– اعتصاب متحدانه کارگران کاغذ پارس
– از سرگیری تجمعات اعتراضی کارگران کارخانه کیان کرد بدنبال توخالی درآمدن وعده مسئولین طرازاول شهرستان ملایر
– تجمع اعتراضی کارگران کارخانه پرتو دانه خزر بهشهرنسبت به عدم پرداخت5ماه حقوق مقابل فرمانداری
– طومار کارگران نانواییهای استان کردستان برای افزایش دستمزد،تشکل یابی مستقل و سخت و زیانآورمحسوب شدن کارشان
– احضار تعدادی از فعالین کارگری به بازپرسی شعبه چهارم دادگاه انقلاب سنندج
– اسماعيل عبدي معلم زنداني پس از چند روز مر خصي به زندان باز گشت
– مهدی توپچی فعال کارگری و احسان محمدی فعال دانشجویی آزادشدند
– مدیر عامل ریسندگی کبیرفراهان ازاخراج 300کارگراین کارخانه خبرداد.
– معلمان مدارس غیردولتی با دستمزدهای پایینتر ازچندرغاز حداقل حقوق و بیمه ناقص کارمی کنند
– به بهانه حوادث خیابان جمهوری وساختمان پلاسکو :
نگاهی به وضعیت کارگران رسمی و غیررسمی در ساختمانهای ناایمن
– تجمع اعتراضی اهالی شهرک المهدی همزمان با بازدید اسحاق جهانگیری از پروژه همت
– تجمع اعتراضی پزشکان مراکز درمان ترک اعتیاد مقابل وزارت بهداشت
– تجمع اعتراضی دانشجویان دکتری نسبت به توقف اجرای طرح پژوهانه مقابل مجلس
– گزارشی درباره شورش عمری کولبری که 28دی ماه درارتفاعات سردشت جان باخت
– جان باختن یک کارگر درتهران براثر مسمومیت باگازمنوکسیدکربن
– جان باختن یک کارگر مقنی در مشهد
اعتصاب متحدانه کارگران کاغذ پارس
بنا بر گزارشهای ارسالی کارگران کاغذ پارس به اتحادیه آزاد کارگران ایران، ساعت شش بامداد امروز پس از آنکه کارگران این کارخانه متوجه کسر مبلغ 3500 تومان از حقوق پایه روزانه خود شدند بطور متحدانه ای دست به اعتصاب زدند.
علاوه بر موضوع کسر 3500 تومان از حقوق مبنا که مورد اعتراض کارگران کارخانه کاغذ پارس است، آنان نسبت به عدم اجرای طرح طبقه بندی مشاغل نیز که قرار بود از مهر ماه سالجاری جاری عملی شود معترض هستند. آنان همچنین خواهان انعقاد قرارداد مستقیم هستند.
بنا بر این آخرین گزارشهای رسیده به اتحادیه آزاد کارگران ایران، تا لحظه مخابره این خبر( ده و نیم صبح) هیچیک از مسئولین کارخانه در میان کارگران حاضر نشده و پاسخی به آنان نداده اند و این اعتصاب همچنان ادامه دارد.
کارخانه کاغذ پارس با هفتصد کارگر نزدیک شرکت نیشکر هفت تپه قرار دارد و از چند سال پیش به بخش خصوصی واگذار شده است.
اتحادیه آزاد کارگران ایران- 30 دی ماه 1396
از سرگیری تجمعات اعتراضی کارگران کارخانه کیان کرد بدنبال توخالی درآمدن وعده مسئولین طرازاول شهرستان ملایر
صبح روز شنبه سی دی ماه، کارگران کارخانه کیان کرد بدنبال توخالی درآمدن وعده مسئولین طرازاول شهرستان ملایرمبنی بر پرداخت 50درصد ازمطالباتشان،تجمعات اعتراضییشان را از سرگرفتند.
کارگران کارخانه کیان کرد از روز شنبه بیست وسوم دی ماه، دراعتراض به عدم پرداخت6 ماه حقوق و 3سال عیدی دست از کار کشیدند وروزهای شنبه ویکشنبه هفته گذشته مقابل کارخانه تجمع کردند.*
مسئولین شهرستان ملایربرای شکستن اعتصاب کارگران وخاتمه دادن به تجمعات اعتراضیشان وعده دادند که 50درصد ازمطالباتشان تا روزشنبه30دی پرداخت شود.
کارگران هم با هوشیاری اعلام داشتند تا شنبه کارخانه تعطیل خواهد بود اگر وعدهها محقق شد کارگران به خط تولید بازمیگردند و درصورتیکه بدهیها پرداخت نشود تجمعات از هفته آینده مجدداً برگزار میشود.
امروزشنبه 30دی کارگران کارخانه کیان کرد بدنبال توخالی در آمدن وعده های مسئولین طراز اول شهرستان ملایر،با از سرگیری تجمعات اعتراضیشان عزم راسخشان را درراه احقاق حقوق برحقشان بنمایش گذاشتند.
* اعتصاب نامحدود کارگران کارخانه کیان کرد تا پرداخت6 ماه حقوق و 3سال عیدی معوقه
از روز شنبه بیست وسوم دی ماه، کارگران کارخانه کیان کرد اعتصاب نامحدودی را برای پرداخت6 ماه حقوق و 3سال عیدی معوقه،آغاز کردند.
این کارگران در ادامه تجمعات دوروز گذشته(23و24دی)مقابل کارخانه و وعده پرداخت 50درصد مطالباتشان در روزشنبه آینده اعلام کردند: تا شنبه کارخانه تعطیل بوده و اگر وعدهها محقق شده کارگران به خط تولید بازمیگردند و درصورتیکه بدهیها پرداخت نشود تجمعات از هفته آینده مجدداً برگزار میشود.
به گزارش یک منبع خبری محلی،خردادماه سال گذشته بود که خط تولید شرکت کیان کرد پس از ماهها تعطیلی به چرخه تولید خود بازگشت اما کارگران این شرکت با چالشی جدید مواجه شدهاند.
250کارگرکارخانه کیان کرد ملایر بیش از شش ماه است که حقوقی دریافت نکرده و 3 سال نیز عیدی معوق داشتهاند.
یکی از کارگران این کارخانه اظهار داشت: در این مدت جلسات زیادی با مسئولین مختلف برای پیگیری مشکلات خود داشتهایم.
وی افزود: کارگران این شرکت دو روز در جلوی این شرکت تجمع کردند و درخواست پرداخت مطالبات خود رادارند.
