Simroz.org
مقالات

گفتگوبا رفیق کامران پایداردرباره موقعیت کنونی جنبش کارگری وآلترناتیو کارگری-سوسیالیستی

سوسیالیسم امروز: مبارزات کارگری در ایران در شکل بسیار گسترده ای در جریان است اما هنوز شاهد اتحاد و همبستگی که نیازمند این جنبش در دور خطیر کنونی است، نیستیم، چرا؟

کامران پایدار: ببینید این دیگر بر کسی پوشیده نیست که مبارزه , اعتراض ، اعتصاب و تجمعات در شرایط کنونی به زبانی امر هر روز کارگران شده است . با اندک دقتی خواهید دید که ما بطور هر روزه و مداوم شاهد اینگونه اعتراضات و مبارزات کارگری هستیم . اما اینکه این سطح از اعتراضات و مبارزات کارگری مطلوب نهایی ما هست یا نه ؟ اما اینکه چرا این جنبش پایه و اساسی انقلاب کارگری و سوسیالیستی تا کنون نتوانسته قوام و جایگاه مناسب خود را باز یابد به چه فاکتورهایی و به چه عواملی مربوط و متکی است و اینکه چه باید کرد ، برای استحکام و قوام ، برای سازمانیابی این جنبش این هم به نوبه خود بحث دیگری است .اما بگویم همه اینها و بسیار موارد و عوامل دیگر در جنبش کارگری دارای رابطه و پیوند دیالکتیکی با یکدیگرند. واقعیت این است که اکثریت قریب به اتفاق مبارزات کارگری امروز جامعه ما عمدتا مبارزات و خواسته هایی صنفی است نه سیاسی . خواستهای کارگران امروز در قبل از هر چیز دریافت دستمزد های معوقه و پرداخت نشده است ، خواست جلو گیری از اخراج و بیکار سازیها است ، قراردادهای سفید امضا و عدم امنیت شغلی هست . مسئله بیمه های خانواده های کارگری است. مسئله دستمزدهای چندین برابر خط زیر فقر آن هم بر اساس آمارهای مجعول و دروغ بانک مرکزی و حکومت اسلامی است . مسئله فقر مطلق و واقعا استیصال و درماندگی خانواده های کارگری حتی برای نان شب و نیازهای ابتدایی زندگی هست . ببینید کارگر در جامعه ما بمثابه نیروی کار ارزان امروز تحت حاکمیت و انقیاد و سرکوب و سانسور نظام سرمایه داری حکومت جانیان اسلامی است . تورهای سرکوب و سانسور اطلاعات و سپاه و بسیج و شوراهای اسلامی و خانه کارگر و همه مزدوران ریز و درشت حکومت در جهت سرکوب و سانسور مبارزات کارگری ، در جهت شناسایی ، اخراج و زندان و… فعالین و رهبران کارگری بشدت در جریان است . مضاف بر اینها و مهمتر از همه اینها به تاکید باید بگویم نبود تحزب سیاسی و کمونیستی و تشکلهای واقعی رزمنده از جنس مجامع عمومی و شوراهای واقعی و مستقل کارگری . در جوار این عدم تحزب چپ و کمونیستی توجه داشته باشید تشکلهای سندیکایی و اتحادیه ای انحرافی از جنس زرد و راست هم نقش خود را به نوعی اما نه چندان زیاد بر جنبش بر جای میگذارند . این تشکلها از کمیته هماهنگی تا کمیته پیگیری گرفته ، از اتحادیه آزاد کارگران تا سندیکای فلان مرکز کارگری ، اینها عمدتا تشکلهای صنفی کارگری هستند . اینها عمدتا کارگران را به دوری از تحزب کمونیستی فراخوان میدهند( البته جنبش ما تا این لحظه متاسفانه اون حزب رزمنده و پراتیکال کارگری و کمونیستی خود را ندارد ) .