Simroz.org
اخبار و گزارشات کارگری

اخبارو گزارشات کارگری از گوشه و کنار ایران

تجمع سراسری معلمان در شهرهای ایران

به دنبال فراخوان شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران برای تجمع سراسری معلمان، امروز پنجشنبه 20 اردیبهشت ماه شهرهای مختلف ایران صحنه تجمعات اعتراضی معلمان بود.

هزاران نفر از معلمان شاغل و بازنشسته سراسر کشور در تهران و دیگر استان های ایران از جمله، البرز، اصفهان، فارس، مازندران، یزد، آذربایجان شرقی و غربی، خراسان رضوی، خوزستان، کرمان، کردستان، کرمانشاه، لرستان و دیگر نقاط کشور دست به تجمع زده و خواستار افزایش سطح دستمزد 5 میلیون تومانی، آزادی معلمان بازداشتی و فعالین کارگری، پایان دادن به احضار فعالین، حق داشتن تشکل مستقل، دسترسی به بیمه کارآمد، تحصیل و آموزش رایگان برای همه، تامین امنیت شغلی معلمان حق التدریس و رفع تبعیض علیه آنان و غیره شدند.

معلمان در تهران با شعار “نان کار آزادی، آموزش رهایی”، “معلم زندانی آزاد باید گردد”، “اشتغال مناسب برای بیکاران”، “جای معلم در زندان نیست”، “بیمه کارآمد حق مسلم ماست”، “تحصیل رایگان حق تمام کودکان است” و غیره در مقابل سازمان برنامه و بودجه رژیم تجمع کردند. گزارشات حاکی از آن است نیروهای امنیتی رژیم به تجمع معلمان در تهران حمله کرده و عده ای را بازداشت کردند. “محمد حبيبى ، على پيروز ، على زولفى ، محمد حسن پوره، محمد تقى فلاحى” و چند معلم دیگر از جمله بازداشت شدگان هستند. همزمان در دیگر استان های ایران در مقابل ادارات کل و ادارات شهرستان های معلمان دست به تجمع زدند. گزارشات از شهرهای کردستان نیز حاکی از آن است که معلمان در سنندج، مریوان، سقز، دیواندره و برخی دیگر از شهرهای کردستان در مقابل ادارات آموزش و پرورش رژیم تجمع کرده و خواستار بهبود سطح معیشت، آزادی معلمان و کارگران زندانی، تحصیل رایگان و حق ایجاد تشکل های مستقل شدند.

در محکومیت بازداشت معلمان و حمله ددمنشانه به آنان

کانون صنفی معلمان تهران با انتشار اطلاعیه ای، بازداشت معلمان و حمله ددمنشانه به آنها در تجمع تهران را محکوم کرد.
کانون صنفی معلمان تهران ضمن محکوم کردن این حمله به معلمان، خواهان آزادی فوری و بی قید و شرط بازداشت شدگان شد. بنابه گزارش کانون صنفی معلمان تهران، به دنبال تجمع معلمان در مقابل سازمان برنامه و بودجه رژیم، نیروهای امنیتی رژیم با حمله به تجمع کنندگان تعدادی از معلمان زن را به طرز سبعانه ای مورد ضرب و شتم قرار داده و تعدادی از معلمان از جمله سه نفر از اعضای کانون صنفی معلمان تهران و چندین نفر از فعالین صنفی را دستگیر کردند. در بین دستگیرشدگان که بیش از 15 نفر می باشند نام دبیرکل کانون صنفی معلمان تهران، م”حمد تقی فلاحی”، بازرس کانون صنفی معلمان تهران، “رسول بداقی”، عضو هیئت مدیره کانون صنفی معلمان تهران، “محمد حبیبی” به چشم می خورد. همچنین فعالان صنفی آقای محمد حسن پوره، آقای گرامی، خانم اقدام دوست، آقای علی زلفی و تعدادی دیگر از معلمان جزو دستگیرشدگان می باشند. قابل یادآوری است که طبق فراخوان قبلی، روز پنجشنبه 20 اردیبهشت ماه معلمان سراسر کشور در مقابل ادارات آموزش و پرورش استان و شهرستان ها دست به تجمع زدند.

بی خبری از سرنوشت دو فعال کارگری بازداشتی در سنندج

برغم گذشت 10 روز از بازداشت “یدی صمدی” و “امیر شهابی”، دبیر رئیس سندیکای خبازان و رئیس این سندیکا کارگری در سنندج، از سرونوشت این دو فعال کارگران همچنان اطلاعی در درست نیست.

این در حالی است که یدی صمدی به دلیل بیماری نیاز به درمان فوری دارد. این دو فعال کارگری در روز جهانی کارگر توسط نیروهای امنیتی رژیم بازداشت شدند. قابل ذکر است، روز گذشته نیز آرمین شریفه، فعال کارگری و عضو سندیکای کارگران ساختمانی سنندج که به دفتر وزارت اطلاعات رژیم در این شهر احضار شده بود، بازداشت شد. هم اکنون از محل نگهداری و وضعیت او خبری وجود ندارد.