این کارگر افزود: نشستی با فرماندار ملایر برگزار شد و در این جلسه وعدههایی برای تحقق مطالبات کارگران این شرکت داده شد.
یکی دیگر از کارگران نیز اظهار داشت: در تجمعی که جلوی شرکت برگزار شد مسئولین زیادی حضور یافتند.
وی افزود: در این تجمع وعده داده شد که تا شنبه 50درصد از مطالبات کارگران پرداخت شود تا کارگران به کار خود ادامه دهند.
این کارگر بیان کرد: تا شنبه کارخانه تعطیل بوده و اگر وعدهها محقق شده کارگران به خط تولید بازمیگردند و درصورتیکه بدهیها پرداخت نشود تجمعات از هفته آینده مجدداً برگزار میشود.
تاریخچه كارخانه کیان کرد واقع در كيلومتر 22 جاده ملاير- اراك:
در سال 1371 شركت الياف صنعتي ايران با مشاركت شركتهاي لاستيك سازي ايران تشكيل و واحد آغشته گري (dip) را با ظرفيت 8800 تن در سال احداث نمودند.
در سال 1374 اين شركت توسط سازمان مستضعفان و جانبازان خريداري گرديد.
در سال 1379 شركت كيان كردسا با 60% مشاركت كردسا گلوبال تركيه و 40% سرمايه گذاران ايراني تبار تشكيل گرديد و كارخانه فوق را از سازمان مستضعفان ابتياع و سپس واحد تاب و بافت را با ظرفيت 5500 تن در سال بدان اضافه نمود.
در سال 1381 شركت جديد به همراه دانش فني پيشرفته كردسا گلوبال توانست عاليترين محصول در قياس جهاني را به بازار ايران عرضه نمايد.
در اوايل سال 1387 شركاء ايراني تبار، 60% سهام شركت كردسا گلوبال را خريداري نمودند و صاحب تمام سهام شركت شدند. نام شركت به ” شركت توليدي منسوج كيان كرد ” تغيير يافت .
تجمع اعتراضی کارگران کارخانه پرتو دانه خزر بهشهرنسبت به عدم پرداخت5ماه حقوق مقابل فرمانداری
روزشنبه30دی، کارگران کارخانه پرتو دانه خزر دراعتراض به عدم پرداخت5ماه حقوق مقابل فرمانداری بهشهر تجمع کردند.
براساس گزارشات منتشره،کارگران کارخانه پرتودانه خزر خواستار حضور فرمانداربهشهر در میان تجمع و پاسخگویی به اعتراضشان شدند که درنهایت نمایندگان کارگران با فرماندار دیدار کردند.
کارخانه پرتو دانه خزرواقع در استان مازندران، شهرک صنعتی بهشهر در سال ۱۳۸۰، فعالیت خود را در زمینه تولید روغنهای خوراکی و انواع مارگارین آغاز کرد. در ابتدا با تولید کره مارگارین در انواع بسته بندی ، با نام تجاری محیا، به بازار مواد غذایی کشور معرفی شد.
هم اکنون این شرکت با مساحتی حدود ۱۴ هکتار و تعداد ۲۵۰ کارگر، مشغول به فعالیت بوده و ظرفیت تولید تا ۴۰۰ تن در روز را داراست.
انواع روغن های تولیدی مایع، روغن قنادی و کره های گیاهی این شرکت با نام های تجاری محیا، ویتا، آری، طعام، آرینا، هما و رگا به بازار عرضه می شوند.
طومار کارگران نانواییهای استان کردستان برای افزایش دستمزد،تشکل یابی مستقل و سخت و زیانآورمحسوب شدن کارشان
جمعی از کارگران نانواییهای استان کردستان با امضای طوماری خطاب به استانداری کردستان، خواهان افزایش دستمزد،تشکل یابی مستقل و سخت و زیانآورمحسوب شدن کارشان شدند.
دراین طوماری که 30دی ماه رسانه ای شد، آمده است:
سالهاست ما کارگران خباز از افزایش دستمزدهایمان برابر با قانون بیبهره بودهایم، هرچند دستمزدهای به اصطلاح قانونی هم دردی از رنجهای ما کارگران نمیکاهد؛ اما همین حداقلهای بخور و نمیر قانونی هم برای ما کارگران خباز، اعمال نمیشود. دلیل عدم افزایش چندین ساله دستمزد ما کارگران، حاکم بودن عرفی غیرقانونی در تعیین دستمزد ما کارگران است و آن منوط کردن افزایش دستمزدها به افزایش نرخ نان است که عملی کاملا غیرقانونی تلقی میشود. افزایش نیافتن چندین ساله دستمزد ما کارگران معیشتمان را سخت به مخاطره انداخته؛ به نحوی که دریافتی یک کارگر خباز ماهیانه به طور میانگین 700 الی 800 هزار تومان است که با کسر هزینههای یک کارگر در کارگاه خبازی از قبیل سهم بیمه ماهیانه کارگر، هزینه یک وعده غذا، هزینه ایاب و ذهاب کارگر و … چیزی از آن باقی نمیماند؛ عمق فاجعه زمانی نمایانتر میگردد که ما کارگران بایستی با این مبلغ ناچیز هزینه مسکن، درمان، آموزش، خوراک، پوشاک، قبوض آب، برق، گاز، تلفن و … که در این روزها با وجود گرانی و تورم لگام گیسخته سر به فلک کشیده را پرداخت نماییم، در این حال و با داشتن چنین درآمدی، حتی قادر به تامین ابتداییترین نیازهایمان نیستیم، نیازهایی که دیگر برای ما کارگران به کالای لوکس مبدل گشته است.
نمایندگانمان بارها و بارها شما را مطلع کردهاند که کار در کارگاه خبازی جزو مشاغل سخت و زیانآور میباشد و میبایست کارگران شاغل در این حرفه از بازنشستگی پیش از موعد بهرهمند شوند، اما متاسفانه تنها شاطر و نان درآر به دلیل ارتباط مستقیم با گرما، این قانون برایشان اعمال میگردد، در حالی که مشاغل وابری، چونهگیری و خمیرگیری به دلیل ایستادن کارگر بهطور ثابت برای ساعتهای طولانی از لحاظ سخت و زیانآور بودن از شاطری و نان درآری کمتر نمیباشد؛ به طوری که این کارگران در معرض بیماریهایی از قیبل واریس، دیسک کمر و … قرار دارند؛ همچنین به دلیل ریزگردهای آرد در فضای کارگاه خبازی بسیاری از کارگران خباز به بیماری تنگی نفس و آسم مبتلا شدهاند اما کمیته سخت و زیانآور تا به حال به این خواسته به حق رای منفی داده است.
