Simroz.org
جنـــبش کـــارگـــری

متن کتبی مصاحبه نشریە گام با جعفر عظیم زاده

متن کتبی مصاحبه جعفر عظیم زاده
سوال: آقای عظیم زاده دیشب برنامه ایی تحت عنوان مستند طرح سوخته که مربوط به اعتراضات و اعتصابات کارگری در خوزستان بود، پخش شد. قبل از اینکه به جزئیات مسئله بپردازیم، میخواهم نظر شما را در یک چهارچوب کُلی تر در این مورد بدانم؟

عظیم زاده: ببینید به نظر من اسمی که آقایان روی این مستند گذاشتند حالا خواسته یا ناخواسته من نمیدانم، خودشان میدانند ولی واقعا اسم با مسمایی است و اسم بسیار درستی است از نظر ما مردم و کارگران. برای اینکه چنین سناریوهایی را این حکومت چهل سال است که اجرا می کند، هر جا که کارگران و مردم اعتراضی کردند و این اعتراضات که یک مقدار حاد شده سعی کردند که تعدادی را دستگیر کنند و تا آنجایی که زورشان رسیده بالاخره فشار بیشتری گذاشتند و تلاش کردند که اعتراف تلویزیونی بگیرند و پخش کنند. به این معنا می خواهم بگویم که این شیوه و این نوع مستندسازی ها واقعا طرح سوخته است و واقعا برای ما مردم و کارگران نخ نما شده است چنین شیوه هایی. از یک طرف دیگر به نظر من پخش به اصطلاح اعترافات آقای اسماعیل بخشی و دیگران قبل از اینکه تصویری از این دوستان برای ما نشان دهد، سند محکمی دال بر رسوایی خود حکومت گران است. شما فکر کنید که کارگری اعتصاب و اعتراض کرده است، خیابان را کوبیده و کسی به حق و خواسته اش نرسیده است و میانه راه سرکوب گران با ضرب و شتم ( حالا آن چیزی که آقای اسماعیل بخشی گفته است که شکنجه شده است) من این مسئله را برای یک لحظه میگذارم کنار و ندید میگیرم، (از نظر من شکنجه شده است) برگردیم به خود این چیزهایی که خود این آقایان اقرار دارند که وقتی که اسماعیل بخشی را دستگیر کرده اند بشدت مورد ضرب و شتم قرار گرقته است. من هم بعنوان یک زندانی و کسی که زندان رفته است میدانم که کسی را که دستگیر می کنند بلافاصله به سلول انفرادی منتقل می کنند و با چشم بند و دست بند، شبانه روز بازجوها میریزن سرش و شروع میکنند بازجویی و یک فضای رعب و وحشت را ایجاد می کنند و آن وقت فکر کنید در چنین فضایی آقای بخشی و دیگران صحبت هایی می کنند و بازجوها تحت آن فضایی که ایجاد کرده اند طوری سمت و سو میدهند صحبت ها را که انگار یک طرح توطئه از طرف دشمنان بوده که این اعتصابات را دامن زده و می خواستند کارهای دیگری انجام دهند، به این معنا می خواهم بگویم که واقعا(فیلمبرداری صحبتها به این شیوه) سند رسوایی اقایونه. آقای بخشی نه در کنار وکیل این حرف ها را زده است نه اینکه در فضایی آزاد بوده که این حرف ها را بزند در عین حال که از نظر من حرف هایی که آقای بخشی زده است هشتاد درصد حقیقت است و من دفاع می کنم از حرف های آقای بخشی. آقای بخشی حقیقتی را گفته است که این آقایان تلاش کرده اند این حقایق را جوری غیر قانونی جلوه بدهند که نهایتا ببرن توی زرورقی به نام طرح سوخته – که حالا مربوط به خودشان هست و به ما مربوط نمی شود، واقعا هم طرحشان سوخته است – و به خورد ما مردم بدهند.

سوال مجری: بعنوان جرم انگار؟
پاسخ جعفر: بله بعنوان جرم

سوال مجری: خوب همین مسئله را بیشتر توضیح دهید که اشاره کردید آقای بخشی و دیگران بخش هایی از حقیقت را گفته اند، چه بخشی از صحبت های آقای بخشی و دیگران واقعیت بوده و حقشان بوده است؟