بازداشت آرمین شریفه درسنندج

روز سه شنبه هیجدهم اردیبهشت ماه،آرمین شریفه، فعال کارگری و عضو سندیکای کارگران فصلی و ساختمانی سنندج که درپی مراجعه به دفتر وزارت اطلاعات سنندج بدلیل احضارش ، بازداشت شد.

بیش از این اطلاعاتی از دلایل ومحل بازداشتش دردسترس نمی باشد.

محمود صالحی:سخنی با کارگران خباز سنندج و حومه

کارگران همچنان که خود اطلاع دارید در تاریخ 11/2/97 برابر با روز جهانی کارگر رئیس انجمن امیر شهابی و دبیر انجمن یدی صمدی توسط نیروهای محافظ کارفرمایان باداشت شدند.

آیا می دانید جرم نمایندگان شما چیست؟.

جرم آنان دفاع از حقوق های شما کارگران است که حدود 4 سال بیشتر است به استناد بخشنامه شورای عالی کار، کارفرمایان آن را افزایش نداده اند.

جرم آنان این است که درخواست کرده اند تا روز جهانی کارگر را گرامی بدارند و می خواستند برای شما کارگران مراسم برگزار کنند تا از درد و رنج های شما سخن بگویند.

اماچون نظام حاکم برایران طرفدار کارفرما وسرمایه داران است آنان را بازداشت کرده اند تا کارفرمایان را راضی نگهدارند.

شما کارگران خباز که پیشینه درخشانی در حمایت از نمایندگان خود دارید. نباید در مقابل این بی احترامی به نمایندگان تان سکوت کنید. سکوت شما به معنای عقب نشینی از خواست کارگران است که هر ساله برای افزایش دستمزد مبارزه کرده اید.

اگر قرار باشد مجرمان را دستگیر و بازداشت کنند باید کلیه کارفرمایانی که 4 سال دستمزد شما ها را برابر بخشنامه شورای عالی کار که یک ارگان دولتی است افزایش نداه اند، بازداشت کنند.

کارگران : سکوت را بشکنید و از نمایندگان خود دفاع کنید. شما نباید به شایعاتی که توسط یک عده ضد کارگر پخش شده توجه کنید. نمایندگان شما هیچ جرمی مرتکب نشده اند و تنها جرم آنان دفاع از حق و حقوق شما کارگران است.

پس نباید سکوت کنیم و یک صدا خواستار آزادی نماینده کارگران خباز شویم.

محمود صالحی

مورخ 19/2/97

اعتصاب وتجمع صدها کارگر فاز12کنگان در اعتراض به عدم پرداخت ماه ها حق کمپ

روز سه شنبه هیجدهم اردیبهشت ماه،صدهاکارگر فاز12کنگان در اعتراض به عدم پرداخت ماه ها حق کمپ دست از کارکشیده ومقابل دفتر پیمانکار تجمع کردند.

براساس گزارش منتشره بتاریخ19اردیبهشت، شمار این کارگران 430 نفر بوده و با تجمع مقابل دفتر پیمانکار خواستار پرداخت این مطالبه معوقه (مطالبه از شهریور 96 تاکنون) و تعیین رویه‌ای منظم برای پرداخت ماهانه حق کمپ شدند.

قابل یادآوری است که،در روابط کار مناطقی مانند پروژه‌های نفتی کنگان و عسلویه، به کارگرانی که در مکان‌هایی بیرون از محدوده کمپ اقامتی سایر کارگران زندگی می‌کنند، مزایایی تحت عنوان حق کمپ تعلق می‌گیرد.

از قرار معلوم، حق‌کمپ هر کارگر ۳۵۰ هزار تومان در هر ماه است و کارگران مشمول از شهریور سال گذشته تاکنون بابت این مزایا طلبکارند.

یکی از کارگران اظهار داشت: تلاش برای مذاکره با ناظر پیمان بی‌نتیجه بود و پیشنهاد شد تا کارگران با مدیرعامل در خصوص رفع این مشکل به گفتگو و یافتن راه حل بپردازند.

همچنین بنا به اظهار یکی دیگر از کارگران فاز 12، پیشتر کارفرما دستور اسکان کارگران در کمپ‌های تعبیه شده را داده بود اما نه تنها این وعده عملی نشد بلکه بابت محروم شدن از این امکانات نیز هیچ وجهی بابت حق کمپ به آنان صورت نگرفت.

اعتصاب وتجمع دوروزه کارگران کارخانه کیان کرد در اعتراض به عدم پرداخت6ماه حقوق و3سال عیدی

درخلال هفته گذشته، کارگران کیان کرددر اعتراض به عدم پرداخت6ماه حقوق و3سال عیدی دست از کارکشیده ودر کارخانه اجتماع کردند.

براساس گزارشی که 19اردیبهشت رسانه ای شد، کارگران کارخانه کیان کُرد ملایرگفتند:برای دست‌کم ۶ ماه دستمزد و عیدی سال‌های ۹۴، ۹۵ و ۹۶ از کارفرمای خود طلبکارند. این کارگران هفته گذشته در محوطه کارخانه دست به اعتراض زده بودند.