خواسته های ما کارگران خباز امضا کننده این طومار:
1- در اسرع وقت موضوع عدم افزایش چندین ساله دستمزدهایمان رفع شده و از این به بعد ما کارگران خباز میخواهیم برابر قانون هر ساله از افزایش دستمزد بهرهمند شویم و این عرف غیرقانونی که افزایش دستمزد کارگر خباز را به افزایش نرخ نان منوط کردهاند، برچیده شود؛ چون به زعم ما قرار افزایش نرخ نان که در برنامه بودجه سال 97 تعریف شده در راستای اهداف سیاسی و اقتصادی دولت و به نفع شریک اجتماعیشان (کارفرمایان) میباشد، نه در راستای رفاه اجتماعی طبقه کارگر.
2- تمامی کارگران شاغل در کارگاههای خبازی به دلایلی که شرح آن داده میشد، میبایست کار آنها سخت و زیانآور تلقی شده و همه آنان از بازنشستگی پیش از موعد بهرهمند گردند.
3- خواستار آزادی کنش صنفی و امکان تشکلیابی مستقل کارگران خبازهستیم.
احضار تعدادی از فعالین کارگری به بازپرسی شعبه چهارم دادگاه انقلاب سنندج
بر اساس خبر دریافتی، طی روزهای گذشته از طرف شعبه چهارم دادگاه انقلاب سنندج تعدادی از اعضای کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری و اتحادیه آزاد کارگران ایران از طرف شعبه چهارم دادگاه انقلاب سنندج احضار شدند.
غالب حسینی، خالد حسینی، مظفر صالح نیا، شریف ساعد پناه، حبیب الله کریمی از فعالین کارگری هستند که طی احضاریه کتبی در روز 14/11/96 به دادگاه سنندج احضار شده اند. اتهام این فعالین شرکت در مراسم نوروز 96 می باشد. لازم به ذکر است که طی ماه های گذشته، حدود هشتاد نفر در ارتباط با برگزاری مراسم نوروز 96 در سنندج، احضار و مورد بازجویی قرار گرفتند.
ما هر گونه احضار، بازجویی و بارداشت فعالین کارگری را به بهانه های واهی امنیتی محکوم می کنیم و خواستار منع تعقیب فعالین کارگری و دیگر فعالین اجتماعی هستیم.
کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری – 30 دی ماه 1396
اسماعيل عبدي معلم زنداني پس از چند روز مر خصي به زندان باز گشت
اين معلم زنداني كه براي چند روز مرخصي آمده بود در مراجعه به پزشك معالج خود مشخص شد كه ناراحتي ريه اش جدي است وبايد تحت درمان قرار گيرد . اما به رغم گفته پزشكان كه بايد در خارج زندان در مان شود به زندان باز گردانده شد.
برگرفته از کانال تلگرام کانون مدافعان حقوق کارگر
مهدی توپچی فعال کارگری و احسان محمدی فعال دانشجویی آزادشدند
مهدي توپچي واحسان محمدی که پس از اعتراضات اخيربازداشت شده بودند روزشنبه سی دی ماه با قيد وثيقه آزاد شدند.
اخراج 300کارگر کارخانه ریسندگی کبیر فراهان
مدیر عامل ریسندگی کبیرفراهان ازاخراج 300کارگراین کارخانه خبرداد.
به گزارش یک منبع خبری محلی وحید کبیری گفت: با راهاندازی این کارخانه برای ۶۵۰ نفر اشتغالزایی شده است، اما با توجه به شرایط کنونی این صنعت، نیمی از نیروهای کارخانه ریسندگی تعدیل شده و در حال حاضر ۳۶۱ نفر مشغول به کار هستند که کارخانه با نیمی از ظرفیت خود در حال فعالیت است.
وحید کبیری، مدیر عامل کارخانه ریسندگی کبیرافزود: میزان تولید این کارخانه در روز ۲۴ تُن است که در حال حاضر تولیدات این کارخانه ۵۰ درصد کاهش یافته است.
کبیری بیان کرد: محصول تولیدی این کارخانه در داخل کشور به تهران، شیراز و اصفهان ارسال میشود. این کارخانه ۸ درصد از نخ تریکودوزیهای کشور را تامین میکند که در بافت پارچههای تریکو استفاده میشود.
وی افزود: در ابتدای تاسیس واحد ریسندگی هدف ما صرفا فروش نخ نبود و ما برای تمامی مراحل تولید از جمله رنگرزی، بافت، دوخت و برش انواع حوله، ملحفه و پوشاک برنامهریزی کرده بودیم اما با توجه به مشکلات موجود در این صنعت، طرح توسعه ما بینتیجه ماند و در حال حاضر ۱۱۰ هزار مترمربع از زمینهای ما در این شهرک خالی مانده است.
وی با اشاره به مشکلات صنعت ریسندگی در کشور، گفت: به دلیل تحریم و نبود سیستم ال سی، این واحد تولیدی در تهیه مواد اولیه از کشورهای خارجی با مشکلات بسیاری مواجه شده است.
کبیری افزود: همین معضل سبب شده تا قیمت مواد خام برای تولید نسبت به واحدهای تولیدی در کشورهای همسایه برای ما گران تمام شود.
مدیر عامل این کارخانه بیان کرد: کارخانه ریسندگی فراهان سالانه ۱۲ میلیون دلار صرفهجویی ارزی دارد و محصولات تولیدی این کارخانه به کشورهای ایتالیا و ترکیه هم صادر میشود.
وی با اشاره به تاثیر تحریمها در صنعت ریسندگی کشور، اظهار کرد: دستگاههای تولیدی این کارخانه به روزترین فناوری دنیا را دارند و تحریمها سبب شد تا مهندسانِ مهندسی معکوس ما موفق به طراحی و تولید تعدادی از قطعات این کارخانه شوند.
کبیری افزود: در حال حاضر رکود بر صنعت نساجی کشور سایه افکنده و سبب تعطیلی بسیاری از کارخانههای بزرگ شده است که درصد بالایی از این کارخانهها بازار خود را از دست داده و با کمترین ظرفیت و زیر ظرفیت خط تولید کار میکنند.
مدیر عامل کارخانه ریسندگی کبیر فراهان تصریح کرد: ورود محصولات قاچاق از جمله پارچه و پوشاک از ترکیه، تایوان، هند و چین سبب ایجاد مشکلات بسیاری در صنعت نساجی شده و کمر کارخانههای بزرگ کشور را شکسته است.