عظیم زاده: من نمی گویم بخش هایی! اشاره کردم که هشتاد درصد صحبت هایشان، یعنی آن فضای رعب و وحشت را برداریم، فکر کنید که اینجا مملکت آزادی است، خوب این حرفهای اقای بخشی اصلا جرم نیست، کاری نکرده. فکر کنید کارگری سه ماه حقوقش را نگرفته چهار ماه حقوقش را نگرفته، در خیابان اعتراض کرده و جلوی فرمانداری، استانداری و تمام نهادها را زیر و رو کرده به حقش رسیدگی نشده و هیچگونه جوابی بهش نداده اند و کارگر همینجوری با چهار ماه حقوق معوقه زیر خط فقر در خیابان آواره شده است، خوب این کارگر خیلی روشن است که به دیدن آقای نجاتی بعنوان یک پیشکسوت برود و از آقای نجاتی مشورت و همفکری بخواهد که فریاد رسی نیست که به خواسته و مطالباتشان رسیدگی کند و از آقای نجاتی به عنوان یک ادم دارای تجربه، نظرخواهی کند. یا بعنوان مثال چه اشکالی دارد که فعالین کارگری رادر تهران ملاقات کند، این مسئله را ج ا در قالب توطئه می گذارد. در صورتی که واقعا حق کارگر هست و این ملاقات کردن ها و مشورت خواستن ها جرم نیست. شما در خوزستان به فریاد کارگر نرسیدید و خیلی طبیعی است که کارگر هفت تپه، از انور هم فولاد ٣٨ روز در خیابان برای مطالباتش اعتراض می کند و شما به حقش رسیدگی نکردید، مگر راه اندازی یک کارخانه چقدر هزینه دارد که کارگر را اینطوری روی هوا نگه داشتید؟ خوب خیلی طبیعیه که کارگر فولاد این وسط این انگیزه را پیدا بکند که همصدا با هفت تپه بشه تا اعتراضاتشان را قوی تر بکنند و به حقشان برسن اینها بخش های مهمی از صحبت های آقای بخشی است که به نظر من حق طبیعی ایشان و هر کارگر دیگری هست که نیروها و سازانهای دیگر را متشکل کند تا حمایت های بیشتری را جلب کند. از طرف دیگر، قضیه تا آنجا که به دوستان نشریه گام برمی گردد اینها را به آقای بخشی ربط دادند تا یک تصویر سناریو مانند توطئه از مساله ارائه بدهند. این افراد هم جوان هایی هستند که در این مملکت زندگی می کنند و وقتی ظلم و ستم را می بینند دلشان به درد می آید و در کنار کارگر قرار می گیرند اینهم حق آنهاست، معلوم است که این مملکت هشتاد میلیون جمعیت دارد و از این هشتاد میلیون جمعیت یک عده انسان پیدا می شوند و می بینند که کارگران هفت تپه ۲۸ روز است که اعتراض کردند و کسی نیست که جوابگوی این اعتراضات باشد می روند و در کنارشان قرار می گیرند. توی این مملکت حکومتی وجود ندارد که مشکل کارگران را حل بکند. چهار ماه حقوق معوقه چیز عجیب غریبی نیست، شوخی نیست کارگر چهار ماه حقوق نگرفته و این دل هر انسانی و هر جوانی را به درد می آورد و این جوان ها وقتی می روند و در کنار کارگران فولاد و هفت تپه قرار می گیرند حکومت همه این ها را در یک مجموعه قرار میدهد و همه این را قالب می کند بعنوان توطئه و سناریو. اجازه بدهید که من به یک نکته اشاره کنم برای اینکه این حقیقت بیشتر روشن شود من خودم شاهد زنده هستم و هر جا هم که لازم باشد حاضر هستم که شهادت بدهم. من خودم با یکی از این دوستان نشریه گام بصورت فردی رابطه داشتم، اینطور نبوده که این دوستان از قبل توطئه چیده باشند که اسماعیل بخشی و علی نجاتی و این حرف ها نیست. من فکر می کنم که اعتصاب قبل بود که دوستان نشریه گام با من تماس گرفتند و گفتند می خواهند مصاحبه ای را با کارگران هفت تپه انجام دهیم. همین! که من در موقعیتی بودم که نتوانستم این ارتباط را با آنها برقرار کنم و خود دوستان نشریه گام رفتند و مصاحبه را انجام دادند. و حکومت همین مسئله را توطئه می داند. این جوان حق طبیعی اش است نشریه داشته باشد، حق دارد هر کارخانه ای که به مطالبات و خواسته هایش رسیدگی نشده است و دلش به درد آمده است از این وضعیت، برود و با آنها مصاحبه کند و به کمکش بشتابد.
مجری: خوب پس چرا آقایان دست به همچین سناریو سازی می زنند و تلاش می کنند که اعمال و رفتار آقای بخشی و دیگران را به مثابه یک توطئه بزرگ از سوی دشمنان جلوه بدهند؟