این کارگران می‌گویند: از آبان ماه سال ۹۶ دستمزدمان به تاخیر افتاده و آخرین حقوقی که دریافت کرده‌ایم مربوط به مهر ماه سال ۹۶ بوده که کارفرما آن را حدودا ۲۰ روز پیش به حساب کارگران واریز کرده است. همچنین کارفرما عیدی سال ۹۴ و ۹۵ و ۹۶ را پرداخت نکرده است.

یکی از کارگران شاغل در کارخانه کیان کُرد که در کیلومتر ۲۲ جاده ملایر به اراک واقع شده است، با یادآوری این مطلب که به دلیل کمبود منابع مالی و سایر مسایل مدیریتی، مشکلات آنها از چند سال قبل آغاز شده است، افزود: سوابق کاری هریک از کارگران به‌صورت میانگین به ۱۵ سال می‌رسد.

وی گفت: جدا از معوقات مزدی، کارگرانی که در این واحد امکان بازنشستگی براساس قوانین مشاغل سخت و زیان‌آور را دارند، هزینه‌های مرتبط با بازنشستگی را باید از جیب پرداخت کنند.

به گفته این کارگر، در شرایط کنونی آنچه برای او و همکارانش حائز اهمیت است، دریافت مطالبات و حفظ امنیت شغلی است چراکه پیش از این در همین کارخانه بیش از ۴۰۰ کارگر مشغول کار بودند که به مرور با افزایش مشکلات، از کار بیکار شده‌اند.

این کارگر درپایان خاطرنشان کرد: در تجمعات دو روزه‌ای که در محوطه کارخانه انجام دادیم، کارفرما وعده پرداخت حداقل بخشی از مطالبات‌مان را داده است.

عدم پرداخت ماه حقوق وحق بیمه کارگران کارخانه روغن نباتی گلنازکرمان

کارگران کارخانه روغن نباتی گلنازکرمان،از عدم پرداخت ماه حقوق وحق بیمه،نداشتن امنیت شغلی وکارکردن بدون تجهیزات ایمنی ویژه کار،خبردادند.

براساس گزارشات منتشره بتاریخ19اردیبهشت،ابتدا کارگران از بازگفتن مشکلات خود طفره رفتند اما رفته رفته زبان اعتراض گشوده و جو آرام کارخانه روغن نباتی را به سمت و سویی دیگر بردند.

آنان از نداشتن لباس کار و کفش کار گلایه و ابراز داشتند که از اوایل سال 94 دیگر لباس و کفش کار برای کارگران خریداری نشده و هم‌اکنون با اینکه با مواد خطرناکی سروکار دارند با کفش‌های روباز کار می‌کنند.

آنها از مشکلات حقوق و بیمه خود گفتند و این که چرا در طول 3 ماه گذشته حقوق دریافت نکرده و وضعیت بیمه آنها نیز نامعلوم است.

علی حسینی مدیرکل سازمان تامین اجتماعی استان کرمان در میان حلقه تجمع کارگران این کارخانه گفت: چند روز پیش با مدیران کارخانه روغن نباتی گلناز مذاکرات را انجام داده و به آنها قول دادیم برای رفاه حال کارگران، لیست کارگران خود را ارسال کرده و از 30 درصد حق بیمه، تنها 7 درصد آن را بپردازند که تاکنون عملیاتی نشده است.

وی با بیان اینکه این کارخانه بیش از 4 میلیارد به سازمان تامین اجتماعی بدهکار است، گفت: اگر مدیر این مجموعه هم‌اکنون لیست بیمه‌شدگان را با یک چک در اختیار ما بگذارد، هم‌اکنون مشکل بیمه کارگران این کارخانه را حل می‌کنیم که مدیر این کارخانه در جواب گفت: باید هیأت مدیره تصمیم بگیرد!

مدیر کارخانه روغن نباتی گلناز عمده مشکلات این کارخانه را نقدینگی عنوان کرد و گفت: این کارخانه با کمبود مواد اولیه و نقدینگی مواجه است و اکنون با نیمی از ظرفیت خود کار می‌کند.

مدیرکل سازمان تامین اجتماعی استان کرمان، عنوان کرد: کارخانه گلناز، 411 کارگر دارد و 250 نفر نیز که سابق در همین کارخانه کار می‌کرده‌اند از سازمان بیمه بیکاری دریافت می‌کنند، اما مدیران آن باید کمک کرده تا با هم بتوانیم گره از مشکلات کارگران آن‌ها برداریم.

بلاتکلیفی معیشتی وشغلی کارگران کارخانه ریسندگی و بافندگی پاکان

کارگران کارخانه ریسندگی و بافندگی پاکان واقع در جنوب غرب تهران از پرداخت نشدن حدود 3 ماه دستمزدشان با احتساب اردیبهشت ماه ، خبر می‌دهند.

به گفته این کارگران،با فشاری که بانک برای وصول مطالبه ۳۵۰ میلیونی خود به نساجی پاکان وارد کرده، این کارخانه در آستانه تعطیلی قرار گرفته است.

