاستوريزه شده،حال ببينيدكه اصل قرآن چه بوده!!سپس پاك بودن دين ابراهيم راتاييد ميكنيد؟واگراينگونه بود مطمئن باشي دبشريت براى دين ابراهيم سرتعظيم فرومى آورد وديگراديانى مانند يهود مسيح واسلام ازاوزاده نميشدند!!
(آيات١٣١و١٣٢): “آنگاه گرامى گرديدكه خداوندبه اوفرمود اى ابراهيم سربه فرمان خدا فرودآورعرض كردمطيع فرمانم.ابراهيم ويعقوب به فرزندان خودراجع به تسليم بودن درفرمان خدا سفارش وتوصيه نمودندكه اى فرزندان خداشمارابه آيين پاك برگزيدپيوسته ازآن آيين پيروى كنيدوتاگاه جان سپردن الا تسليم رضاى خدا نباشيد”
سربفرمان خدا فرودآوردن بمعناى آنست كه نويسنده بتواند ازجامعه بشرى اسير وبرده بسازد وهمه رامطيع بى قيدوشرط حاكمان مستبددين كند،مجدداآيه١٢٨ رابه گونه ايى ديگردرآيه١٣٢تكرارنموده تابتوانندكلمه تسليم واسلام راملكه ذهن افرادكنند.
(آيه١٣٣): “شما كى وكجابوديدهنگامى كه يعقوب رامرگ در رسيد و به فرزندان خود گفت كه شما پس از مرگ من كه راميپرستيدگفتندخداى تو را وخداى پدران توابراهيم واسماعيل واسحق راكه معبوديگانه است ومامطيع فرمان اوييم”
آيامنظوركى وكجابوديدهمين مردمى هستندكه تازه به اسلام گرويده اندوياكسى ديگر؟ معلوم است كه شماوقتى سخن ازچندهزارسال پيش ازخودميكنيدكه نه شناسنامه ايى داردونه سندمحكمى دردست داريدكه اثبات نوشته هاى شماباشد مشخصادروغى بيش نيست،دوماچرامبالغه ميكنيد،اگرشما ابراهيم رابه قطع يقين قبول داريدچرااصل كتاب اوراپيروى نميكنيد؟قرآن هيچكدام ازكتب انجيل وتورات راقبول نداردوهردوى آنها قرآنرا،آنوقت چگونه ميتوان يكى ازهمين اديان راپايه واساس قانون بشريت ناميد…ادامه دارد.
زنده بادكارگر- نابود باد حاكميت دينى- زنده بادحزب سوسياليست انقلابى ايران
منبع: شماره ٤١ نشریه سوسیالیسم امروز
www.simroz.org
٤ فروردین ١٣٩٧
٤ مارس ٢٠١٨