تمایل اینها بیشتر به چانه زنی با مراکز ضد کارگری حکومت سرمایه داری اسلامی در چهار چوب قانون هست . علاوه بر این تمام این تشکلها از یک رابطه زنده و فعال و واقعی با کارگران در مراکز مختلف کار و صنعت بر خوردار نیستند . یعنی می خواهم بگویم بدنه و رهبران این تشکلها عمدتا فعالین سیاسی هستند که یا در گذشته کارگر بوده اند و یا الان دیگر بطور کامل از مراکز کارگری و قلب کارخانه ها منفک هستند . کار عمده و رسالت اصلی این تشکلها خصوصا اتحادیه آزاد میشود خبر رسانی از جنبش کارگری که ارتباطی واقعی و رزمنده و عملی با آن ندارند . کار اینها میشود اعلام کمپینهای چند نفری در مقابل مراکز حکومتی ، کار اینها میشود مبارزه در باغ و باغچه ،میشود گلگشت و… کار اینها میشود اینکه مثلا در اول مه بروند فلان کوه و دشت و درآنجا پلاکارد سرخ رنگی را روبری صخره و کوه و بیابان بیاویزند و خطابشان کوه و سنگ و بیابان باشد . این نمی شود مبارزه متشکل و متحزب کمونیستی و کارگری . این نمی شود آن سازمانیابی و سازماندهی رزمنده که هدفش سرنگونی حکومت اوباش اسلامی ، برپایی انقلاب کارگری و تشکیل فوری یک جمهوری سوسیالیستی . اینها بخودی خود و تکیه بر اینها اصلا ابزار انقلاب نیست . اینها حتی ابزار مناسبی برای حصول خواسته های صنفی کارگری نیستند . حالا ببینید با این شرایط اوضاع تعدادی فرقه هاو احزاب گوناگون خصوصا جریانات مدعی کمونیسم کارگری را می گویم ، از حزب کمونیست کارگری تا فرقه های رسمی و غیر رسمی حکمتیست و… اینها را می گویم . جملگی این احزاب و جریانات سیاسی راست ، اپوتورنیسم و تا مغز استخوان پوپولیسم در تبلیغات سیاسیشان آویزان و متکی هستند به همین تشکلهای به اصطلاح کارگری که گفتم . مبارزه کارگری این احزاب می شود این که اگر … یا … یا چه میدانم هر کس دیگری به زندان رفت و سپس از عنوان و تصویر این شخص در نهایت بهره برداری در جهت اهداف سیاسی حزبشان پرچم بسازند . من می پرسم از شما آیا این مضحک و خنده دار نیست ؟ با همه اینها با تاکید و صراحت می گویم از نظر من هر گونه حرکت و اقدامی در سطح جنبش کارگری در هر سطحی که هست ، در جهت تشکل یابی ، در جهت سازمانیابی کارگری چه سندیکا ، چه اتحادیه و هر ظرفی که بخواهد دو نفر کارگر منفرد را یکی و متحد کند محترم ، قابل تایید و استقبال و حمایت است . اما در یک کلمه و خلاصه بگویم ظرف واقعی مبارزات کارگری تشکیل فوری مجامع عمومی و منظم کارگری و حرکت به سمت تشکیل شوراهای مستقل کارگری منطقه ای و فرا منطقه ای و در سطح ماکرو و سرتاسری است و این بنا بر ضرورت و اهمیتش دست همه فعالین کارگری داخل و کمونیستها ی انقلابی را می بوسد . باید به این جهت رفت تا بتوانیم مبارزات برحق کارگریمان را به سمت تحزب کمونیستی و تشکلیابی سراسری کارگری هدایت نماییم .
سوسیالیسم امروز: مدتی است به درستی بحث ایجاد تشکیل شورای کارگری در برخی مراکز کارگری راه افتاده است، زمینه های پیشروی و عملی شدن آن با توجه به موانع و محدودیتهای سر راه جنبش کارگری را چگونه می بینید؟