برپایه گزارش منتشره بتاریخ19اردیبهشت، در چند سال اخیر به دلیل پایین آمدن میزان تولیدات کارخانه ریسندگی و بافندگی پاکان، توان مالی مناسبی برای پرداخت مطالبات ۳۲ کارگر شاغل وجود ندارد به همین دلیل پرداخت حقوق این کارگران در سه ماه اسفند، فروردین و اردیبهشت به تاخیر افتاده است.

مهم‌ترین مطالبه کارگران کارخانه ریسندگی و بافندگی پاکان، پرداخت به موقع حقوق و افزایش امنیت شغلی‌شان است چراکه از مجموع حدود ۲۳۰ کارگر شاغل در این واحد تولیدی، حدود ۲۰۰ کارگر از سال ۸۶ تاکنون به تدریج اخراج شده‌اند.

بخش دیگری از مشکلات این کارخانه مربوط به بدهی مالی این کارخانه به بانک‌هاست. به طوری‌که یکی از بانک‌های عامل به دلیل حدود ۳۵۰ میلیون تومان بدهی، از ۴ ماه پیش تمام حساب‌های بانکی کارخانه را مسدود کرده و مشکلات تولید این واحد را چند برابر کرده است.

یکی از کارگران بازنشسته کارخانه ریسندگی پاکان در این باره توضیح داد: در حال حاضر عمده‌ترین مشکل این واحد مسدود شدن حساب‌های بانکی شرکت است زیرا بانک هیچ گونه همکارای با شرکت برای تقسیط بدهی انجام نمی‌دهد.

به گفته این کارگر، با فشاری که بانک برای وصول مطالبه ۳۵۰ میلیونی خود به نساجی پاکان وارد کرده، این کارخانه در آستانه تعطیلی قرار گرفته است.

این کارگر در ادامه افزود: با مسدود شدن حساب‌های بانکی، تمام تبادلات مالی و بانکی شرکت متوقف شده و در این زمینه برای رفع مشکلات کارگران و کارخانه همکاری صورت نمی‌گیرد.

مامور اجرائیات تامین اجتماعی نیز هر چند روز یکبار برای وصول مطالبات تامین اجتماعی در کارخانه حاضر می‌شود که این موضوع باعث تشدید نگرانی کارگران از نابودی شغل‌شان پس از ۲۰ سال کار شده است.

به گفته این کارگر کارخانه پاکان، این واحد به‌رغم آنکه با همکاری کارگرانش از چند سال پیش تمام تلاش خود را برای خروج ار بحران ورشکستگی به کار بسته است، در حال حاضر در شرایط مالی مناسبی نیست که بتواند یکجا بدهی خود به بانک را بپردازد.

این کارگر در ادامه افزود: مدیران با همکاری کارگران برای نجات این واحد از ورشکستگی ناچار شدند محصولات تولیدی کارخانه را از محصولات بافتنی همانند پتو به نمد‌های صنعتی (که در صنعت خودرو سازی و کالاهای خواب همانند تشک کاربرد دارد) تغییر دهند. این در حالی است که وضعیت مالی کارخانه بعد از آغاز تولید این محصول همچنان به دلیل آنکه این محصولات جایگاه خود را در بازار مصرف پیدا نکرده‌، با مشکل روبرو است.

به اعتقاد این کارگر ریسندگی و بافندگی پاکان، کمبود مواد اولیه، عدم تامین نقدینگی، واردات بی‌رویه منسوجات خارجی و بدهی‌های بانکی وتامین اجتماعی از مشکلات اصلی این واحد تولیدی بزرگ و قدیمی نساجی در تهران است.

عدم پرداخت مطالبات 350کارگر اشکان چینی پس از 5سال تعطیل شدن کارخانه

با گذشت بیش از پنج سال از تعطیلی کارخانه اشکان چینی، هنوز مطالبات کارگران این کارخانه پرداخت نشده است.

بنابه گزارش رسانه ای شده بتاریخ19اردیبهشت، فعالیت کارخانه اشکان چینی در قزوین یکبار با ۲۰۰ کارگر در سال ۹۲ و بار دیگر با ۱۵۰ کارگر در  مرداد ماه سال ۹۴ به دلیل آنچه از سوی کارفرما «مشکلات مالی» خوانده شده‌ است، تعطیل اعلام شد و از آن زمان تا امروز هنوز بخش عمده‌ای از مطالبات کارگران‌ بیکارشده این واحد، پرداخت نشده است.

کارگران این کارخانه تولیدکننده ظروف چینی گفتند: مجموع مطالبات مزدی و بیمه‌ای ۲۰۰ کارگر که در سال ۹۲ بیکار شده‌اند به بیش از یک میلیارد تومان می‌رسد. و مطالبه ۱۵۰ کارگر دیگری که در فاصله زمانی بازگشایی کارخانه چینی اشکان تا تعطیلی مجدد آن در مرداد ماه سال ۹۴ بیکار شده‌اند نیز به بیش از ۲ میلیارد تومان می‌رسد.

این کارگر درباره روند پیگیری حقوقی دریافت مطالباتشان خود و سایرهمکارانش می‌گویند: بعد از بدقولی کارفرما‌ همه کارگران بیکار شده به صورت مجزا بعد از دریافت ترک کار خود به اداره کار قزوین شکایت کردند و اداره کار حکم به پرداخت مطالبات آنها داده است اما کارفرما تمکین نکرد به همین دلیل پرونده به مراجع قضایی واگذار شد.