معلمان مدارس غیردولتی با دستمزدهای پایینتر ازچندرغاز حداقل حقوق و بیمه ناقص کارمی کنند
معلمان آزاد با دستمزدهای پایینتر ازچندرغاز حداقل حقوق و بیمه ناقص کارمی کنند.
برپایه گزارش رسانه ای شده بتاریخ30دی،معلمان آزاد میگویند: سالهاست با دستمزدهای پایینتر ازچندرغاز حداقل حقوق، در خدمت آموزش و پرورش هستیم و متاسفانه سازمانهای مختلف ما را به هم پاسکاری میکنند.
معلمان آزاد که در مدارس غیردولتی مشغول به کار هستند، از شرایط شغلی خود ناراضی هستند و معتقدند که باید تغییرات اساسی در شرایط اشتغال آنها به وجود بیاید.
این معلمان میگویند: در این مدت بیست و اندی سال که از تاسیس مدارس غیردولتی میگذرد، چندین نوبت استخدام و رسیدگی به امور معلمان و نیروهای آموزشی صورت گرفته؛ ولی متاسفانه معلمان غیردولتی نه از حقوق قانونی برخوردارند و نه از بیمه.
به گفته یکی از این معلمان که به نمایندگی از جانب همکارانش در استان مرکزی ، همه قوانین روی کاغذ وجود دارد؛ ولی متاسفانه عملا هیچ مرکز دولتی خود را موظف به نظارت نمیداند و در نتیجه معلمان مدارس غیردولتی در حال تدریس با دستمزدهای بسیار پائین هستند و آینده آنها نیز مبهم و نامعلوم است.
او میگوید: وضعیت بیمه ما معلمان آزاد نیز مشکلدار است و در این شرایط، امیدی نداریم که بتوانیم روزی بازنشسته شویم و در سالمندی، زندگی آرامی داشته باشیم.
این معلم آزاد ادامه میدهد: بارها مقابل مجلس جمع شدیم و درخواست رسیدگی داشتیم؛ ولی هر بار وعدههایی داده شد که متاسفانه عملیاتی نشد یا فقط در چند مدرسه خاص به صورت ناقص اجرایی شد.
به گفته او، معلمان آزاد نه معلم محسوب میشوند و نه کارگر؛ آموزش و پرورش و وزارت کار هیچکدام بهطور کامل خود را متولی این نیروها نمیدانند. او میگوید: دقیقا به همین دلیل است که حق و حقوق معلمان مدارس غیردولتی رعایت نمیشود.
به بهانه حوادث خیابان جمهوری وساختمان پلاسکو :
نگاهی به وضعیت کارگران رسمی و غیررسمی در ساختمانهای ناایمن
حادثه پلاسکو، حادثه خیابان جمهوری و حوادثی از این دست، لزوم نظارت بر کارگاههای کوچک را برجسته میکنند؛ اما کمبود بازرسان کار مشکلی است که هم کارشناسان و هم مسئولان به آن اذعان دارند. در این شرایط به نظر میرسد راهکار، فقط و فقط استفاده از ظرفیت نهادهای مدنی است.
بنا به گزارشی که30دی رسانه ای شد، «سه سال تمام طول کشید؛ نباید اینقدر طولانی میشد. روزهای اول وعده داده بودند که ظرف چند هفته، نهایت چند ماه، حکم نهایی صادر شود. خیلی وقت است که فهمیدم دیگر دستمان به جایی بند نیست. خیلی وقت است که از همه چیز و همه جا قطع امید کردهام. مادرم قربانی شد و رفت…»
محسن اکبرزاده، فرزند یکی از دو زنی است که در حادثه آتشسوزی کارگاه خیاطی در خیابان جمهوری، جان خود را از دست دادند. او از آن روزهای تلخ با اندوه یاد میکند؛ از نردبانی که باید باز میشد و نشد؛ از پروندهای که آنقدر طولانی شد؛ از زنان کارگری که بیمه نبودند و ازدلجوییهای نیمبندِ مسئولان.
او میگوید: «روزهای اول مسئولان آمدند برای دلجویی؛ هم از آتشنشانی و هم از شهرداری؛ اما بعد در دادگاه، تقصیر خودشان را گردن نگرفتند؛ همه وعدههایشان توخالی از آب درآمد. کارفرما که همان اول هم برای دلجویی نیامد و هیچ تقصیری بر گردن نگرفت. بعد از سه سال، حکم دادگاه آمد با این معنا که؛ هر کدام از طرفینِ قضیه بیست و پنج درصد مقصر هستند. قرار است تیرماه دادگاه تجدیدنظر برگزار شود. دیگر کاری به رای دادگاه ندارم. من معتقدم هم کارفرمایی که در محیط ناامن کارگران را به کار گرفته بود مقصر است و هم آتشنشانی و شهرداری. اگر نردبان آن روز کذایی بازمیشد، مادرم امروز زنده بود. هنوز کنارم نفس میکشید….»
ساعت ۱۱ و نیم صبح روز ۲۹ دی سال ۱۳۹۲، گزارش آتشسوزی در یک ساختمان پنج طبقه تولید پوشاک واقع در خیابان جمهوری تهران به سازمان آتش نشانی اعلام شد. در این حادثه، دو زن کارگر که قصد داشتند راه فراری از میان شعلههای آتش بجویند، ناکام ماندند. پنجره کارگاهِ قدیمی خیاطی نتوانست جان آنها را نجات بدهد. سه سال طول کشید تا حکم را صادر کردند؛ سه سال تمام. حالا فرزند متوفی میگوید این زنانِ کارگر بیمه نبودند و به خانوادههایشان نیز هیچ خسارت یا غرامتی پرداخت نشد؛ حتی هیچ نهاد یا فردی به خاطر تقصیر یا قصور، مجازات نشد.
محسن اکبرزاده میگوید: از زمان مرگ مادرم تا امروز شما خودتان حساب کنید چندتا حادثهٔ اینطور اتفاق افتاده؛ پلاسکو، معدن یورت و خیلی حوادث دیگر. انگار هیچ کجا در هیچ محیط کاری، ایمنی رعایت نمیشود. جان کارگر انگار ارزانترین و بیقیمتترین است…
درست سه سال بعد از حادثه خیابان جمهوری، روز سیام دیماه ۱۳۹۵، ساختمان قدیمی پلاسکو آتش گرفت؛ مقابل چشم مردمی که به صفحه تلویزیون خیره مانده بودند. آتش از طبقه هشتم به کل ساختمان سرایت کرد و در نهایت، کل ساختمان مثل یک ستون بلند کاغذیِ گْر گرفته، فروریخت. همه چیز، هم بهتآور بود و هم به غایت، ناراحتکننده. بازهم خیاطخانهها، کارگاهها و مغازهها در ساختمان فرسودهای دیگر در تهران، طعمه آتش شدند. در این حادثه، شانزده آتشنشان و شش شهروند عادی که از کارگران و کسبه ساختمان بودند، جان خود را از دست دادند.