کامران پایدار: بله ، خوشبختانه بنا به ضرورت و نیاز مبرم جنبش کارگری ما در هفت تپه و برخی دیگر از مراکز کارگری بدرستی شاهد اعلام نیاز جنبش کارگری و رهبران و فعالین کارگری برای تشکیل شورا ها هستیم . این برای جنبش ما امری بسیار حیا تی و مبرم و اساسی است . شخصا وقتی که صحبتهای اسماعیل بخشی در هفت تپه را در مورد اهمیت و لزوم برپایی شوراهای کارگری میدیدم و می شنیدم به وجد می آمدم و احساس قدرت و غرور و افتخار، یعنی می خواهم بگویم این جرقه های اینجا و آنجا ، این جرقه های جسته و گریخته رعدی در آسمان بدون ابر نیست . یعنی می خواهم بگویم اینها از اولویت و ضرورتهای در جه اول مبارزات ما کارگران است . این جرقه ها راه را نشان میدهد ، ستاره ای است ، نوری است ، پرچمی است در تاریکی و… اما چرا سراسری نمی شود و… این هم در جای خود به شرایطها و مسایل زیاد و گوناگونی بستگی دارد . من در پاسخ اول در باره تنگناها و فشارها ، سرکوب و سانسور ، انحرافات جریانات صنفی و اتحادیه ای و قانون گرا ، در باره خلا وجود یک حزب جدی و دلسوز و هوشیار کمونیستی و کارگری رزمنده و پراتیکال و.. گفتم همه اینها عمدتا و هر یک به نوبه و در جای خود بعنوان مانع و بازدارنده ای در مسیر ایجاد مجامع عمومی و شوارهای کارگری عمل می کنند البته متاسفانه ! علاوه بر این من شخصا بر خلاف احزاب پوپولیستی و راست چون حزب کمونیست کارگری و دیگران قایل به وجود جو و فضای شرایط انقلابی در این اوضاع و احوال ایران نیستم . من شخصا با تحلیلهای الکن و پا در هوای پوپولیستی که سالهاست هر روز وعده انقلاب را در پیچ بعدی میدهند و همه این تحلیل های پا در هوایشان چیزی جز توهم و خیال در دنیای دن کیشوت ایشان است مخالفم . یکبار جنبش ارتجاعی سبز را انقلاب می نامند از جنس انسانیش ، یکبار تلاطمات دیماه نود شش را انقلاب می گویند ، یکبار به توهمات عوام در انتخاب عبا و عمامه روباه بنفش آخوند روحانی دخیل می بندند و می گویند سلبی است . حالا دیگر همه ما بدرستی می بینیم که چگونه واقعیتهای خشن و سرسخت پیکار طبقاتی دست رد بر سینه همه این احزاب انحرافی زده است . گفتم شرایط انقلابی ، شرایط انقلابی یعنی اینکه نه دیگر بالاییها بتوانند به مانند گذشته حکمرانی نمایند و نه دیگر پایینیها بخواهند و بتوانند به مانند گذشته زندگی نمایند . من فکر می کنم جامعه ما میتواند و در آستانه یک وضعیت زیر و رو کننده انقلابی هست امل فعلا نه . طوفان و سونامی شورش گرسنگان در راه است . می خواهم از بحث شرایط و اوضاع انقلابی این نتیجه را بگیرم که اگر بر ما و جامعه شرایط انقلابی