کارگران اشکان چینی در ادامه تصریح کردند: باوجود آنکه در این پنچ سال، کارگران اخراجی طی سه مرحله با دریافت حکم توقیف از مراجع قضایی، اموال کارخانه را برای فروش به مزایده گذاشته‌اند اما هر بار به دلایلی نامعلومی امکان فروش برای آنها مهیا نشده و کارگران هنوز به مطالبات خود نرسیده‌اند.

بلاتکلیفی معیشتی وشغلی یکسال کارگران کارخانه اسوه ایران

کارگران کارخانه اسوه ایران گفتند: کارفرمای این کارخانه از اردیبهشت ماه سال ۹۶ حقوق و بیمه کارگران خود را نپرداخته است.

براساس گزارش منتشره بتاریخ19اردیبهشت، کارگران کارخانه اسوه ایران در تشریح جزئیات مشکلات این کارخانه افزوند: کارفرمای کارخانه اسوه ایران چند سال است حضور فیزیکی در کارخانه ندارد و کارگران را بدون پرداخت دستمزد رها کرده است.

آنها می‌گویند: تعدادی از کارگران خودخواسته محل کار خود را‌‌ رها کرده یا به مرور بازنشسته شده‌اند بطوری که هم‌اکنون تعداد کارگران کارخانه به ۱۲ نفر رسیده است. از این تعداد هم حدود ۳ نفر بعد از تعطیلات نوروز سر کار خود حاضر نمی‌شوند.

کارگران این کارخانه عمده مشکل کارخانه اسوه ایران را مشکلات مدیریتی و مالکیتی عنوان کرده و گفتند: هر یک از کارگران به صورت میانگین ۱۷ تا ۲۵ سال سابقه کار دارند که استمرار وضعیت فعلی کارخانه نگرانی آن‌ها را بیش از حد کرده است.

این کارگران افزودند: تاکنون وعده‌های زیادی از طرف مسئولان به ما داده شده اما نتیجه‌ای مبنی بر متقاعد کردن کارفرما برای پرداخت حقوق کارگران به دست نیامده است.

کارخانه «اسوه ایران» واقع در شهرک صنعتی قزوین سازنده لوح‌ دیگ‌های بخار وشوفاژ است.

قائمشهرشهری«خسته»

«قائمشهر برای کسی مهم نیست. نه یک پارک دارد، نه یک سینما. پر از جوان‌های بیکار است. هر جا بروید می‌بینید چقدر جوان بیکار در شهر هست. ما سال‌ها در نساجی کار می‌کردیم.

امید داشتیم بعد از بازنشستگی‌ بچه‌هایمان نساجی را سر پا نگه دارند و به شهر خدمت کنند اما همان‌طور که می‌بینید از کارخانه به آن عظمت فقط یک دیوار مانده و آن را هم لابد چند وقت دیگر خراب می‌کنند. سال‌ها یک مجسمه اینجا بود که یک زن در حال نخ‌ریسی بود و نماد کارخانه محسوب می‌شد، آن را هم خراب کردند و بردند.»

این‌ها را نادر قلی کاوه می‌گوید. ۲۷ سال در کارخانه کار می‌کرده. سال ۸۵ بازنشسته شده. او این‌طور ادامه می‌دهد: «خیلی‌ها بودند که همین‌طور مثل من چند سال از خدمت شان مانده بود؛ هم مردها و هم زن‌ها. کارخانه کلی کارگر خانم هم داشت. همه را ارجاع دادند به بیمه بیکاری. آن موقع در همین کارخانه شماره ۲ بیشتر از ۲ هزار نفر ثابت کار می‌کردند و آنهایی که ثابت نبودند تعدادشان به بالای ۵ هزار نفر فقط در همین کارخانه می‌رسید. در مجموع با زیرمجموعه‌ها ۸ هزار نفر برای نساجی کار می‌کردند. تا این که تصمیم گرفتند کارخانه را تعطیل کنند. گفتند کارخانه ورشکسته شده. این بود که کارگرها را یا بازنشسته کردند یا بازخرید. کارخانه را تخریب کردند و زمین هم که مال بانک و شهرداری است، تقسیم شد اما همین‌طور رها شده و کاری برای آن نمی‌کنند.»

علی براری ۳۰ سال در نساجی کار کرده و بازنشسته شده، می‌گوید: «بچه‌های ما همه بیکارند. اگر کارخانه بود، جای همه ما که بازنشسته شدیم نیروی تازه‌نفس می‌آمد و کار جریان داشت. حالا می‌گویند سال تولید ملی است اما این که فقط به حرف نیست. همیشه نباید از مردم انتظار داشته باشند که آنها رعایت کنند. مسئولان باید خودشان کالای داخلی استفاده کنند و بعد از مردم توقع داشته باشند. اگر ماشین خارجی دارند باید بگذارند کنار. اگر لباس خارجی می‌پوشند دیگر استفاده نکنند و سراغ کالای داخلی بروند. همین کالای خارجی ما را بیچاره کرد. همین جنس چینی که یکهو کل بازار را گرفت.»