بعد از فروپاشی پلاسکو، در روزهایی که تب حادثه تا حدودی فروکش کرد، یک سوال اساسی مطرح شد؛ چه تعداد ساختمان فرسوده در تهران مشابه پلاسکو وجود دارد؟ ساختمانهایی که کلونی کارگران رسمی و غیررسمی است؛ چه تعداد از نیروی کارِ کلانشهر پایتخت را در خود جای دادهاند؟ و درنهایت چند کارگر زن و مرد در ناامنی و خطر مدام بهسر میبرند و هر روز مرگ، پهلو به پهلوی آنها نفس میکشد؟
ابوالفضل اشرف منصوری، رئیس کانون مسئولان ایمنی و بهداشت کار کشور است. او حادثه پلاسکو را زنگ خطری میداند که به صدا درآمد، اما نادیده گرفته شد و میگوید: سوالات بسیاری مطرح است؛ باید پرسید بعد از پلاسکو چه کار مفید و زیربنایی انجام شد؟ هیچ. برای ساختمانهای فرسودهٔ مشابه پلاسکو، مسئولان چه تدبیری اندیشیدند؛ برای پیشگیری و علاج قبل از وقوع چه کردند؟ هیچ.
او ادامه میدهد: باید گفت از نظر زیرساختی، نه کاری انجام شده و نه حتی قانونی مصوب شده که بخواهد اجرا بشود یا نشود؛ مسئولان، ساختمانها و کارگاههای فرسوده را به امان خدا رها کردند.
اشرف منصوری به موضوع ایمنسازی کارگاههای کوچک که برخی معافیتهای قانونی، شامل حال آنها میشود؛ میپردازد و میگوید: کارگاههای کوچک با بضاعت کارفرما، قابل ایمنسازی نیست؛ آن هم کارفرمایانی که یک در میان حتی حاضر نیستند، کارگران خود را بیمه کنند؛ پس در این صورت، بحث نظارت و کنترل مطرح میشود.
به گفته او، از نظر کنترلی نیز محدودیتها و کمکاریها فراوان است. میگوید: فقط هشتصد بازرس کار در کشور داری. در استان تهران با این همه خطر و این سطح از ناامنیِ کارگاهها، چیزی حدود صد بازرس کار یا حتی کمتر وجود دارد. در این شرایط مشخص است که مشکل عمیق میشود و راهحلی که به نتیجه برسد، یافت نمیشود.
این کارشناسی ایمنی ادامه میدهد: شما حجم کارگاههای کوچک، کارگاههای خانوادگی، کارخانههای صنعتی و صنایع مادر را درنظر بگیرید و تعداد بازرسان کشور را با این حجم مقایسه کنید تا به عمق فاجعه پی ببرید؛ هر جا که کارگاهی هست، بازرس کار موظف است که نظارت کند؛ اما این الزام با ظرفیت فعلی همخوانی ندارد و امکانپذیر نیست.
اشرف منصوری در مقابلِ این پرسش که راهکار عملی و ملموس چیست؛ میگوید: راهکار در یک جمله خلاصه میشود: بهکارگیریِ توان مشارکتی نهادهای مدنی و به بازی گرفتنِ آنها.
او در تشریح این راهکار هم میگوید: با حمایت وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، تشکلهای صنفی تخصصی باید بتوانند مشارکت کنند تا مسئولان ایمنی در همه کارگاهها ازجمله کارگاههای کوچک مستقر شوند. آییننامه بهکارگیری مسئولان ایمنی در سال ۹۴، در شورای عالی حفاظت فنی مصوب شده؛ بنابراین بایستی از مسئولان ایمنی و همچنین از تشکل آنها، کانون سراسری مسئولان ایمنی و بهداشت کار، استفاده شود تا به نتیجه مطلوب برسیم. هیچ راهکاری نیز قابل دسترستر، ملموستر و اجراییتر از این نیز نداریم.
او در پایان گفتگو میگوید: نه پلاسکو و کارگاههای آن؛ مسئولِ ایمنی مستقر داشت و نه هیچیک از مجتمعهای تجاری و حتی تفریحیِ تهران و شهرهای دیگر؛ در این شرایط، خطر همیشه محتمل است و هیچ راهی نداریم جز اینکه در این کلونیهای مزدبگیران، مسئول ایمنی مستقر کنیم. این راهکار، هم به نفع دولت است، هم به نفع جامعه کارگری و هم کارگران را منتفع میسازد.
کمبود بازرسان کارِ اداره کار و کاستیهای موجود در زمینه نظارت و کنترل بر کارگاههای کوچک علیالخصوص در استان تهران، موضوعی است که خود مسئولان نیز به آن اذعان دارند. حاتم شاکرمی (مدیرکل تعاون، کار و رفاه اجتماعی استان تهران) در ارتباط با این کاستیها میگوید: ۱۸ درصد از کارگران کشور در استان تهران هستند؛ این درحالیست که امکانات و ظرفیت ما در بخش بازرسی، ده درصد است؛ این یعنی کاستیِ ظرفیت.
به گفته شاکرمی، بازرسیهای انجام شده براساس اولویتها در زمینه حوادث کار صورت میگیرد؛ که اولویت بازرسی در استان تهران در بخش ساختمان است؛ زیرا بیشترین حوادث ناشی از کار در بخش ساختمان اتفاق میافتد.
این مقام مسئول میافزاید: یکی از مشکلات و موانع بر سر راه بازرسی از مراکز تجاری و کارگاههای کوچک؛ علاوه بر کمبود نیروی انسانیِ بازرس، عدم وجود شعبه مستقل دادگستری برای صدور حکم تعطیل یا تعقیب کارگاههای خاطی بوده است که این مشکل برطرف شده؛ در حال حاضر دادسرای ناحیه ۳ به رسیدگی به این دست جرائم اختصاص داده شدهاست.