حادث شود این شرایط انقلابی بعنوان کاتالیزوری عمل خواهد کرد در تشکیل و بسط سراسری شوراهای کارگری . اما وظیفه ما کمونیستها و فعالین کارگری این نیست که در انتظار آن روز باشیم . بر عکس ، شرایط بسیار فرساینده و فشارهای بسیار بیشتری که امروز سرمایه داری به زندگی و کار و معیشت خانواده های کارگری تحمیل نموده است این خودش بستری بسیار مهم و اصلی است . برای تشکیل شوراها و مجامع واقعی کارگری . برای ما کارگران و کمونیستها مجامع عمومی و تشکیل فوری شوراهای کارگری اولویت در جه اول و مهمترین رکن مبارزات کارگری و سوسیالیستی است . مجامع عمومی و شوراهای کار گری امروز ما ابزار نیرومند ما کارگران برای مبارزه در جهت تامین و حصول خواستهای صنفیمان و در جهت مبارزه برای سرنگونی حکومت سرمایه داری اسلامی و در فردای سرنگونی حکومت اسلامی این مجامع و این شوراها ابزار نیرومند کسب قدرت سیاسی و بر پایی حکومت کارگری خواهد بود . شاید بسیاری این را اتوپیایی رومانتیک بخوانند !! اما بگذار همگان بدانند که کارگران و زحمتکشان و بشریت متمدن امروز خصوصا در ایران برای خلاصی از گند و کثافت و تعفن سرمایه و مذهب و ناسیونالیسم و … و برای برپایی یک دنیای بهتر ، برای برپایی یک زندگی شاد و مرفه و ایمن و خوشبخت و … سلاحی جز صف و پرچم مستقل کارگری و تحزب و کمونیستی و کارگری ندارند . خطاب من به همه کارگران ، فعالین کارگری داخل و کمونیستها این است رفقا به پیش با تمام توان ، با بسیج همه امکانات برای تشکیل صف مستقل کارگری و کمونیستی با پرچم انقلاب کارگری که صد البته از مجرای تشکیل مجامع عمومی و شوراهای سراسری می گذرد رفقا ! باید موانع را در نوردیم باید متشکل و متحد شویم البته هر چه زودتر بهتر .
سوسیالیسم امروز: شکل دادن به یک آلترناتیو کارگری و سوسیالیستی متحد و قدرتمند، یک رهبری و هژمونی واحد انقلابی و سوسیالیستی و سراسری، که  نیرو ومحور اصلی آن  نیز نه خارج کشوری که عمدتا  داخل کشوری باشد، بر بستر تحولات پر تلاطم سیاسی در ایران به یک ضرورت مبرم جنبش ما تبدیل شده است.  رهبران پیشرو و سوسیالیست کارگری  در راس جنبش ما بطور عملی چگونه میتوانند در شرایط کنونی ایران  به این نیاز زمانه جنبش طبقه کارگر پاسخ فوری بدهند و عملا در ایجاد آن گام متحدی بردارند؟ آیا اصولا  شما موافق چنین تلاشی برای ایجاد یک حزب سیاسی بزرگ سیاسی کارگری، یا به بیان دیگر، شکل دادن به یک آلترناتیو متحد کارگری و سوسیالیستی و ضد کاپیتالیستی، که برای استقرار یک نظام سوسیالیستی تلاش میکند را در این مقطع عملی و ممکن می دانید؟  اگر نه چرا؟