عظیم زاده: ببینید به نظر من مرکز ثقل این سناریوها سازیها از طرف نهادهای امنیتی، اعتراضات کارگری است هر چند که از آن طرف به هر حال برای اینکه بتوانند چهار نفر جوان نشریه گام را که واقعا جوان های عدالت طلب و آزادیخواهی هستند و انسان های بسیار شریفی هستند و کسانی مثل آقای بخشی یا آقای نجاتی را نیز بخواهند خانه نشین کنند خوب یک بخش به اصطلاح این مستند و این سناریوسازی به این شکل توطئه دشمنان، خوب ممکن است همین باشد و صد درصد هم یک بخش اش همین است، ولی به نظر من بخش مهم و مرکز ثقل این سناریوسازی و این مستندسازی اعتراضات کارگری است. حکومت در واقع هدفش این هست که کارگر را از چهارچوب کارخانه اجازه ندهد که اعتراضاتش را به بیرون ببره یا برای جلب حمایت یا رسانه ای کردن و گسترش ابعاد اعتراضاتشان کاری بکنند. حکومت می خواهد کارگر را در چهارچوب کارخانه نگه دارد که اگر امروز سه ماه یا چهار ماه حقوق ندادند، شش ماه هم ندادند کارگر صداش در نیاد صداش هم در آمد همانجا خفه اش کنند. چون موضوع بر سر یک کارخانه مثل فولاد یا هفت تپه نیست ، این آقایان خودشان میدانند که چه بلایی سر این مملکت آورده اند، چه بلایی سر طبقه کارگر ایران آورده اند و اعتراضات کارگری بزرگی پیش روست. خودشان می گویند و از این سر به نظر من با این مستندسازی دارند تلاش می کنند که هزینه و ریسک ارتباط کارگر با محیط بیرون از کارش را چنان بالا ببرند که هیچ کارگری جرأت نکند با جایی تماس بگیره با جایی ارتباط برقرار بکند، یا کسانی دیگری بیایند به کمک کارگر. به این معنا می خواهم بگویم که اینها میخواهند با توجه به وضعیتی که وجود دارد، تمام تلاششان این است که اعتراضات کارگری را در محدوده کارخانه نگه دارند.
شما همین چیزی را که پس از پایان اعتصاب هفت تپه پیش امده مرور کنید (حالا همین مسئله مستندسازی را یه لحظه کنار بگذاریم) می بینیم که در هفت تپه شورای اسلامی کار را به کارگر تحمیل کردند، از آنطرف دیگر همین الان کارگر سه ماه دستمزد معوقه دارد و از یک طرف هم کارفرمایی که خود سخنگوی قوه قضائیه می گوید که میلیون ها دلار اختلاس کرده است و متواری شده است نشسته است در دفترش (یک دزد بزرگ).

از طرفی شورای اسلامی کار را تحمیل می کنند، دعوتشان می کند میگن بیائید این دستمزدها را تا عید جدول بندی کنیم. به جای اینکه حقوق کارگر را بدهد و دولت فشار بیاورد تا حقوق معوقه کارگر را بدهد و بگوید اگر نمی توانید کارخانه را اداره کنید بکشید کنار و بگذارید کارگر زندگیش را بکند، کارگردارد زحمت می کشد و جان می کند که رفاه داشته باشد جان میکند که نفس بکشد، زندگی بکند. به جای اینکه بیان روی این، این آقا را آزاد گذاشته اند، نشسته توی دفترش، از اونطرف شورای اسلامی کار را تحمیل کرده اند و از انور دارند سناریو چینی می کنند که همچنان این وضعیت را دوام بدهند. یعنی به کارگر نمیگویند که فردا حقوق های معوقه را واریز می کنیم، میگویند تا عید طبق جدول بندی میدهیم این سناریویی بود که سال گذشته هم همینموقع اجرا کردند و تلاش کردند کارگر را ساکت نگه دارند تا اعتراض نکند. فکر کنید که این چیزهایی که الان دارد پیش میرود خوب فردا و یا یکی دو ماه دیگه کارگر ممکن است دوباره اعتصاب بکند. شما این مسئله را بگذارید در کنار این مستندی که درست کرده اند، معلوم است که می خواهند چکار بکنند، دزد را آزاد گذاشته اند، شورای اسلامی کار را به کارگران تحمیل کردند و از این طرف سناریویی را چیده اند تا کارگر بترسد و ریسک ارتباطش با بیرون از محیط کارخانه اش، ریسک یاری خواهی و کمک طلبی اش برود بالا و کارگر در محدوده کارخانه خودش محصور بماند و اگر این سه ماه حقوق معوقه را هم کردند شش ماه، اعتراض نکند اگر هم اعتراض کرد سرکوبش کنند. به نظر من این مستند این هدف را دارد در یک ابعاد سراسری و در سطح کشور. چون خودشان هم می دانند که بالاخره همین الان میلیون ها کارگر دستمزد نگرفتند، میلیون ها کارگر حقوق معوقه دارند، عید نوزوز هم نزدیک است. خودشان دارند می گویند که سال آینده وضعیت بحرانی تر هست و اعتراضات بزرگ کارگری در راه است و این مستند سازی در واقع این را هدف کرده است. هر چند که حالا در کنار این مسئله آقای بخشی و دوستان نشریه گام هستند که می خواهند به اینصورت انسان های عدالتخواه را هم خانه نشین بکنند.

Related posts

خبر اعدام سه زندانی دیگر در ارومیه تأیید شد

Sosialism Imroz

شکستن ترفند های سرکوبگرانه رژیم جمهوری اسلامی در بیست و پنجمین روز اعتصاب کارگران نیشکر هفت تپه

Sosialism Imroz

حکم اعدام مرجان داوری به دیوان عالی کشور ارجاع شد …!

Sosialism Imroz

Leave a Comment