محمود محمدی سابقه کار ۲۸ ساله در کارخانه دارد. خودش می‌گوید ۲۸ سال و ۶ ماه. بافنده بوده و ۲ سال بیمه بیکاری گرفته: «گفتند خانه باشید می‌خواهیم شما را بازنشسته کنیم، با حقوق خیلی کم. سال ۸۴ بازنشسته شده‌ام و الان یک میلیون و ۴۰۰ هزار تومان حقوق می‌گیرم که با چند سر عائله جوابگوی مخارج زندگی‌ام نیست. بعدش هم به طور کل کاری نبود که مشغول شوم. تحصیلکرده‌ها و جوان‌ها بیکارند، چه برسد به ما.

آن وقت‌ها چند کارخانه بود که همه‌شان کار می‌کردند. الان فقط شماره یک، تولید می‌کند که تازه‌ساخت است. فکر می‌کنم در نهایت ۲۰۰ کارگر دارد. کارهای پارچه‌بافی و نخ‌ریسی می‌کنند اما خیلی محدود است. آن‌وقت‌ها شهرداری گاهی قراردادهایی می‌بست و کارهای جزئی در کارخانه شماره یک و سه انجام می‌داد. دیگر خبری از آن ابهت نیست.

کارخانه تمام شد و رفت. ما که هیچ امیدی نداریم دوباره راه بیفتد. نساجی مهم‌ترین صنعت قائمشهر بود. بیشتر از ۲۰۰ فروشگاه در همه شهرها داشت. الان همه تعطیل شده. دیگر همه یادشان رفته روزی آن کارخانه با عظمت سر پا بود. حالا فقط نساجی را به تیم فوتبالش می‌شناسند که انصافاً شهر را پر کرد. مردم بعد از سال‌ها خوشحال شدند، امید پیدا کردند. نمی‌دانم بعداً چه می‌شود اما حالا انگار خون تازه به شهر تزریق شده.»

زمین خالی را دیوارهای فرو ریخته و چند نخل بلند با سرشاخه‌های تنک، مثل جای خالی دندان جلویی در صورتی است که دیگر نمی‌خندد. راه رفتن روی زمین ناهموار راحت نیست. جابه جای زمین را کنده‌اند و رها کرده‌اند. سنگ‌های بزرگ روی هم تلنبار شده. روی زمین، گوشه و کنار، آثار فضولات انسانی مشاهده می‌شود، همین‌طور چوب و مقوای سوخته که از آتش افروزی شب‌های پیش جا مانده است.

محمد بابایی، از اهالی شهر به یاد دارد زمانی را که کارخانه سرپا بود و برای خودش برو و بیایی داشت. حالا او هم مثل خیلی‌های دیگر از وضعیت پیش آمده ناراحت است و ادامه حیات صنعتی شهرش را وابسته به فعال‌سازی صنعت دیرین می‌داند: «کارخانه نساجی زمانی ۸هزار نفر کارگر داشت. کارخانه شماره یک که وسط شهر بود مدت هاست تعطیل شده.

کارخانه شماره ۲ که گونی بافی بود و کارخانه شماره ۳ که الان خیلی محدود کار می‌کند. چند بار مسئولان کشوری آمدند کارخانه را فعال کنند که نشد و الان با بدهی‌های بالا همین جور بلاتکلیف مانده. خیلی‌ها آن وقت بیکار شدند و بیکار هم ماندند. کسانی بازنشسته شدند اما بقیه نتوانستند کاری پیدا کنند. آن وقت‌ها از شهرهای اطراف هم برای کار می‌آمدند. این شهر امکانات ندارد. با ساری که مرکز استان است یک ربع فاصله داریم و این همه مشکل داریم.»

مشکل کارخانه از سال ۷۲ شروع شد. همان وقت که بانک صنعت و معدن کارخانه را بابت بدهی‌اش به بانک ملی واگذار کرد. روند رو به افول همانجا کلید خورد.

در واقع وزارت صنایع و معادن وقت یکی از بزرگ‌ترین واحدهای صنعتی‌اش را به بانک ملی فروخت. مدیران تغییر کردند و تولید تا سال ۸۰ ادامه یافت.

کارخانه اما پس از آن ورشکسته شد و کار به جایی رسید که حقوق کارگران ماه‌ها به تعویق افتاد. مدیران مجبور شدند برای تأمین حقوق کارگران، سالن‌های تولید را تعطیل کنند و ماشین‌آلات را بفروشند تا حقوق معوقه پرداخت شود. این کار را انجام دادند و قسمتی از حقوق کارگران پرداخت شد اما مشکلات باقی ماند.

کارگران به‌ دلیل شرایط نابسامان کارخانه بارها دست به تجمع‌های اعتراضی زدند. دیگر ماشینی هم برای فروش نمانده بود بنابراین سقف و ستون‌ها را هم برای پرداخت حقوق کارگران فروختند.

این شد که کارخانه تخریب و ویران شد و چیزی از آن باقی نماند جز همان دیوار که چوب حراج بر آن نخورد و باقی ماند تا حسرتی باشد بر دل آنهایی که روزگار شکوه نساجی را دیده بودند.