با این تفاصیل به نظر میرسد درمورد کارگاههای کوچک که در حجم انبوه در کلانشهر تهران وجود دارند و درصد بالایی از آنها نیز در بافت فرسوده شهری قرار دارند، نه نظارتِ درست انجام میشود؛ نه بازرسِ کافی برای کنترل اجرای قانون وجود دارد و نه کارفرمایان قدمی برای ایمنسازی محیط و صیانت از نیروی کار برمیدارند؛ در این شرایط، خطر همواره در کمین کارگرانی است که خیلی از آنها نه بیمه دارند و نه از حمایتهای اجتماعی بهرهمندند؛ و در صورت بروز حادثه نیز خانوادههای آنها هیچ مرجعی برای پیگیری ندارند؛ دستشان به جایی بند نیست و صدایشان به هیچ کجا نمیرسد.
تجمع اعتراضی اهالی شهرک المهدی همزمان با بازدید اسحاق جهانگیری از پروژه همت
روز شنبه30دی همزمان با بازدید اسحاق جهانگیری از پروژه همت،جمعی از اهالی شهرک المهدی دست به تجمع زدند ودر اعتراض به وی اعلام کردند که درباره معارضه پروژه همت تاکنون برای خرید خانه هایشان راه حلی پیشنهاد نشده است.
به گزارش یک منبع خبری محلی، روزشنبه30دی در حاشیه بازدید معاون اول رئیس جمهور از پروژه همت جمعی از اهالی شهرک المهدی با تاکید بر اینکه این شهرک در مسیر پروژه همت قرار دارد و جزو معارضین پروژه است اعلام کردند: مردم 80 واحد مسکونی حاضر به ترک خانه هایشان با شرایط فعلی نیستند چرا که تاکنون برای خرید خانه هایشان راه حلی پیشنهاد نشده است.
تجمع اعتراضی پزشکان مراکز درمان ترک اعتیاد مقابل وزارت بهداشت
روز شنبه30دی،جمعی از پرشکان مراکز درمان اعتیاد mmtدراعتراض نسبت به فرآیند سامانه ثبت مشخصات و اطلاعات معتادان در وزارت بهداشت تجمع کردند.
برپایه گزارش منتشره،تجمع کنندگان با درخواست اصلاح فرایند سامانه و نظارت بیشتر در توزیع داروهای درمانی معتادان از وزارت بهداشت می خواهند تا نسبت به توزیع غیر اصولی داروهای اعتیاد و بر حفظ امنیت و عدم افشای اطلاعات شخصی بیماران اقدام کند.
سخنگوی درمانگران اعتیاد استان تهران در این مورد گفت : سامانه ایداتیس یک سال قبل از طرف وزارت بهداشت به منظور جمع آوری اطلاعات درمانی همه بیماران تحت درمان با داروهای اگونیست در مراکز درمان سوء مصرف مواد سراسر کشور راه اندازی شد. در این سامانه هر مرکز درمانی اجبارا موظف می شود ، اطلاعات تمام بیماران را که شامل حرف اول اسم و فامیل و نام پدر و 5 رقم آخر کد ملی و تاریخ تولد وارد سامانه کند با این عمل برای هر بیمار کد مشخصی از طرف سامانه اختصاص می یابد که به طریقه بسیار ساده کد گذاری شده و از روی آن بطور معکوس اطلاعات وارد شده قابل بازیابی است . با این عمل هر زمان دو یا چند مرکز اطلاعات یک فرد را وارد کنند سیستم ایراد تکراری بودن می گیرد و بیمار که ممکن است بدلیل مثلا مسافرت خواسته باشد از مرکز دیگری دارو دریافت کند این امکان را نمی یابد و باید با تماس با مرکز قبلی ایشان انفصال از درمان شده و مرکز جدید برای دادن دارو او را ثبت کند.
وی با اشاره به اینکه وزارت خانه ادعا می کند بدلیل جلوگیری از مراجعه بیماران به چند مرکز، کدینگ اختصاصی بیماران را ایجاد کرده است گفت: اما به گفته واحد سلامت روان وزارت بهداشت تعداد بیماران ثبت شده در سیستم با وجود اینکه هنوز بسیاری از مراکز در سراسر کشور این ثبت را انجام نداده اند ، از تعدادی که قبلا به عنوان مددجویان این مراکز در آمار وزارت موجود بوده بیشتر است و این موضوع به این معنا است که تعداد بیماران تکراری مراکز در حد بسیار پایینی بوده است .
وی با بیان اینکه پس از ثبت بیمار در سامانه امکان پاک کردن وجود ندارد و اطلاعات فرد برای همیشه حتی در صورت قطع درمان شدن در سیستم باقی می ماند گفت: اطلاعات بعدی وارد شده شامل اطلاعات شخصی و درمانی است به عنوان مثال سطح تحصیلات ، شاغل یا بیکار بودن ، مجرد یا متاهل بودن و چند سال اعتیاد داشته ، به چه موادی ، چند بار ترک داشته ، سابقه زندان داشته یا نه …. و بالاخره اطلاعات مربوط به درمان در مرکز شامل نوع دارو ، دوز دارو و حتی نام کارخانه ای که دارو به فرد داده شده است این اطلاعات باید هرزمان که فرد برای دارو گرفتن مراجعه کرد همان روز با فرصت یک روز کاری ، در سامانه وارد شود که وارد کردن تمام این اطلاعات روزانه با توجه به سرعت پایین اینترنت و خود سامانه بسیار وقت گیر است و زمان زیادی از کاربر که در واقع باید معطوف به درمان بیماران شود ، تلف می کند.
وی ادامه داد :جدا از مسئله قابل هک بودن و در نتیجه بیرون آمدن اطلاعات شخصی کامل تمام بیماران تحت درمان مراکز ، سواستفاده احتمالی از سامانه برای چک کردن اینکه آیا فرد خاصی به عنوان مددجو در سامانه ثبت شده یا نه برای تمام کاربران سامانه اعم از ارگانهای دولتی زیربط شامل پرسنل ام ام تی ، معاونت های درمان دانشگاه های علوم پزشکی و غذا و داروی سراسر کشور و نیز پرسنل خود مراکز بسیار آسان است. به عنوان مثال اطلاعات فردی خاص در سامانه زده شده و در صورت تذکر تکرار دادن سامانه مشخص میشود شخص مزبور در یک مرکز درمانی در حال درمان است ( یعنی قبلا این شخص معتاد بوده است ) و این به معنی افشای بسیار راحت اسرار بیماران اعتیاد است.
