Simroz.org
ستون آزاد

اسلام وتسليم نقطه مقابل آزاديند قرآن را بازبان مادرى بخوانيم ….سهراب كرماشانى

(سوره بقره). (آيه٢٤٩)
“پس هنگامى كه طالوت لشكر كشيدسپاه خودراگفت همانا خداشمارا بنهر آبى آزمايش كندهرآنكه ازآن بسياربياشامدنه به آيين من است وهرآنكه هيچ نياشامد ياكفى پيش نگيرد(ازمن وهم آيين من خواهدبود)پس همه سپاه آشاميدندبجز عده قليلى ازآنها(بدين سبب كه معصيت حق كردند)چون طالوت وسپاهش مواجه با دشمن شدندلشكر بيمناك گشته وگفتندماراتاب مقاومت جالوت وسپاه اونخواهد بودآنانند كه به لقاء رحمت خداوثواب آخرت معتقدبودندثابت قدم مانده وگفتند چه بسيارشده كه گروهى اندك بيارى خدابرسپاهى بسيار غالب آمده وخدايارومعين صابران است”
سلسله داستانهاى كوتاه درقالب آيات بزرگ بصورت شعرونثرآنهم در مدت زمان كوتاهى ازامپراتورى محمدنشان ازعتش بيش ازحدخودخواهى وتثبيت قدرت حكومت دينى راداردكه درسايه توهم،ارعاب،امرونهى به نگارش درآمده است. دستآوردهاى قرآن عبارتنداز:پرداختن به تاريخ دروغين گذشته،واداركردن انسانها به عبادت وجهاد درحال،پردازش تصورذهنى مانند بهشت وجهنم درآينده. هرچندكتاب قرآن بعدازمرگ محمدنابودشدواين كتابى كه دردسترس من وشماست دست نوشته هاى بعدازاوست اما بايداين مسئله رادرنظرگرفت كه حتى پاستوريزه شدن اين كتاب نه بدرد جامعه آنزمان مى خوردونه امروزه،به همين جهت قصه پردازيهادرآيات وحشت وارعاب فقط وفقط بخاطراطاعت پيروان ازدستورات حاكمان ظالم وديكتاتوربوده ونه درراستاى عدالت وآزادى!
(آيات ٢٥٠و٢٥١):
“چون آنها درميدان مبارزه جالوت وجنوداوآمدندازخداخواستندكه بارپروردگارابه ماصبرو استوارى بخش وماراثابت قدم دار ومارابرشكست كافران يارى فرما.پس بيارى خدا كافرانراشكست دادندوداود(ع)اميدآنهاجالوت رابكشت وخدايش پادشاهى وفرزانگى عطافرمودوازآنچه ميخواست بدوبياموخت واگرخدابرخى مردم رادر مقابل بعضى ديگربرنمى انگيخت فسادروى زمين رافراميگرفت وليكن خداى متعال خداوندفضل وكرم برهمه عالم است”
اين چگونه خداييست كه فقط به يكى پادشاهى وفرزانگى ميدهد؟!وازاين همه نعمت فقط ،صبروشكيبايى،راستگويى، فرمانبردارى واطاعت،تواضع وفروتنى براى ديگرانسانها به ارمغان آورده؟!نكته جالب توجه آنكه داودخودبه تنهايى توانست جالوت رابقتل برساندتابتواندبمقام شاهى دست پيداكند!!واگراينگونه است كه دراين آيه آمده كجاست آن زمينى كه با دين وديانت ابراهيمى عارى ازفسادوظلم وستم شده است!پس مسلما تمامى اين قصه سراييهادرراستاى تحقق ديكتاتورى دينى پايه گذارى شده ونه چيزديگرى!!
(آيات ٢٥٢و٢٥٣):
“اين آيات خداست براستى براى توميخوانيم وهماناتوازجمله پيغمبران مرسل خواهى بود.اين پيغمبرانرابرخى بربعضى برترى وفضيلت داديم بعضى باخداسخن گفته وبعضى رفعت مقام يافته وعيسى پسرمريم رامعجزات آشكارداديم واورابرروح القدوس نيروبخشيديم واگرخداميخواست پس ازفرستادن پيغمبران ومعجزات آشكار،مردم(امم وملل)بايكديگردرمقام خصومت وخونريزى بر نمى آمدندليكن آنان برخلاف يكديگربرخاستندكه برخى ايمان آورده وبعضى كافر شدندواگرخداميخواست باهم برسرجنگ ونزاع نبودندوليكن خدا(بمصلحتى كه داند)هرچه مشيتش تعلق گيردخواهدكرد”