بعد از تعطیلی کارخانه، بیکاری بار بزرگی به دوش مردم شهر گذاشت و بعضی‌ها در نتیجه آن ناچار به کوچ شدند.سال ۹۳ بود که اعلام شد چرخ نساجی قائمشهر دوباره به حرکت درآمده. این خبر مردم شهر را امیدوار کرد. اعلام شد که دو کارخانه شماره ۱ و ۳ تقریباً فعال شده و کارگران کارخانه شماره ۲ نیز به کارخانه شماره ۳ منتقل شده‌اند. البته عنوان شد که تولید کارخانه‌ها از چرخه کامل به دو بخش تولید نخ و تولید پارچه محدود شده و بخش رنگرزی آن کاملاً تعطیل است و پارچه‌های تولیدی برای رنگرزی به استان‌های دیگر همچون قزوین منتقل می‌شود. این در حالی بود که بخش اصلی اشتغالزایی و سودآوری کارخانه‌ها مربوط به همین بخش رنگرزی بود.

مهرماه ۹۵ بود که خبر خرید کارخانه نساجی شماره یک از سوی شهرداری این شهر، شهروندان را امیدوار کرد که لااقل سرنوشت این یکی همانند کارخانه‌های نساجی شماره دو و سه نشود.

پس از تملک کارخانه از سوی شهرداری قائمشهر، سوله‌های تولیدی مشغول فعالیت شدند و برخی دستگاه‌های از پیش تعطیل شده همانند بافندگی و رنگریزی نیز مجدداً فعال و راه‌اندازی شد. حالا از مجموع تمام گمانه زنی‌ها، ۲۱۴ نفر کارگر در کارخانه شماره یک نساجی قائمشهر مشغول به کارند که با تعداد شاغلان قبلی، به هیچ عنوان قابل مقایسه نیست.

این در حالی است که با وجود دستگاه‌های سنتی و قدیمی، تولید کارخانه را راضی‌کننده نمی‌دانند و امید چندانی به بهره‌ وری این صنعت دیرپای مازندران ندارند.

این روزها کلمه «امید» را زیاد در قائمشهر می‌شنوید. در شهر پلاکاردها و بنرهایی با تصویر بازیکنان تیم فوتبال محبوب قائمشهر دیده می‌شود که از آن با عنوان «امید شهر خسته» یاد کرده‌اند. پشت شیشه ماشین‌ها هم می‌توانید مشابه همین پوسترها را ببینید. مردم از موفقیت تیم‌شان خوشحالند و انگار امیدوار شده‌اند. با این حال در قائمشهر از هر که بپرسید امیدی به برگشت کارخانه نساجی به روزهای اوج را دارد یا نه، می‌گوید نه. همه می‌گویند خیلی سال گذشته و اگر می‌خواست درست شود، زودتر از این‌ها می‌شد. می‌گویند خیلی‌ها در این سال‌ها آمده‌اند و قول داده‌اند و رفته‌اند. امیدوار کرده‌اند و رفته‌اند. همه رفته‌اند و ما مانده‌ایم در شهری که خسته است.»

تجمع اعتراضی اعضای هیات علمی دانشگاه ها نسبت به نامشخص بودن وضعیت پروژه مسکونی “سیمون بولیوار”  مقابل وزارت علوم

صبح روز چهارشنبه نوزدهم اردیبهشت ماه، جمعی از اعضای هیات علمی از دانشگاه‌های مختلف کشور صبح امروز به دلیل نامشخص بودن سرانجام پروژه مسکونی سیمون بولیوار  پس از 4 سال که توسط صندوق رفاه اعضای هیات علمی که در سال 93 راه‌اندازی شده است، در مقابل ساختمان وزارت علوم، تحقیقات و فناوری تجمع کردند و خواهان برگرداندن پول‌های سرمایه‌گذاری شده خود در این پروژه و یا به سرانجام رساندن آن شدند.

براساس گزارشات منتشره،یکی از اعضای هیات علمی دانشگاه خوارزمی که در این تجمع شرکت کرده بود در این رابطه گفت:  4سال پیش نامه‌ای از طرف وزارت علوم به همه اعضای هیات علمی با سربرگ وزارت علوم در رابطه با یک پروژه تعاونی مسکن ارسال شد و بسیاری از اساتید از دانشگاه‌های مختلف در این پروژه شرکت کردند و در چند مرحله پول واریز کردند، ولی الان بعد از 4 سال هنوز هیچ کاری انجام نشده و پول‌های پرداخت شده را نیز به ما برنمی‌گردانند.

وی با اشاره به اینکه چندین بار در این رابطه تجمعات مختلفی از طرف اعضای هیات علمی صورت گرفته است، اظهار کرد: کسی تا کنون از وزارت علوم و یا صندوق رفاه اعضای هیات علمی به ما پاسخگو نبوده است.

وی افزود: خیلی از مشارکت‌کنندگان در این پروژه از جمله خود من در چند مرحله نزدیک به 200 میلیون تومان پول برای این پروژه پرداخت کرده‌ایم اما تاکنون بعد از 4 سال هیچ ساخت و سازی انجام نشده است.

