Simroz.org
مقالات

برجام ! زاگرس ابراھیمی

براي سرنگوني رژيمي هزاران راه را ميتوان يافت بدونه آنكه مردم سالها از فقر بنالند . بايد هر انسان عاقلي اين سوال را از خودش بپرسد كه هدف از تحريم هاي ايران چه مسائلي ميتواند باشد ؟!
در ابتدا بهتر است اشاره اي بكنم به بياننامه اي كه توسط حزب صادر شد كه “هر شکلی از تحریم اقتصادی علیه جامعه ایران را محكوم میکنیم و آنرا نه درجهت شکست و تضعیف جمهوری اسلامی که در جهت گسترش فقر و نابودی نسل دیگری ازکارگران و شهروندان محروم ارزیابی می نمایم. سیاست تحریم و محاصره اقتصادی هر جامعه و کشوری به عنوان یک اقدام عمیقا جنایتکارانه باید مورد توجه افکار مترقی قرار بگیرد. سیاست ضد انسانی تحریم اقتصادی قبل از اینکه آسیبی به نهادها و ارگانهای معینی از جمهوری جنایت اسلامی بزند، به کودکان و مردم عادی آسیب می رساند و دست جمهوری اسلامی را برای شانه خالي کردن از زیر بار فشار مطالبات اقتصادی گسترده کنونی بازتر می گذارد”.
طبق حرف هاي دو طرف اصلي موضوع؛يعني حاكمان رژيم ايران و امريكا علت تحريم هاي اقتصادي ايران در ابتدا مسئله برنامه هسته اي بود كه آن نيز بعداز “توافق برجام” برطرف شد و اكنون نيز از شش كشور ، پنج كشور طرف قرارداد اعلام كرده اند كه ايران به توافق خود عمل كرده است. و طبق نظرات كارشناسان هسته اي كه به ايران فرستاده شده اند ایران برنامه غير مجاز هسته اي را ادامه نميدهد ! با اين حال اگر ايران به عهد خود عمل كرده است پس چرا بايد امريكا از برجام خارج شود ؟! اگر واقعا اصل موضوع “توافق برجام” است؟، اگر ايران پايبند نبوده است و علت خروج امريكا از برجام اين است پس چرا پنج كشور ديگر نيز از برجام خارج نشده اند؟ . در اينجا باز به حرف هاي رهبران هر دو كشور اشاره ميكنم اينكه ايران اعلام كرد مسئله امريكا تنها مسئله برنامه هسته اي ايران نيست مسئله امريكا برنامه موشكي و حضور ايران در كشورهاي منطقه است و دقيقاً همين حرف ها را نيز از ترامپ شنيديم كه ايران بايد بر سر اين مسائل مذاكره بكند!. اينجا يك سوال اساسي ديگري نيز پيش مي آيد اگر حضور در كشورهاي منطقه اي و دخالت در امور اين كشورها از لحاظ عرف بين الملل ممنوع است و بنظر من هم باید برای همه ممنوع باشد، پس چرا خود امريكا در منطقه حضور دارد؟ ( و چرا خودش نه برنامه موشكي بلكه موشك اتم نيز دارد) ؟! لابد جواب اين است كه امريكا به دنبال سرنگوني ديكتاتور ها و برقراري “دمكراسي” در منطقه و جهان است ! و اين جواب مسخره ترين جواب سياسي است كه ميتوان به اين سوال داد. زيرا امريكا تنها به دنبال منافع خود و نفت در خاورميانه است و اتفاقا از سازندگان نظامها دیکتاتور و گروهای تروریستی بوده و هست، تحمیل جمهوری اسلامی به کشور ایران کار خود دولت امریکا بود!

اگر به دنبال “دمكراسي بود” از جنایت دولت اسرائیل حمایت نمی کرد. یا با عربستان آن همه روابط صميمانه اي نبايد داشته باشد و ميلياردها دلار اسلحه هم به آنها بفروشد كه در آن كشور هيچ بويي از آزادي و حقوق شهروندي ، برابري و آزادي براي زنان نيست.