مكاتب دينى جهان هميشه يكنفر آنرا برشته تحريردرآورده امامتأسفانه بدليل پذيرش وپذيرفتن بى قيدوشرط انسانها تبديل به بزرگترين امپراتوريهاى مستبددنياشده اند،همانگونه كه درآيات قبلى هم آمده اين آيه مستسناى آنان نيست وهدفش دنبال كردن پروژه حكومت دينى است كه درواقع به صددرصدازاهداف واميال خوددست يافته اند.تاكيدنويسنده براينكه اين آيات خداست وتاييدپيروان براين گفته شاه كليدموفقيت حاكمان براى استمرار حكومت بوده است.پرداختن به اديان وپيامبران دروغين گذشته دراسلام ابزاريست جهت تحكيم قواوجذب كردن انسانهابراى رسيدن به قدرت وديكتاتورى.
(آيات ٢٥٤ و٢٥٥):
اى اهل ايمان ازآنچه روزى شماكرديم انفاق كنيدپيش ازآنكه بيايدروزى كه نه كسى(براى آسايش خود)چيزى تواندخريدونه دوستى وشفاعت بكارآيدوكافران (آنروزدريابندكه به روزگارخود)ستم بسى كرده اند.خداى يكتاست كه جزاوخدايى نيست زنده وپاينده است هرگزاوراكسالت خواب فرانگيردتاچه رسدبخواب رود اوست مالك آنچه درآسمانها وزمين است كرااين جرأت است كه درپيشگاه اوبشفاعت برخيزدمگربفرمان او علم او محيط است بآنچه پيش نظرخلق آمده است وآنچه سپس خواهدآمدوخلق به هيچ مرتبه علم اواحاطه نتوانندكردمگربه آنچه او خواهدقلمرووعلمش ازآسمانهاوزمين فراترونگهبانى زمين وآسمان براوآسان وبى زحمت است چه اوداناى بزرگواروتواناى باعظمت است”
پيش ازاين آيه آياتى به نگارش درآمده ازمباحث داستانى پيامبران وعداوت آنان براى به زيركشيدن قدرت ماقبل خودكه نقش پيروانش درشكست دادن امپراتوريهابه گونه ايى افسانه ايى بيان شده است.تفاسيرى همچون آزمايش الهى،صبروبردبارى،مقاومت،قدرت ازآن خداست وپيروانش،ماحقيم وبرحق خواهيم ماند،شهادت آغازراه زندگيست،بهشت جاودان درانتظارماست ووو سبب گرديده تاانسان به يكباره نه تنها اعتمادبنفسش راازدست بدهدبلكه كارى كرده كه ظرف مدت كوتاهى آنانرااسيروبنده خودسازدو نيروى انسانى بسيارعظيمى راجذب حاكمان زورگوى دينى كند.درلابلاى اين فضا سازيهاوجوسازيهاشاهدآنيم كه به يكباره آيه ايى آمده كه بنيادواساس سخنش جمع آورى كمكهاى نقدى به حكومت دينى است بااين توجيه كه ازآنچه روزى شما كرديم انفاق كنيدپيش ازآنكه بيايدروزى كه نه كسى چيزى تواندخريدونه دوستى
زنده بادكارگر- نابودبادحاكميت دينى- زنده بادحزب سوسياليست انقلابى ايران
منبع: شماره ٦٣ نشریه سوسیالیسم امروز
٣ شهرویور ١٣٩٧
٢٥ اوت ٢٠١٨

Related posts

اسلام وتسلیم نقطه مقابل آزادیند (قرآن را بازبان مادری بخوانیم)

Sosialism Imroz

نکاتی در ملزومات برپایی یک حزب کمونیستی و کارگری جدید !

admin

یادی از احمد شاملو در ١٨ همین سالگرد مرگ او

Sosialism Imroz

Leave a Comment