این عضو هیات علمی اظهار کرد: مسئولان وزارت علوم می‌گویند این پروژه مربوط به وزارت علوم نیست، در حالیکه اولین ایمیل‌هایی که برای اعضای هیات علمی جهت مشارکت در این پروژه فرستاده شده، از طریق وزارت علوم و با سربرگ وزارت علوم بوده است.

وی افزود: در حال حاضر از طرف صندوق رفاه به ما گفته می‌شود که می‌توانید عضویت خود را در این صندوق لغو کنید، ولی الان پولی نداریم که به شما بدهیم.

یکی دیگر از شرکت کنندگان در این تجمع و عضو هیات علمی دانشگاه کاشان اظهار کرد: در سال 93 وزارت علوم از طریق سایت وزارتخانه و سیستم سایت دانشگاه‌ها و نامه رسمی وزارتخانه درخواست شرکت در این پروژه و سرمایه‌گذاری اعضای هیات علمی در آن را دادند و اعضای هیات علمی نیز شروع به  پول دادن از طریق چک و امضای قرار داد کردند و در داخل اتاق مدیر کل امور مجلس وزارتخانه قراردادی امضا شد و افراد در آن مکان چک‌ها و پول‌ها را تحویل دادند؛ اما در حال حاضر با گذشت 4 سال از امضای قرارداد این پروژه تعیین تکلیف نشده است.

وی ادامه داد: علت عدم ساخت و ساز و عدم شروع پروژه این است که زمینی که خریداری شده است، در 4 سال پیش چند برابر قیمت خریداری شده و همان زمان فروشنده زمین بخشی از پول را با سرمایه اعضای هیات علمی در زمان فروش دریافت کرده است، اما در حال حاضر نه حاضر به برگرداندن پولی که دریافت کرده است، می‌شود و نه اجازه ساخت و ساز می‌دهد و خواهان تسویه تمام پول زمین برای دادن اجازه ساخت است.

این عضو هیات علمی دانشگاه گفت: این زمین بدون اینکه کد رهگیری داشته باشد، دو تا سه برابر قیمت عرف زمان خریده شده است و ما اخیرا این مساله را متوجه شدیم؛ اما الان با اینکه همه تعهدات خود را انجام داده‌ایم، نه زمینی داریم و نه تعهداتی که صندوق رفاه اعضای هیات علمی در برابر ما داشته است، انجام شده است و تنها راهی که برای ما باقی مانده، این است که از طریق تجمع روبروی وزارت علوم حقوق خود را پیگیری کنیم.

وی با تاکید بر اینکه اعضای هیات علمی به اعتبار وزارت علوم و بر مبنای اینکه این موضوع در ابتدا از طریق وزارت علوم به اعضای هیات علمی اطلاع‌رسانی شده است، در این پروژه شرکت کرده‌اند و همه قراردادها در مکان وزارت علوم انجام شده است، گفت: اگر خارج از وزارتخانه چنین مساله‌ای مطرح می‌شد، هیچ یک از اعضای هیات علمی در آن شرکت نمی‌کردند و همه افراد به پایه اعتماد به وزارتخانه وارد پروژه شده‌اند، در حالی‌که هم اکنون وزارت علوم می‌گوید این مساله به بخش خصوصی و خارج از وزارتخانه برمی‌گردد.

جان باختن کودک کار براثر سقوط در ساختمان نیمه کاره تهران

سه شنبه شب(18اردیبهشت)،یک کودک کار براثرسقوط از ساختمان نیمه کاره واقع در بزرگراه اشرفی اصفهانی شهرتهران،جانش را ازدست داد.

به گزارش19اردیبهشت خبرنگار پایگاه خبری 125،امیر عباس عادل، فرمانده آتش نشانان اعزامی به محل حادثه در این باره گفت: در یک ساختمان 10 طبقه در حال احداث، یک کارگر 16 ساله تبعه افغانستان از طبقه چهارم به چاهک آسانسور در طبقه منفی 3 سقوط کرده بود.

وی در ادامه گفت: آتش نشانان پس از رسیدن به محل حادثه خود را به انتهای چاهک آسانسور رساندند و پس از خارج کردن کارگرجوان، وی را برای انجام معاینات پزشکی تحویل امدادگران اورژانس دادند که متأسفانه پس از معاینات اولیه مشخص شد کارگر جوان بر اثر شدت جراحات وارده، جان خود را از دست داده است.

فرمانده آتش نشانان اضافه کرد: پس از بررسی های بیشتر مشخص شد که کارگر جوان در حال انتقال مصالح ساختمانی بوده که ناگهان به دلیل فاصله ای که بین اتاقک آسانسور و سطح زمین در آن طبقه وجود داشته به انتهای چاهک آسانسور سقوط کرده است.

Related posts

اسماعیل بخشی پس از پخش ‘اعترافات’ دوباره بازداشت شد

Sosialism Imroz

پانزدهمین روز اعتصاب کارگران گروه ملی فولاد اهواز مقابل استانداری

Sosialism Imroz

برنامه ی موشکی ایران در شورای امنیت

Sosialism Imroz

Leave a Comment