حال با اين مسائل كه امريكا قصد دارد با تحريم ، اهرم فشاري بر حاكمان ايران به وجود بياورد كه دست آنها را در منطقه كوتاه بكند و بتوانند خود صاحب منطقه باشد كنار آمديم، اما اعمال تحريم های اقتصادی علیه جامعه که به هدف ایجاد فشار براي رژيم ايران اعمال میشود، آیا واقعا فشار علیه رژیمی است يا مردم آن جامعه ؟! فرض كنيم در نهايت اين تحريم ها كاري كرد كه رژيم ايران بعد از چند سال بر سر ميز مذاكره بيايد و توافقاتي انجام شود كه ايران حضور خودش را در منطقه محدود كند و تحريم ها برداشته شوند ! چند سال است كه اين تحريم ها فشار اقتصادي كمر شكني را بر مردم وارد كرده است آمار فساد و فقر و خودكشي را در جامعه بيش از پيش كرده است و چند سال ديگر هم طول ميكشد؟! اگر فرض را بر اين بزاريم كه ايران مذاكره بكند و در نهايت دو دولت به توافق برسند و تحريم ها برداشته شوند ، در اين چند سال نيز باز مردم بیدفاع که همزمان از سوی حکومت اسلامی سرکوب میشوند و نان شان به گروه گرفته شده است تاوان پس خواهند داد !
بحث اصلي من اين است كه امريكا نه خواهان تغيير رژيم است و نه توان اين را دارد، بلكه به دنبال توافقي است و بس به نفع خود ، در اين ميان چه كسي بيشترين ضربه را خورده است ؟! مطمئنم همه ميگوييم کارگران و مردم زحمتکش ايران ! پس چرا تعدادي از اين مردم كه خود را ايراني ميدانند نا آگاهانه خوشحال ميشوند كه امريكا از برجام خارج شده است !؟ نكته مهم اين است كه آن دسته از مردم كه خوشحال هستند امريكا از برجام خارج شده است و ايران بيشتر تحريم ميشود يا خود به نوعي مزدور آمريكا و جيره خوار اين جريانات هستند و خود را در قالب اپوزسيون دلسوز آن ملت جازده اند و يا واقعا خبري از جريانات اصلي ندارندكه خوشحال اند از فشار اقتصادي بيشتر بر مردم ایران که عملا کمک به بقای جمهوری اسلامی نیز هست.
زيرا تنها چوب دو سر سوخته اين ماجرا مردم زحمتکش هستند كه باج اين قدرت طلبي ها و بازي هاي سياسي را ميدهند . به نظر من تنها راه صحيح مبارزه با رژيم اين است كه اپوزسيون ايران نبايد به هيچ صورتي به اين مسائل دلخوش كند و منتظر حمله نظامي و دخالت هاي كشورهاي غربي در امور ايران باشند زيرا دوباره اين مردم هستند كه قرباني اين سياست ميشوند و دوباره جمهوری اسلامی و نیروهای دست راستی نفع می برند. راه صحيح مبارزه مبارزه اي است كه با دخالت قدرت هاي جهاني و منطقه اي صورت نگيرد. طبقه كارگر و آزادي خواهان نبايد هيچ دلخوشي به اين مسائل داشته باشند زيرا در اين شرايط نيز باز كشورهاي استعمارگر سلطه حكمراني بر ايران را چه به صورت مستقيم يا غير مستقيم مثل عراق به دست خواهند گرفت و غير ممكن است با دخالت هاي اين كشورها بتوان حكومتي بر پايه احقاق حقوق كارگران و قشر ضعيف جامعه بنياد نهاد .

منبع: شماره ٤٩ نشریه سوسیالیسم امروز
١٩ مه ٢٠١٨

Related posts

“آلترناتیو سوسیالیستی” یا همکاری و اتحاد سازمانی؟ (پاسخ سلام زیجی به چند پرسش در باره گردهمائی اخیرچند جریان چپ در”کنفرانس استکهلم”)

Sosialism Imroz

ما کجای این واقعیت قرار گرفته ایم؟ منصور حکمت

Sosialism Imroz

١٥ روز مقاومت ، ١٥ روز کشتار..!

Sosialism Imroz

Leave a Comment