به گفته سخنگوی درمانگران اعتیاد استان تهران کانون کشوری درمان گران اعتیاد و اصناف کشوری و نیز تعدادی از مددجویان به عنوان اعتراض بر قطع دارو و افشای اسرار بیماران ، به دیوان عدالت اداری شکایت بردند و در تاریخ 30 آبان دستور موقت عدم اجرای بخشنامه تا بررسی کامل موضوع از طرف دیوان صادر شد ، که پس حدود سه روز با دخالت عجیب وزارتخانه گفته شد که این دستور موقت ملغی شده و شکایت برای رسیدگی نهایی به هیئت عمومی دیوان عدالت اداری ارجاع شده است ، با این حال که هنوز تکلیف این پرونده مشخص نشده ،معاونت درمان وزارت بهداشت در تاریخ 26 آذر بخشنامه جدیدی به دانشگاهها مبنی بر عدم صدور نامه مجوز گرفتن داروی فصل زمستان به مراکز ثبت نکرده در ایداتیس صادر کرد ، بدین شکل داروی مراکزی که حاضر به افشای اسرار بیماران برخلاف اخلاق پزشکی و سوگندشان نشده بودند ،. قطع شد . لازم به ذکر است این داروها مورد استفاده روزانه مددجویان است و در صورت نبود دارو یا باید برای بدست آوردن آن به بازار سیاه مراجعه کرده و یا مجبور به برگشت به بیماری شوم اعتیاد شوند .
وی تاکید کرد: حال این نکته قابل تامل است ، درصورتی که بیماران با ورود اطلاعات خود در سامانه آنلاین زیر نظر وزارت بهداشت موافقت نکنند ( که احتمالا بیشتر بیماران با متوجه شدن موضوع مخالفت خواهند کرد ) چه دورنمایی برای ادامه درمان آنان متصور است؟ یعنی با توجه به عدم تخصیص دارو به این افراد خودبخود باید قطع درمان شده و سپس برای ادامه درمان به کجا مراجعه کنند ؟بازار سیاه دارو ؟بازار سیاه مواد مخدر ؟چه کسی پاسخگو است ؟
تجمع اعتراضی دانشجویان دکتری نسبت به توقف اجرای طرح پژوهانه مقابل مجلس
صبح روزشنبه30دی،جمعی از دانشجویان دوره دکتری وزارت علوم با تجمع در مقابل مجلس شورای اسلامی خواستار تصویب و اجرای طرح پژوهانه شدند، طرحی که براساس آن دانشجویان به شرط حضور تمام وقت در دانشگاه ماهیانه مبلغی تحت عنوان پژوهانه دریافت میکنند.
براساس گزارشات منتشره،کمپین پیگیری مطالبات دانشجویان دکتری وزارت علوم از 8 ماه پیش فعالیت خود را آغاز کرد و در این مدت مطالبات دانشجویان در حوزههای رفاهی، اشتغال و صنفی را پیگیری کرده و در بخشی از این پیگیریها به نتیجه مثبت نیز رسیده است.
یکی از موضوعاتی که توسط کمپین دانشجویان دکتری وزارت علوم پیگیری شد و نتیجه داد، بحث وامهای دانشجویان بود که مشکلات وام دانشجویان دکتری با جلسات مکرری که با بانک توسعه و صندوق رفاه دانشجویان داشت حل شد.
بحث پژوهانه دانشجویان دوره دکتری، از اصلیترین مطالبات این دانشجویان است که با وجود پیگیریها، برگزاری جلسات متعدد با نمایندگان مجلس و سایر مسئولان قولهای مساعدی در این زمینه داده شد که براساس آن مجددا کمک هزینههای بلاعوض به دانشجویان دکتری در قالب طرح پژوهانه دوباره اختصاص مییابد، اما با وجود پیگیریها این طرح به طور کلی منتفی شد.
طرح پژوهانه دانشجویان دوره دکتری سال 88 اجرایی شد و براساس آن دانشجویان دکتری دوره روزانه، سالیانه مبلغ 5 میلیون تومان به شرط حضور تمام وقت در دانشگاه دریافت میکردند، اما مجددا پرداخت آن منتفی شد و در حال حاضر با مطرح شدن بحث وام به دانشجویان دکتری که مجبور به بازپرداخت به همراه سود آن است، این طرح اجرایی نشد.
در نتیجه پیگیریهایی که انجام شده است تعدادی از نمایندگان مجلس قول مساعد برای اجرایی شدن طرح پژوهانه دانشجویان دکتری را دادند، اما در کمیسیون تلفیق مجلس به جای آن طرح ارتباط با صنعت که دانشجویان را موظف به انعقاد قراردادهای پژوهشی با صنعت میکند، به تصویب رسید. به اعتقاد دانشجویان، این طرح خوبی است اما باید طرح پژوهانه نیز در کنار آن وجود داشته باشد، چرا که در بسیاری از رشتهها امکان ارتباط با صنعت وجود ندارد و باید عدالت در بین تمامی دانشجویان رشتههای مختلف برقرار شود.
گزارشی درباره شورش عمری کولبری که 28دی ماه درارتفاعات سردشت جان باخت
شورش عمری اهل مهاباد که بهمراه جمعی از کولبران شامگاه بیست وهشتم دی ماه درکمین نیروهای نظامی افتاده وحین فراراز ارتفاع سقوط کرد وجانش را ازدست داد*،کودک پانزده ساله اش تابستان سال جاری، در کورههای آجرپزی وایقان به علت سوختگی جان باخته بود.
شهریور ماه**، سوزان عمری به هنگام پخت و پز در یکی از خانههای کارگری کورهپزخانه وایقان به همراه شهلا محمدزاده ٣۵ ساله، فاطمه ابراهیمزاده ١٠ ساله، سازگار عمری ١٠ ساله دچار سانحه آتشسوزی شد.
در این حادثه، سوزان که دچار سوختگی ۷۳ درصدی شده بود، پس از چند روز بستری شدن، در بیمارستانی در تبریز درگذشت.
* جان باختن یک کولبر براثر سقوط ازارتفاع حین فرار ازدست نیروهای نظامی
شامگاه بیست وهشتم دی ماه،یک کولبر حین فرار ازدست نیروهای نظامی درارتفاعات سردشت براثر سقوط جانش را ازدست داد.
منابع خبری محلی هویت این کولبررا شورش عمری و اهل مهاباد گزارش کردند وافزودند که وی بهمراه جمعی از کولبران درکمین نیروهای نظامی افتاده وحین فراراز ارتفاع سقوط کرد وجانش را ازدست داد.
**وخامت حال1کودک کار و2کارگرزن براثرسوختگی شدید در حادثه انفجارکوره پزخانه وایقان
روز گذشته(7شهریور)، در وایقان شبستر، یک کودک کار ودوکارگر زن بر اثر انفجار در اتاقک کارگری دچار سوختگی شدید شدند. حال مصدومان وخیم گزارش شده است.