کامران پایدار: من بعنوان یک کمونیست همیشه و قبل از چیز در هر زمینه ای منفعت و هژمونی جنبش چپ و کارگری و کمونیستی را قایل هستم . چون هدف و خواستگاه درجه اول ما نابودی و امحای کار مزدوری و مناسبات سرمایه داری است . ما به دنبال نابودی سیستم ضد انسانی بورژوازی هستیم . ما به دنبال لغو مالکیت خصوصی و کار مزدی هستیم . ما جنبش احیای آزادی و اختیار انسان هستیم . جنبش ما کارگران و کمونیستها هیچ سنخیتی ، هیچ وجه مصالحه ای ، هیچ مدارایی ، هیچ بده بستانی با طبقات بالایی و سرمایه دار ، با ناسیونالیستها و با مذهبیون ضد جامعه در هر شکل و قالبی در هر بسته بندی ای ندارد . ما منادیان آزادی ، برابری و حکومت کارگری هستیم . اینها خط قرمزهای ماست . اگر قرار است آلتر ناتیو و حزبی باشد ، اگر قرار است مبارزه و سرنگونی حکومتی باشد از این جنس ، اگر قرار است انقلابی باشد از این قاموس ، اگر قرار است اتحاد و کنفرانسی باشد در این راستا و در این چها ر چوب باید باشد . ما هیچ توهمی به عوام فریبی انواع احزاب و نیروهای رنگین کما نی بورژوازی نداریم . ما به دنبال تعیین تکلیف جدی خط و مرزهای طبقاتی آنتاگونیستی و آشتی ناپذیر هستیم . از نقطه نظر منافع ما کارگران و کمونیستها شعار های انحرافی ” همه با هم ” دروغ ، پوچ و عوامفریبی است . اگر قرار است به واسطه انقلاب کارگری نظام تحقیر و استثمار بورژوازی را بر اندازیم چگونه میتوان با احزاب راست بورژوازی ، با ناسیونالیستهای و جریانات متفرقه ارتجاعی مذهبی متحد شد ؟ تاکید بر صف و پرچم مستقل کارگری و کمونیستی امر تردید ناپذیر و تخلف ناپذیر ما کمونیستها در رابطه با دیگر احزاب و جریانات سیا سی است . اگر قرار است حزب کمونیستی اجتماعی شود باید با تاکید و تکیه بر رادیکالیسم کمونیستی و سوسیالیستیش اجتماعی و فراگیر شود . فکر می کنم حالا دیگر با این تاکیدات بتوان تعیین تکلیف نمود با مباحثی از نوع حزب کمونیستی ، اتحاد احزاب و آلترناتیو کمونیستی و یا هر چیز دیگری . احزاب انحرافی بورژوازی از قبیل حزب توده الان ، منظورم تا همین الان است بیش از چهل سال است این فرقه ارتجاعی شعار تشکیل جبهه متحد خلق را در دستور کارش دارد . اون زمان می گفتند تشکیل جبهه متشکل از همه نیروهای ضد امپریالیستی از جمله آخوندهای خوش خیم و پیرو خط امام خمینی و… و اما حالا می گویند تشکیل جبهه ضد استبدادی برای سرنگونی حکومت ولایی اسلامی !! در سالهای ٢٠١٠کنفرانسهایی در اروپا تحت عنوان شورای همکاری احزاب چپ و کمونیست تشکیل شد این شورا تشکیل شده بود از حزب کمونیست ایران ، راه کارگر ، شاخه های چند نفره پاسیو و منزوی بازماندگان جنبش فدایی ، حزب اتحاد و…می خواهم این را بگویم نتیجه این اتحادها چه شد ؟ و به کجا انجامیده است ؟ اگر دروغ نگفته باشم نتیجه کار این حضرات حتی به هیچ هم نرسیده است . فقط شعاری و شوری و ادعایی و سپس فراموشی و آلزایمر سیاسی . اخیرا چندین حزب و جریان سیاسی مدعی به ” اصطلاح چپ و کمونیست ” هم در استکهلم کنفرانسی تحت عنوان آلترناتیو کارگری و سوسیالیستی ممکن است بر گزار نموده اند . حزب کمونیست بخوانید ناسیونالیست آقای سید ابراهیم علیزاده ، فرقه رنگین کمانی حکمتیست ( رحمان حسین زاده ) راه کارگر و چند شاخه چند نفره از شوالیه های منسوخ و سر خورده و از تک و تا افتاده جنبش ملی مذهبی فدایی ! ببینید اینها می خواهند با این ترکیب و این ادعای بزرگ آلترناتیو کارگری و سوسیالیستی به پا کنند ! من با صراحت می گویم این بادکنک دوستان یا به هوا نمی رود یا به هوا نرفته خواهد ترکید . البته فکر می کنم دومی میشود . میدانید چرا ؟ به دو دلیل یکم اینکه هیچیک از این احزاب و جریانات یک حزب خوشنام و مقید به برنامه و مبانی مارکسیستی و کمونیستی نبوده و نیستند و دوما آیا مگر این احزاب و این عناوین نیرویی در سطح جامعه دارند ؟ که مثلا اتحادشان بتواند منشا آثاری باشد ؟؟ این تلاشها حتی برای جلو گیری از ریزش نیروهای سر خورده و سرگردان حزبی و تشکیلات نگه داری کارایی ندارد ، چه رسد به اینکه بخواهد بانی و باعث آلترناتیو سوسیالیستی و کارگری باشد و راهگشای انقلاب کارگری و سوسیالیسم فوری . همه اینها مثالهای تراژیک است اما می تواند برای جنبش کارگری و کمونیستی ما مفید و آموزنده باشد . اینها بیشتر به خاله خاله بازیهای سیاسی بی نتیجه مر بوط است تا به یک عزم جدی و شفاف با افق و خط سیاسی روشن کارگری و کمونیستی برای تغییر و تصرف قدرت سیاسی . شاید بگوببد بیانیه داده اند و حسن ختامی رو هم نوشته اند اما به صراحت بگویم این ادعاهای مبالغه آمیز از کاغذ فراتر نخواهد رفت . ما در آستانه یک انفجار بزرگ اجتماعی و یک شرایط انقلابی هستیم . شرایطی که میرود بساط حکومت چهل ساله اسلامی را بر چیند . از هم اکنون سرمایه جهانی در تب و تاب مدیرت این انفجار اجتماعی و این شورش گرسنگان است . از یک طرف مرکز همکاری احزاب ناسیونالیستی وارتجاعی کورد حزب دمکرات ( مصطفی هجری ) حزب کومله زحمتکشان به زعامت عنصر بی آبرو عبداله مهتدی جهت انجام وظیفه در هر گونه طرح سناریو سیاهی به در یوزگی دلارهای امریکایی و عربستانی افتاده اند . از یک طرف برای جریان ارتجاعی مافیایی مجاهدین برای مریم آزادی و… کنفرانس میگیرند . سلطنت طلبها و شاهپرستها در کنف حمایت امریکایی با شعار رفراندوم و دمکراسی و… در گوشه ای در کمین نشسته اند . ناگهان فرشگرد از عرش اعلا نازل میشود مشتی از ناسیونالیستها ، اصلاح طلبان و دفتر تحکیم وحدتی های رانده شده از بارگاه جنایت و فساد حکومت اسلامی و… می خواهند با رجعت به مذهب و ناسیونالیسم ایرانشان را پس بگیرند و دوباره بچاپند و… این شرایط جامعه ماست . در این اوضاع با توجه به بحرانهای لاعلاج حکومت اسلامی سرنگونی حکومت محتمل است روند فروپاشی و سقوط آغازیده است و تخلف ناپذیر . اما سرنگونی کدام سرنگونی ؟ اتحاد کدام اتحاد ؟ افق حاکمیتی فردا کدامین افق ؟ سرمایه یا سوسیالیسم ؟ آلترناتیو و اتحاد احزاب کدام آلترناتیو و کدامین احزاب ؟ احتمال کودتا ، احتمال و خطر هر نوع طرح سناریو سیاهی ، احتمال و مخاطره انقلاب کلاه مخملی تحت عناوین پوچی چون رفراندوم ، دمکراسی ، جمهوری دوم ایرانی و مزخرفاتی از این دست و… امروز جنبش کارگری و کمونیستی دوران بسیار خطیر و حساسی را از سر می گذراند . تاکید بر صف مستقل کار گری و کمونیستی ، تلاش برای تشکل و تشکل در غالب مجامع عمومی کارگری و شوراها ی سراسری قدرتمند ، تلاش برای ایجاد یک تحزب واقعی کمونیستی و کارگری با پرهیز و دوری از راههای رفته و تکراری و کسالت بار گذشته با رجوع منصفانه به کمونیسم مارکس و منصور حکمت ، این تنها راه کارگر و کمونیست و چپ برای هژمونی و برای کسب قدرت سیاسی و تشکیل حکومت کارگری است .
سوسیالیسم امروز: در آخر اگر پیام و یا حرف دیگری دارید بفرمائید؟

کامران پایدار: تشکر . زنده باد انقلاب کارگری !
منبع: شماره ٦٩ نشریه سوسیالیسم امروز
١٤ مهر ١٣٩٧
٦ اکتبر ٢٠١٨

Related posts

نه به حجاب اجباری

Sosialism Imroz

به مناسبت سالگرد منصور حکمت (نگاهی گذرا به سیاستهای راست و اپورتونیستی در پوشش منصور حکمت)

Sosialism Imroz

دولت دوازدهم دولت سرکوب و اعدام…!

Sosialism Imroz

Leave a Comment