برپایه گزارش منتشره، روز گذشته، یک کودک ودوزن که به عنوان کارگر در یک کورهپزخانه واقع در شهر «وایقان» در منطقه شبستر استان آذربایجان شرقی مشغول کار بودند، بر اثر انفجار گاز پیکنیکی دچار سوختگی شدند.
«وحید شادی نیا» مسئول روابط عمومی مرکز اورژانس آذربایجان شرقی در این خصوص گفت: این انفجار در اتاقکی که محل اسکان کارگران بوده است، رخ داد و در نتیجه آن کارگران مصدوم ۳۰ تا ۵۰ درصد دچار سوختگی شدند.
به گفته مدیر روابط عمومی مرکز اورژانس آذربایجان شرقی این کارگران مصدوم اعضای یک خانواده هستند که به ترتیب ۱۵، ۳۶ و ۵۰ سال سن دارند که پس از حادثه با آمبولانس به بیمارستان «شبستر» و پس از آن به بیمارستان سوختگی «سینا » در شهر تبریز منتقل شدند.
وی از وخامت حال این کارگران مصدوم به دلیل بالا بودن جراحت سوختگی خبر داد.
این حادثە در اتاق استراحت آنان روی دادە و در نتیجە این انفجار پک نیک گاز ٣٠ تا ٥٠ درصد دچار سوختگی شدەاند.
یک کودک کارمجروح حادثه انفجارکوره پزخانه وایقان جان باخت
امروزیکشنبه 12شهریور،سوزان عمری،کودک کار14ساله که درحادثه انفجارکوره پزخانه وایقان دچار سوختگی شدید شده بود،دربیمارستان جان باخت.
به گزارش منابع خبری محلی،روز چهارشنبه هشتم شهریورماه، چهار نفر حین کار درکوره آجرپزی شهر وایقان دچار حادثه و سوختگی شدید شدند.
این منابع،هویت این چهارنفر را شهلا محمدزاده ٣٥ ساله، فاطمه ابراهیمزاده ١٠ ساله، سوزان عمری ١٤ ساله و سازگار عمری ١٠ ساله اعلام کردند.
وخامت حال کارگر زن مصدوم حادثه انفجارکوره پزخانه وایقان
این چهار نفر اعضای دو خانواده مهابادی بودند که برای کار در کورههای آجرپزی به وایقان شبستر آمده بودند. خشت زدن برای کورههای آجرپزی شغل فصلی بیشتر کُردهای آذربایجانغربی است. سوزان هم همراه با خانوادهاش به وایقان آمده بود تا خشت بزند و به پدرش کمک کند. دایی سوزان هم با زن و بچهاش به این شهر آمده بود. این دو خانواده کنار هم از صبح تا غروب خشت میزدند تا کار مردهای خانواده به موقع تمام شود. آن روز هم مثل همه روزهای قبل، زنها و بچهها کارشان تمام شده بود و به خانه آمده بودند. هوا هنوز روشن بود. باید بساط شام را تهیه میکردند. زندایی سوزان پیکنیکها را روشن کرد و بچهها هم یکییکی به حمام رفتند تا نوبت به سوزان رسید. او از بقیه بزرگتر بود. علاوه بر خشتزدن، در کارهای خانه به زنها کمک میکرد. او به حمام نرفت تا به شهلا در پخت شام کمک کند. عقربهها ساعت ٧ و ٣٠دقیقه بعدازظهر را نشان میداد که ناگهان انفجاری مهیب خانه آنها را لرزاند. صدای انفجار از اتاق گوشه حیاط بود، اتاق آتش گرفت. همان اتاقی که سوزان و شهلا در آن مشغول آشپزی بودند.
وخامت حال یکی از مصدومان
سوزان ١٥ساله، شهلا ٣٢ساله، فاطمه ١٠ساله و سازگار١٠ساله در این حادثه مصدوم شدند. این چهار مصدوم بلافاصله با اورژانس به بیمارستان سوانح سوختگی تبریز منتقل شدند. سوزان و شهلا با سوختگی زیاد، وضع وخیمی داشتند. اما دو مصدوم دیگر این حادثه، وضعیتشان بهتر بود. تلاشها برای نجات جان این مصدومان بدحال آغاز شد، اما شدت سوختگی بهحدی بود که تلاش کادر درمانی هم نتوانست مانع مرگ سوزان شود. او در آخرین ساعت روز یکشنبه، پس از ٧روز دستوپنجه نرمکردن با مرگ جان باخت. بهگفته یکی از مسئولان بیمارستان سینا، پیکر این دختر ١٥ساله صبح دیروز به خانوادهاش تحویل داده شد. او همچنین درباره وضع سه مصدوم دیگر این حادثه گفت: «این دختر فوت شده، بیش از ٧٣درصد سوختگی داشت. مصدوم ٣٢ ساله این حادثه هم با ٦٨درصد سوختگی وضع وخیمی دارد. بهخصوص آنکه این خانم دچار سوختگی عمیق شده است. یکی از مصدومان ١٠ساله این حادثه هم از بیمارستان مرخص شده است و یک دختر ١٠ساله دیگر هم با کمتر از ٣٠درصد سوختگی تحت درمان است.»
جان باختن یک کارگر درتهران براثر مسمومیت باگازمنوکسیدکربن
مدیر روابط عمومی مرکز اورژانس تهران از حادثه گازگرفتگی در اتاق نگهبان یک ساختمان مسکونی درخیابان 17شهریورخبر داد و گفت: در این حادثه یک کارگر40 ساله جان باخت.
محمد کرم درآبادی افزود: ساعت 10 امروز30دی حادثه گازگرفتگی در اتاق نگهبانی یک ساختمان مسکونی در خیابان 17 شهریور به سامانه 115 اعلام و بلافاصله یک دستگاه موتورلانس به همراه آمبولانس به محل حادثه اعزام شدند.
وی بیان کرد: براثراستنشاق گاز منوکسید کربن نگهبان این ساختمان مسکونی جان باخت.
جان باختن یک کارگر مقنی در مشهد
مدیرعامل سازمان آتش نشانی مشهد از جان باختن یک کارگر مقنی میانسال در چاه 40 متری خبرداد.
وی افزود:ظهر امروز این کارگر میانسال به علت نامعلومی داخل چاه آب ۴۰ متری در ویلایی در جاده کنه بیست در حومه مشهد محبوس شده بود که با تلاش آتش نشانان به سطح زمین منتقل شد.
مدیرعامل آتش نشانی مشهد خاطرنشان کرد: عوامل اورژانس حاضر در محل پس از معاینه این مقنی مرگ وی را تایید کردند.
سی دی ماه1396